انه قربان کلته/ شهیدی که به جنگ نفس رفت

به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید «انه قربان کلته»، يكم شهريور 1341 ، در شهرستان بندرتركمن به دنيا آمد. پدرش حاجي قلي، كارمند شيلات بود و مادرش آنه بي بي نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و در رشته انساني ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. هفتم آذر1363، با سمت تك تيرانداز در دزفول بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

شهید آنه قربان کلته فرزند حاج قلی در سال 1341 در یکی از شهرستان های بندر ترکمن در یک خانواده مذهبی و مستضعف چشم به جهان گشود. دوران کودکی اش را در سایه پر مهر و محبت پدر و مادر به سر برده ، پدرش کارگر و با درآمد متوسط روزگار می گذراند. در نوجوانی پدرش را از دست داده بود و با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی با وجود سن کمی که داشت در تظاهرات راهپیمایی ها شرکت کرد. پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ برای دفاع از وطن برخواست و ضمنا شهید دوران ابتدایی خود را در مدرسه فارابی در بندر ترکمن شروع کرد و دوران راهنمایی خود را در همان شهر در بندر ترکمن در مدرسه راهنمایی ناصر خسرو شروع و به اتمام رساند. و بعد از  آن برای گذراندن دوران متوسطه به دبیرستان مختوم قلی فراغی که نام فعلی آن در حال حاضر دبیرستان هدایت می باشد ادامه تحصیل داد و با موفقیت گذراند. شهید دارای 5 خواهر بود و خودش نیز تک فرزند پسر بود. و یار و یاور و تکیه گاه پدر در دوران زندگی اش بود. شهید در سال 1363، به نظام مقدس سربازی می رفت و دوران آموزشی خودش را در شاهرود گذراند و بعد از گذراندن دوران آموزشی به منطقه عملیاتی چناران اعزام شد. و دفاع از دشمنان بعثی پرداخت و در آخر هم بر اثر اصابت ترکش خمپاره در تاریخ هفتم آذر 1363،  به درجه پر فیض شهادت نائل گردید. ما سوگند یاد کردیم از انقلاب و ایمانمان از میهن و مردم و آرمانمان با تمام تار و پود خود به دفاع برخیزیم و با جنون بلوا و آشوب بستیزیم. سوگند یاد کردهایم تا زنده ایم از مرگ و به خون تپیدن و جام بلا سر کشیدن نهراسیم . حتی اگر غروب مغلوب یک آشوب در کوچه های پر غبار و قدیمی شهرمان باشد و به همان اندازه که ستم و ستمگری و تجاوز زشت است. تسلیم در برابر تجاوزو پذیرش ستم نیز می ایستد تا ضامن بقای جامعه باشد. زیباترین هنر ها مرگ شهیدی است که در برابر اراده زور گویان متجاوز ایستاده و جان داد. 

شهید آنه قربان کلته از غیور مردان غرور آفرین است که به جنگ با نفس رفت و تجاوز نیرنگ برخاست . وجودش را از غبار عذاب و گمراهی بیراست ، روح پاکش را به شهادت آراست و سرانجام با جام وصل در کف  پای کوبان و دست افشان به جوار رحمت حضرت رحمان شتافت. 

که مرز آن مردانگی و ایثار را چنین جایگاه پاک و بلندی سزاست . و شهادت هنر مردان خداست . درود همه عاشقان نثار او باد.