به مناسبت سالروز تولد شهید؛
سه‌شنبه, ۲۴ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۲
نوید شاهد _ همرزم شهید مدافع حرم سرهنگ "مرتضی زرهرن" گفت: «مرتضی زیر گلوله بدون هیچ ترسی به سمت خاک‌ریز می‌دوید من آن صحنه را دیدم با خود گفتم ای‌کاش همانند این شهید بودم، واقعاً خیلی نترس و شجاع بود.» ادامه این روایت را بخوانید.
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی؛ شهید مهندس سرهنگ دوم مرتضی زرهرن در تاریخ بیست و چهارم خرداد 1358در شهرستان شیروان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای حسین‌آباد و دبیرستان را در شهرستان شیروان گذارند و بعد از اخذ دیپلم در سال 78در دانشگاه افسری امام علی (ع) پذیرفته‌شده و به خدمت ارتش جمهوری اسلامی وی در سال 1388به دلیل دارا بودن تخصص در پاک‌سازی مواد منفجره به منطقه مرزی عین خوش در استان خوزستان اعزام‌شده و به مدت 18ماه به پاک‌سازی مواد منفجره و مین‌های بجا مانده از جنگ تحمیلی مشغول بودند و بعد از طی این مدت به پادگان چهل دختر بازگشتند و در سال 93 به شهرستان بروجرد استان لرستان منتقل شدند تا دوره عالی مهندسی را در آنجا بگذراند و در تاریخ ششم فروردین 1394به درجه سرگردی نائل شدند و در اسفند 94داوطلبانه با علم و ایمان کامل و عاشقانه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و دفاع از مظلومیت و جنگ با کفار تکفیری داعشی به سوریه اعزام شدند و در نیمه‌شب 21/1/95در منطقه جنوب حلب در کشور سوریه در حین درگیری مستقیم با دشمن تکفیری براثر اصابت تیر مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت رسید.

روایتی به نقل از هم‌رزم شهید مدافع حرم سرهنگ

خاطره هم‌رزم شهید مدافع حرم شهید "مرتضی زرهرن"

ارتش به داد برس

جلیل طرفی با اشاره به خاطراتی از شهید زرهرن اهل شیروان استان خراسان شمالی اظهار كرد: سیزده‌بدر سال 95 تقریباً ساعت سه و نیم یا چهار بعدازظهر بود كه پشت بیسیم داد می‌زدند ارتش به داد برس.
بچه‌های خارطومان كه خطشان شكست، من به همراه مرتضی زرهرن و علی شریفی تیپ 65 و تعدادی از بچه‌های دیگر رفتیم خارطومان، خلسه و خارطومان 5 كیلومتر باهم فاصله داشتند و تقریباً ده نفر كادر ارتش به همراه 30 یا 40 نفر فاطمی رفتیم خارطومان وقتی رسیدیم دیدیم خطشان شكسته بود و داشتند عقب‌نشینی می‌کردند من و مرتضی باهم بودیم منطقه رو نمی‌شناختیم از بچه‌های سپاه پرسیدیم كجا باید بریم؟ گفتند كه از سمت راست برید تو خاک‌ریز ما هم رفتیم، واقعاً جهنم بود تانک‌ها تیراندازی و پیشروی می‌کردند، هیچ‌کس جلودارش نبود حتی یك قبضه آر پی چی  هم نبود تا تانك رو متوقفش كنیم.


قلب دشمن

ما باید از یك دیوار رد می‌شدیم، مرتضی حدود 20 نفر نیروی فاطمی را با خودش برد سمت راست‌خط و به هم گفت كه هوایش را داشته باشم. مرتضی موفق شد با بچه‌ها به سمت راست برود و مستقر شود، او با نیروهایش به قلب دشمن زد و در قسمت چپ دشمن قرار گرفت و توانست 2 نفر از آن‌ها را به هلاكت برساند و اولین نفری باشد كه از ارتش توانسته تکفیری‌ها رو بكشد.


مهندس تخریب


مرتضی اصلاً وظیفه‌اش این نبود، می‌توانست نرود و كسی هم از او بازخواست نمی‌کرد مهندس تخریب آنجا بود و می‌توانست عقب بماند و اصلاً نرود ولی مگر غیرتش اجازه می‌داد؟ كه هم‌رزمش در محاصره باشد و او دست روی دست بگذارد؟
وی افزود: با تهییج مرتضی به سمت مقر دو حركت كردیم نزدیك تکفیری‌ها شده بودیم خیلی نزدیك، مرتضی شروع كرد آر پی چی  زدن، چند تا از تانک‌های آنان را زد و جایش لو رفت، در تاریكی شب، یك تركش خورد به پهلوی شكمش اما مرتضی كسی نبود كه به‌راحتی تسلیم شود دوباره بلند شد و می‌خواست آر پی چی بزند كه چند تیر به پاهایش اصابت كرد.

فاصله ما با تکفیری‌ها خیلی كم بود حدود 15 متر یا شاید كمتر، صدایی از مرتضی درنمی‌آمد چند نفر از بچه‌های فاطمیون را مأمور كردیم كه مرتضی و چند نفر از مجروحان را عقب ببرند.
فكر می‌کردیم مرتضی را به درمانگاه الحاضر، برده‌اند، من سراغ مرتضی را گرفتم اما متوجه شدیم كه به درجه رفیع شهادت نائل شده است.

 
منبع : ایرنا

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده