بخش سوم- زندگي پس از جنگ در خرمشهر
چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۱۲:۱۲
{$sepehr_old_album_125171}
در خيال خرمشهر كه كنار كارون آرام نشسته بود، اما اين شانه هاي آرام چه ساده و صبور وقت وقوع فاجعه مي لرزند اينان هرچند بشكسته زانوان و كمر هاشان استاده اند فاتح ونستوه بي هيچ خان ومان. درد كشيد و سكوت كرد در شبهاي بي چراغ تا كه روز وصل روز آزادي رسيد.
در خيال خرمشهر كه كنار كارون آرام نشسته بود، اما اين شانه هاي آرام چه ساده و صبور وقت وقوع فاجعه مي لرزند اينان هرچند بشكسته زانوان و كمر هاشان استاده اند فاتح ونستوه بي هيچ خان ومان. درد كشيد و سكوت كرد در شبهاي بي چراغ تا كه روز وصل روز آزادي رسيد.
نظر شما