به مناسبت سال روز شهادت
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پی فرمان امام او یکی از اولین کسانی بود عضویت بسیج مستضعفان در آمد. به دلیل تلاش زیادی که داشت به عنوان فرمانده انتخاب شد.
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید«حسین احمدی همدانی»، یازدهم آذر 1340، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش بلقیس نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیستم آبان 1361، با سمت فرمانده دسته در موسیان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش و سوختگی شدید به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امام زاده عبدالله زادگاهش واقع است. 

زندگی نامه شهید فرمانده/ حسین احمدی همدانی

او تحت تعلیم و تربیت اصولی پدر و مادرش رشد یافت بعد از پایان دوره کودکی در سن هفت سالگی وارد مدرسه شد. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت سپری کرد. سپس دوره دبیرستان را در رشته تجربی به ادامه تحصیل پرداخت. 

او بسیار کنجکاو بود و عاشق دانستن مطالب جدید و نو بود. اوقات فراغت به مطالعه کتاب های علمی و همین طور مذهبی می پرداخت. به طور که اطلاعات زیادی در مورد دین و مذهب داشت. او نه تنها قرآن را به زیبایی می خواند بلکه به تفسیر و تدریس قرآن نیز می پرداخت. 
او بسیار با تقوا بود. همواره سعی می کرد که ک.چکترین لغزشی از نظر دینی نداشته باشد. 
در زمان انقلاب و شروع تظاهرات و درگیری ها علیه رژیم شاهنشاهی وی سال آخر دبیرستان تحصیل می کرد. با آگاهی کامل به صف تظاهر کنندگان می پیوست . او نقش موثری در درگیری ها و تظاهرات در 5 آذر 1357 داشت.

برادر ایشان آقای محمد احمدی همدانی  در این رابطه می گوید:
در روز 5 آذر 1357، در شهر گرگان درگیری به وجود آمده بود. پاسبان ها مردم را به رگبار بسته بودند مغازه ها را به آتش می کشیدند. همه فرار می کردند اما حسین و دوستانش از قبل آمادگی چنین روزهای را داشتند. با شجاعت به فکر شکستن حکومت نظامی بودند و با تدبیری که دیده بودند موفق شدند و در آن روز فعالیت زیادی کردند و از جان مایه گذاشتند.
حسین هر کاری برای رضای خدا می خواست انجام بگیرد به دور از تظاهر و ریا و با حداکثر تلاش انجام وظیفه می کرد و هیچ کوتاهی در این زمینه نمی کرد و همیشه حضوری ثابت در انجام کارهای خیر داشت. 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پی فرمان امام او یکی از اولین کسانی بود عضویت بسیج مستضعفان در آمد. به دلیل تلاش زیادی که داشت به عنوان فرمانده انتخاب شد. 
ایشان برای اولین بار در سال 1359 داوطلبانه از طرف بسیج به جبهه ی غرب اعزام شد . به اتفاق دیگر برادران  سپاه چند روزی را در سر پل ذهاب گذراندند. و برای شرکت در عملیات راهی جبهه گیلان غرب شد. در فتح تنگه حاجیان شرکت موثر داشت و در همین عملیات بود که ترکشی به کمرش اصابت کرد و در اثر موج انفجار از ناحیه گوش آسیب دید. بعد از مدتی که به مرخصی آمد ما تغیراتی در ایشان مشاهده کردیم و هر بار واقعا دوح بزرگتر و پر بار تر می شد. 

هر بار که می خواست به جبهه برود نیت شهادت می گرفت. و وقتی دوستانش را می دید که شهید می شدند می گفت: حتما لیاقت شهادت را ندارم. حسین مدت یک سال دز سپاه یزد خدمت کرد اما پس از این مدت ار سپاه بیرون آمد. مجددا به بسیج پیوست و فعالیتش را از سر گرفت. 
سپس او دوباره عازم جبهه های جنوب کشور شد. در آبان ماه سال 1361 با توجه به ضرورت احتیاج جبهه ها به نیرو برای بار چهارم عازم جبهه شد. او به عنوان فرمانده دسته در عملیات محرم شرکت کرد و سر انجام به آرزوی دیرینه اش که همانا شهادت بود رسید.  
 منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده