وصیت نامه «شهید احمد زواره رستم آبادی» در سالروز شهادتش منتشر شد؛
شهید «احمد زواره رستم آبادی» در وصیت نامه اش می نویسد؛ جاء الحق و زهق الباطل ان الاباطل کان ذهوقا و که و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه الوارثین . همانطور که میدانی شهادت نیز خود برای ما مسلمانان نوعی و شکلی از پیروزی است و مگر نه این است که انما الحیون عقیده و جهاد. برادر تا ظلم در جهان است مبارزه هست و تا مبارزه هست پیروزی هست و پیروزی نزدیک است .
وصیت

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید احمد زواره رستم آبادی/ هفتم خرداد 1338، در روستای رستم آباد از توابع شهرستان رامین چشم به جهان گشود. پدرش اصغر، پیرایشگر بود و مادرش طوطی نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. آموزگار بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سی ام مرداد 1360، در کرخه نور بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای روستای خیرآباد تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

وصیت نامه پر بار و ارزشمند «شهید احمد زواره رستم ابادی» در سالروز شهادتش را می خوانید؛

«خدمت برادرم محمد زواره »

چون بنا بر وظیفه شرعی و عرضی که دارم خود را موظف به نوشتن این وصیت نامه میدانم . این که این وصیت نامه را به تو ای برادر مینویسم به این دلیل است که فکر کردم اگر برای پدر و مادرم بنویسم ممکن است ناراحت شوند و احساس دلتنگی نمایند.

بله برادر بزرگترین ارزوی من کمال و تقرب هر چه بیشتر به خالق و افریدگار و خدا یگانه شدن و خدمت به مستضعفین جهان است . همانطور که میدانی خلقت انسان ترکیب ساخته شیطان و الله است یعنی انسان دو بعد دارد  بعد الهی و خدایی اهورائی و پاکی و بعد لجنی و زشتی و شیطانی .

با چنین شکل و ساختن انسان قدم به عرصه هستی و وجود و زندگی میگذارد و به نظر من همه زندگی فلسفه زندگی و خلقت از لجنی بودن و پست بودن و شیطانی بودن تبدیل به الهی شدن خدایی شدن و والا شدن اهورائی شدن است پس تمام حرکات ما و اعمال ما در دنیا اگر دانا و فهیم باشیم.

باید حرکاتی باشد در جهت کامل شدن و دگرگون شدن و یک پارچه نور شدن به نسبت همین حرکت از شیطان به الله است که انسانها سنجیده میشوند من فکر میکنم همانطور که معلم انقلاب دکتر علی شریعتی میگوید ما چه به عنوان یک انسان دین دار و چه به عنوان یک انسان ازاده در این دنیا دو راه و انسانی و تکاملی در پیش داریم یا باید امانند حسین سرور شهیدان و دیگر شهیدانمان شهادت را انتخاب کنیم.

یعنی حسنی باشیم یعنی کوتاه ترین راه رسیدن از لجن به والا و از شیطان به خدا و از طاغوت گونه بودن به خدا گونه شدن و یا مانند زینب پیامبر خون حسین و شهیدان بودن را. که همان طور که دکتر میگوید هر انقلاب خون و پیام رسالت اول و وظیفه و نقش اول یعنی خون را حسین و یارانش (تمامی شهیدان تاریخ) اجراء و ایفاء کردند و چه خوب وظیفه خود را انجام دادند و رسالت دوم را زینب انجام داد و تمامی زینبیان جهان باید تداوم بخش پیام شهیدا باشد.

خلاصه برادر یا باید خون را انتخاب کرد یا پیام را یا باید حسینی باشیم زینبی . و گرنه هر طور که باشیم با شکل و نام دیگر که باشیم یزیدی هستیم چرا که تقوای انها که رفتند کاری حسینی کردند و انها که مانند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزدی اند.

من آرزوی جزء انسان بودن و مسلمان بودن و لقاالله ندارم و ارزو و امیدی جز پیروزی جبهه حق بر باطل مستضعفین بر مستکبرین عدالت بر ظلم انسان بر ظلم و شیاطین و طاغوتیان ندارم که .

جاء الحق و زهق الباطل ان الاباطل کان ذهوقا  و که و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه الوارثین . همانطور که میدانی شهادت نیز خود برای ما مسلمانان نوعی و شکلی از پیروزی است و مگر نه این است که انما الحیون عقیده و جهاد. برادر تا ظلم در جهان است مبارزه هست و تا مبارزه هست پیروزی هست و پیروزی نزدیک است .

نصر من الله و فتح و قریب ما لیس بصبح قریب . و همانطور که گفتم تنها دو جبهه وجود دارد جبهه حق و جبهه باطل . اگر در جبهه حق نباشم پس معتقدیم که باطلیم . والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین امنو و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر و معتقدم اینکه اسلام در یکی از بزرگترین مراحل و حساس ترین لحظات تاریخیش قرار گرفته چرا که امپریالیسم و هر دو متحدانه برای کوبیدن اسلام به پا خواسته و میخواند این فریاد حق طلبی و ازادی خواهی را در گلو خفه کرده و این مکتب انسان ساز را نابود گردانند هر دو با هم و متحد .

به قول استاد معظم شهید مرتضی مطهری امپریالیسم و کمونیسم مانند دو تیغه یک قیچی هستند که گرچه در ظاهر با هم تضاد دارند ولی در اصل هر دو برای قطع یک ریشه بپا خاسته اند. در این مرحله حساس است که مسئولیت ما نیز حساستر و مهمتر و هر که آگاه تر مسئول تر .

کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته .و معتقدم تنها راه پیروزی و نجات و استقرار بخشیدن حکومت جهانی اسلام تشکیل امتی متحد و یکپارچه در سایه ولایت فقیه و ایجاد یک رنسانس اسلامی است (جدا کردن اسلام از خرافات و بد اسلام و تشیع علوی از اسلام و تشیع صفوی) و مهمتر از همه بقول امام امت خمینی کبیر جهاد اکبر (جنگ با هوای نفس) است .

و معتقدم همه پیروزی ها در سایه جهاد اکبر است که ارزش و معنی پیدا میکند اگر غلبه به نفس داشته باشیم همه پیروزی ها پیروزی نسبت بلکه اغاز شکست است .

و اعتقاد دارم که مرگ سرخ به مرگ سیاه چرا که پیرو علی الله اسوه صبر و مقاومت  شجاعت عدالت زندگی مرگ سرخ و زیستن هستم که میگوید من هزار بار مردن و تکه تکه شدن در راه خدا را به مرگ در بستر ترجیح میدهم در قسمت اخر وصیت نامه ام میخواهم مقداری از مال بی ارزش من دنیا را که در اختیار دارم روشن کنم نگفتم مال بی ارزش دنیا به اخاطر اینک مال و ثروت دنیا  جاه و جلال و مقام و فرزند و قبیله و طایفه و دوست موقعی ارزش دارد که یاری دهنده انسان در راه تقرب به خدا و نزدیکی هر چه بیشتر به خدا و یاری جبهه حق علیه به کار اید که ان موقع است که من المعاش له لا معادله.

و گفتم مال بی ارزش دنیا ان موقع را میگویم که خدای ان مال و ثروت و نعمت انسان را از انسان بودن و خداگونه بودن و شرکت در مصاف حق و باطل باز دارد که خداوند در قران میگوید  انما اموالکم و اولادکم فتنه) و باز در جای دیگر اگر اشتباه نکنم میفرماید: الذین ینقضون ذهب والفضه و لا ینفقون فی سبیل الله بعذاب علیم.

پدر و مادری که هیچوقت قدرشان را ندانستم اگر من شهید شدم و حقوق معلمی هم همچنین به من تعلق گرفت ان حقوق ماهیانه را هم در راه کمک به مستمندان و مستضعفین و کارهای خیر به مصرف برسانند . هیچوقت از خودم راضی نمیشوم به خاطر اینکه حق پدر و مادریشان را بجا نیاوردم که امیدوارم حقیر را که سراسر وجود ناسپاسی بود و بخشند و حلال نمایند که شاید رضایت انها رضایت خدا را دنبال داشته باشد.

نه تنها در مقابل پدر و مادر بلکه در مقابل همه دوستان و خویشان و برادران و خواهران و کلیه مستضعفین جهان احساس گناه و کوتاهی نمودن میکنم و طلب بخشش و حلالیت مینمایم . بله گفتم پدر و مادرم اختیار کامل در مورد دارائی اندکی که دارم بعهده دارند و میتوانند به شرح زیر به مصرف برسانند .

در آن بعنوان کتابفروشی مشغول به نشر اداب و احکام اسلامی و عقاید و نظریات صاحب نظران اسلام در قالب کتاب گردد که اگر سودی از فروش کتاب به دست امد جهت مخارج خود و گسترش کتابخانه به مصرف برساند یا کارهای المنفعه دیگر که بسیار است و اینکه در پایان نامه با دلی شاد و روحیه ای شاد و قوی و امیدوار به پیروزی چند دعا از دکتر شریعتی نقل میکنم .

ای خداوندا؛ به علمای ما مسئولیت و به عوام ما علم و به مومنان ما روشنایی و به روشنفکران ما ایمان و به مستضعفین ما فهم و به فهمیدگان ما تعصب و به زنان ما شعور و به مردان ما شرف به پیران ما اگاهی و به جوانان ما اصالت و به اساتید ما عقیده و به دانشجویان ما نیز عقیده و به خفتگان ما بیداری و به بیداران ما اراده و به منافقان ما حقیقت و به دینداران ما دین به نویسندگان ما تعهد به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور به محققان ما هدف و به نومیدان ما امید و به ضعیفان ما نیرو و به محافظه کاران ما گستاخی و به نشستگان ما قیام و به راکدان ما تکان و به شیعیان ما علی به فرقه های ما وحدت و به مردگان ما حیات و به کوران ما نگاه و به خاموشان ما فریاد و به مسلمانان ما قران و به حسودان ما شفا و بخود بینان ما انصاف و به مخالفان ما ادب و به مجاهدان ما صبر و به مردم ما خود اگاهی و به همه ملت ما همت تصمیم و استغفار در فداکاری و شایستگی و عزت بخش .

به امید پیروزی حق بر باطل . و به پایان رسانیدن انتظار این امت منتظر و مستضعفین جهان و استقرار حکومت جهانی عدل اسلام .

برادرم محمد خواهشمندم این وصیت نامه را تا زمانی که خبر شهادتم را نشنیدی برای هیچکس مخصوصاً پدر و مادرم فاش نکن .

محل شهادت : خوزستان

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده