تمام منطقه شیمیایی شده بود. سلطانعلی با اینکه ماسک اکسیژن بر دهان داشت و هنوز شیمیایی نشده بود برای کمک به همرزمش به عقب برگشت و دوستش را در آغوش گرفت تا از منطقه شیمیایی دور کند. هنگام اکسیژن دادن دهان به دهان خودش هم شیمیایی شد.
به گزارش نوید شاهد گلستان: «شهید سلطانعلی حیدری»، دوم دی 1342، در روستای گل چشمه از توابع شهرستان آزادشهر به دنیا آمد. پدرش «شیرعلی»، کشاورز بود و مادرش «زینب»، نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال 1363 ازدواج کرد. به عنوان گروهبان دوم ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم دی 1365، در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.

گروهبان دوم ارتش/ نماد ایثار و فداکاری شهدای ارتش

شهید با اطرافیانش با مهربانی و عطوفت رفتار می کرد. همیشه بر خشم خود مسلط بود و با کسی بلند صحبت نمی کرد. در کشاورزی به پدرش کمک می کرد. به درختکاری بسیار علاقمند بود به همین دلیل دورتا دور زمین کشاورزی پدرش را درخت کاشته بود. گاهی با چوب درهای چوبی و یا خانه های چوبی می ساخت. 

کمک به دیگران بخصوص مادر برایش بسیار لذت بخش بود. او همچون پروانه دور مادرش می چرخید و کارهای مادرش را با وسواس بالا انجام می داد. زمانی که برای کمک به کارهای کشاورزی همراه پدر می رفت تا تمام کارهایش به اتمام نرسیده  بود به منزل باز نمی گشت. 

به ائمه اطهار علاقه فراوانی داشت، ایام محرم همیشه زنجیر به دست راهی صف های عزاداری آقا امام حسین «ع»، می شد. عشق به امام حسین و شهادت در راه خدا از کودکی با گوشت و خونش عجین شده بود. وقتی خبر شهادت فرزندان اسلام از جبهه های حق علیه باطل را می شنید بسیار غمگین و عزادار می شد. 

بالاخره صبرش به اتمام رسید، خونش به جوش آمد. زمان آن رسیده بود که خود راهی جبهه های حق علیه باطل شود. با یگان اعزامی ارتش قدم به خاک مقدس جبهه گذاشت تا از ناموسش و مملکتش دفاع کند.

 هر بار به مرخصی می آمد باوجود ناراحتی های به وجود آمده در جبهه آن ها را در دل می ریخت و با روی گشاده نزد خانواده اش برخورد می کرد. 
همیشه نیمه های شب به خانه می آمد تا آنها را غافلگیر کند .هنگامی که قصد بازگشت به جبهه را داشت لباس های نوی خود را با خود می برد تا با لباس های کهنه همرزمانش تعویض کند. شهید بسیار بخشنده بود. 

گروهبان دوم ارتش/ نماد ایثار و فداکاری شهدای ارتش

در جبهه همه او  را دوست داشتند. در آخرین عملیاتش در منطقه سومار، تمام منطقه شیمیایی شده بود. سلطانعلی با اینکه ماسک اکسیژن بر دهان  داشت و هنوز شیمیایی نشده بود برای کمک به همرزمش به عقب برگشت و دوستش را در آغوش گرفت تا از منطقه شیمیایی دور کند. هنگام اکسیژن دادن دهان به دهان خودش هم شیمیایی شد. چندین روز در بیمارستان بستری شد ولی سرانجام در تاریخ هجدهم دی ماه 1365، جان به جان تسلیم شد و به شهادت رسید. تاریخ ما مدیون رشادت و دلاوری های مردانی همچون «شهید سلطانعلی حیدری» است.
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده