بمناسبت روز ارتش/معرفی شهید ارتشی
شهید بزرگوار عیسی مختاری نسب پیش از اخذ دیپلم وارد ارتش جمهوری اسلامی شده و به عضویت ارتش درآمده و استخدام می شود و در همان سالها به سنت پیامبر خویش جامه عمل پوشانده و پیوند مقدس ازدواج را برقرار می کند که ثمره این ازدواج سه دختر می باشد.
نوید شاهد گلستان ؛شهید عیسی مختاری نسب فرزند یوسف در پنجم فروردین 1337 در خانواده ای مذهبی در شهر زابل به دنیا آمد و در همان ابتدای کودکی از نعمت پدر محروم شد و تحت حمایت مادر خود بزرگ شد.

«سیره شهید گرانقدر عیسی مختاری نسب»

مادرش از نعمت سواد بی بهره بود ولی سعی می کرد تا پسرش به هر طریق ممکن به تحصیلات خود ادامه دهد. عیسی پس از چند سال که در زابل زندگی می کرد، به همراه خانواده اش به شهر گرگان مهاجرت کردند.در سن 7 سالگی وارد عرصه علم و دانش شد تمام مراحل تحصیل را با موفقیت پشت سر گذاشت و در رشته طبیعی موفق به اخذ دیپلم گردید.

وضعیت اقتصادی خانواده بسیار ضعیف بود اما مادر خانواده خیلی تلاش می کرد و جوانی خود را به پای تربیت و تحصیلات شهید گذاشت.

برادر شهید عیسی مختاری نسب می گوید:


شهید بزرگوار دارای اخلاق و رفتار بسیار خوبی بود و فرائض دینی از جمله نماز و روزه را به نحو احسن به جای می آورد همیشه و با همه رفتاری مهربان داشت و خوش برخورد بود و برای والدین خویش احترام خاصی قائل بود و به آنها کمک می کرد و با دوستان خود رابطه خوبی داشت.

شهید عیسی، همیشه برای یاری رساندن محرومین تلاش می کرد و به کمک یتیمان می شتافت چرا که خود نیز طعم یتیمی را چشیده بود و اگر هم نمی توانست برای آنها کاری انجام دهد به پای حرف ها و درد دل آنها می نشست و از آنها دلجویی می کرد و مردم آرزو داشتند که در کنار آن بزرگوار بنشینید و با ایشان مشورت و درد دل گنند.

شهید بزرگوار عیسی مختاری نسب پیش از اخذ دیپلم وارد ارتش جمهوری اسلامی شده و به عضویت ارتش درآمده و استخدام می شود و در همان سالها به سنت پیامبر خویش جامه عمل پوشانده و پیوند مقدس ازدواج را برقرار می کند که ثمره این ازدواج سه دختر می باشد.

شهید عزیز به همراه همسر و فرزندان خود گرگان را ترک کرده و به تهران مهاجرت کردند و در آنجا به زندگی ادامه دارند (اکنون نیز خانواده ایشان در تهران بسر می برند) و شهید عزیز در تهران در ارتش جمهوری اسلامی ادامه تحصیل داد تا اینکه به درجه ستوان سومی نائل گردید.

به بیان برادرش:

شهید عزیز علاقه زیادی به امام خمینی (ره) داشت و همیشه به ما برادران کوچکتر از خود می گفت که از خط امام منحرف نشوید و همیشه پشت سر امام باشید، که این امام امت که می خواهد دستورات پیغمبر را پیاده کند و انشاءالله موفق هم می شود.

شهید عزیز پس از اینکه درجه ستوان سومی را کسب کرد با علاقه زیاد و به جبهه اعزام شد و به مدت هفت سال در صحنه های نبرد علیه کفر در عملیات های مختلف حضور یافت و فرمانده توپخانه 175 کیلومتر بود.

شهید عیسی وقتی از جبهه برمی گشت یک لحظه بیکار نبود یا به عبادت می پرداخت و در حال نماز خواندن بود و یا به مطالعه مشغول بود و یا به گرفتاری های خانواده خود و مردم رسیدگی می کرد.

شهید از گروهکهای ضد انقلاب خیلی نفرت داشت و آنها را مخالف سر سخت اسلام و انقلاب اسلامی ایران می دانست.شهید دارای روحیه بسیار قوی بود و در محیط کارش بسیار جدی بوده و یک لحظه پشت به جبهه نکرد و همیشه در سنگر حق علیه باطل ستوار و مستحکم ایستادگی کرد.

برادر شهید نقل می کند؛

من برادر کوچک شهید هستم و خاطرات زیادی از شهید درباره جبهه و جنگ شنیدم یکبار شهید عزیز تعریف می کرد ما دیده بان بودیم و یک روز صبح زود یک درجه دار و چند سرباز به من دادند و برای دیده بانی رفتیم وقتی کنار نخل خرما رسیدیم و همان جا نشستم ناگهان صدای ماشین شنیدیم وقتی آن طرف رودخانه را نگاه کردیم، عراقی ها را دیدیم که دارند به روی رودخانه پل می سازند تا بتوانند به راحتی وارد خاک ایران شوند

ما با عراقی ها 5 کیلومتر فاصله داشتیم آهسته و آهسته خود را کنار رودخانه رساندیم طوری که عراقی ها ما را ندیدند و همین مدت کم برای ما بسیار طولانی به نظر می رسید ما باید زودتر به سنگر بر می گشتیم و خبر را به دیگران می رساندیم وقتی سنگر رسیدیم دوستان همسنگر ما از دیدن ما خیلی خوشحال شدند وقتی برایشان تعریف کردیم برای ما گوسفندی نذر کردند.

شهید عیسی مختاری نسب همیشه می گفت؛ اگر من شهید شدم از این امت اسلامی هیچ انتظاری ندارم به جزء اینکه راه ما شهدا را ادامه دهند و در راه راست و درست قدم بردارند و از دین محمد (ص) پیروی کنند و همیشه شاد و پیروز باشند.

مادر شهید(مریم مختاری نسب) درباره شنیدن خبر شهادت فرزندش می گوید؛

برای تشییع جنازه یکی از اقوام رفته بودم که ناگهان از بلندگوی مسجد شنیدم که خبر شهادت عیسی مختاری نسب را اعلام می کنند تعجب کردم، گفتم نه اشتباه اعلام کرده اند و اینجا مراسم تشییع جنازه شهید کمرکی است. همه از دیدنم هراس داشتند و سعی می کردند مرا دلداری دهند و من هم اصلاً باور نمی کردم و با خودم می گفتم اشتباه شده است تا اینکه بعد از ساعتی فهمیدم نه آنکسی که اعلام کرد درست بود و پسرم به شهادت رسیده است.

شهید بزرگوار روحیه شهادت طلبی داشت و همیشه به دوستان و اقوام می گفت جبهه ها را پر کنید و اگر در این راه شهید شوید اجر خود را از امام زمان (عج) می گیرید.

سرانجام شهید گرانقدر عیسی مختاری نسب بعد از سالها تلاش و ایثار در ارتش و در جبهه های حق علیه باطل و در تاریخ بیست و هفتم و مهر سال 1365 در کوشک اهواز در عملیات هوایی، گلوله ای از پشت بر سرش فرود آمده و از زیر گلوی آن شهید بزرگوار بیرون آمد.

شهید عزیز بر مناره بلند آزادی اذان عشق سر داد و با خون پاکش وضو ساخته و به همراه صلحا و شهدا، عاشقانه در محراب به پیکر پاک و مطهر شهید پس از تشییع بدست مردم شهید پرور گرگان به روستای سرخنکلاته انتقال داده و در گلزار شهداء واقع در بهشت رضا به خاک سپرده شد.

منبع : پرونده فرهنگی شهداء/معاونت فرهنگی و اموراجتماعی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده