وقتي با يکي از همرزمان خود به نام شهيد محمود اصغرنيا عازم خط مقدم بود چون با سرعت زياد رانندگي ميکرد، محمود به او گفت اصغر اين قدر تند رانندگي ميکني نکند اتفاقي بيفتد. اصغر به او گفت نه من اين طوري نمي ميرم...

کرامات شهیدان؛(81) آرزوي نحوه شهادت

نوید شاهد، يک بار که شهيد علي اصغر از ناحيه دست و سر مجروح شده بود پس از بهبودي نسبي دوباره به جبهه رفت. وقتي با يکي از همرزمان خود به نام شهيد محمود اصغرنيا عازم خط مقدم بود چون با سرعت زياد رانندگي ميکرد، محمود به او گفت اصغر اين قدر تند رانندگي ميکني نکند اتفاقي بيفتد. اصغر به او گفت نه من اين طوري نمي ميرم. از خدا خواسته ام و ميدانم که اين گونه از دنيا نمي روم.

در موقعي ديگر که در جمع دوستان خود نشسته و صحبت ميکردند به آنها گفت من دوست ندارم مجروح بشوم و مردم به خاطر مجروحيت مرا احترام کنند بلکه دوست دارم يک تير به پيشاني ام بخورد (دستش را به پيشاني گذاشت و گفت به اين جا بخورد) و شهيد شوم.

پس از شهادت که جسد او را به سبزوار آوردند همه با تعجب ديدند تير درست در محلي که او دست خود را گذاشته بود اصابت کرده و باعث شهادت او شده است.

راوی: طيبه تسبندي، همسر شهيد علي اصغر کلاته سيفري(فرمانده گردان جبار تيپ امام صادق لشکر 5 نصر خراسان)

منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد دوم)، غلامعلی رجائی 1389

نشر: شاهد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده