وصیت شهید امیرخانی:
بدن من از بدن على اكبر و حضرت قاسم و امام حسين بالاتر نيست. کشته شدن در راه خدا افتخار بزرگی برای من است و می خواهم که پس از شهادت با همین لباس به خاک سپرده شوم.

به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید سیدعلی امیرخانی، هفتم فروردین 1342، در روستای سعدآباد از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش سیدمحمد، کشاورز بود و مادرش خاور نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. ششم مرداد 1362، با سمت آر پی جی زن در کله قندی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبداله شهرستان زادگاهش واقع است.


وصیت نامه شهید سید علی امیرخانی؛ بعد از شهادتم لباس رزمم را از بدنم در نیاورید!

متن وصیت نامه شهید:

آنان كه در راه خدا كشته مي شوند مپنداريد كه مرده اند بلكه زنده اند و در پيش خدايش روزى ميخورند 

وصيت نامه اينجانب سيد على امير خانى جمعى  تيپ 2 لشگر 77 پيروز خراسان كه اكنون چند روزى به حمله غرب نمانده است خودم احساس كردم كه مى خواهم وارد دانشگاه امام حسين (ع) بشوم انشالله. 

با سلام و درود به خالق يكتا كه جهان هستى از آن اوست و با سلام به پيام آوران الهى به وپژه پيامبر اسلام حضرت محمد (ص) و با سلام به منجى عالم بشريت حضرت مهدى (ع) و نايب بر حقش اين پير جماران ياور محرومان ويرانگر كاخ طالمان بت شكن قرن بيستم خمينى كبير كه توانست اين كشور عزيز اسلامى را از چنگ ستمگران قرن نجات بدهد. 

پدر و مادرم اكنون كه من به اين راه رفته ام خودم داوطلبانه رفته ام ان شالله خداوند اين شهادت ناقابل فرزندتان را قبول نمايد. 

پدر و مادر عزيزم، اگر از ميان شما رفته ام شما نبايد براى من ناراحت باشيد چون انسان امانت خداوند در روى زمين است و هر موقع زمانش برسد بايد به پيش معبود خويش برگردد. 

مادر و خواهرم هرگز برايم گريه نكنيد، چون شما بايد امروز مثل حضرت زينب استقامت داشته باشيد. گريه كردن شما باعث شاد شدن دشمنان اسلام است. 

 بعد از شهادت لباس رزم را از تن من بيرون نياوريد، بدنم احتياج به غسل ندارد چون بدن من از بدن على اكبر و حضرت قاسم و امام حسين بالاتر نيست.  کشته شدن در راه خدا افتخار بزرگی برای من است. 

پدرم اگر جسد من بدست شما نرسید نبايد ناراحت شويد. چون بدن يك شهيد به خالق يكتا پيوسته است. 

مادر و پدرم مى دانم شما چقدر برايم زحمت كشيديد كه مرا بزرگ كرديد اميدوارم كه مرا ببخشيد كه نتوانستم زحمات شما را جبران کنم.

از برادران و خواهران و فاميلانم ميخواهم كه مرا ببخشند. اى آن كسانى كه مرا مى شناسيد اى دوستان و اى همرزمان شب اول جمعه در منزل ما دعاى كميل برقرا كنيد و هر شب جمعه برايم قرآن بخوانيد.

 در خاتمه از تمام خواهران و برادرانم و امت حزب الله ايران مى خواهم كه هرگز امام را تنها نگذارند و به جبهه ها كمك جسمى و مالى کنید.

در ضمن اين قطعه شعر ر ا بروى قبرم بنويسد 

آنانكه غمت بدل خريدند حسين 

   يكباره دل از جان بريدند حسين  

منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده