نوید شاهد - همرزم شهید "رستم هدایتی کرد " نقل می کند: «رستم از من خواست برای خانواده اش نامه ای بنویسم در همان لحظه از بیرون سنگر صدای گلوله های خمسه خمسه به گوش رسید. او برای اینکه جویای حال دوستانش شود از سنگر خارج شد اما در همین حین مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید و نامه ای که قرار بود نوشته شود هرگز نوشته نشد» در ادامه متن کامل این خاطره را بخوانید.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید رستم هدایتی کرد، یازدهم تیر 1335 در روستای ملیچ آرام از توابع شهرستان رامیان به دنیا آمد. پدرش ابراهیم، کارگر ذوب آهن بود و مادرش رعنا نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست.کشاورز بود. سال 1358 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. سوم بهمن 1359 با سمت کمک تیربارچی در کانی سخت ایلام توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شکم و سینه شهید شد.

نامه ای که هرگز نوشته نشد!

خاطره ای خواندنی از سید محمود میرخاندوزی همرزم شهید "رستم هدایتی کرد "

شهید رستم هدایتی، از جمله نیروهای منقضی 56 بود که با حضور پرشور خود در جبهه های حق علیه باطل حماسه ای دیگر آفرید. شهید هدایتی در حالی که منتظر نورسیده ای بود جدای تعلقات دنیوی، دل در زلال جاری عشق را بر زندگی به ظاهر شیرین دنیایی ترجیح داد. یادم هست نخستین ماه های جنگ بود و ما تازه به منطقه عملیاتی کانی سخت کوی نجم شور شیرین و ارتفاعات کله قندی اعزام شده بودیم. این ارتفاعات بارها مورد تهاجم آتش بارهای دشمن قرار گرفته بود. 
 صبح در سنگر نشسته بودم که شهید هدایتی وارد سنگر ما شد. بعد از سلام و احوال پرسی گفت: سید، تو خط خوبی داری نامه ای برای خانواده ام بنویس تا از سلامتی من باخبر شوند. 
  در همین هنگام آتش دشمن از زمین و هوا باریدن گرفت. صدای گلوله های کلاشینکف و گلوله های خمسه خمسه مرتب به گوش می رسید. از او خواستم مدتی صبر کند. اما او گفت: برادران در سنگر تنها هستند، سراسیمه از سنگر خارج شد. او رفت و ما را در غربتی تلخ جا گذاشت. در مسیر برگشت، مورد اصابت گلوله های خمسه خمسه قرار گرفت و پیکر پاکش غرق به خون شد. شاید مشیت الهی این بود که خود جلوتر از نامه اش به منزل برسد. 

منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده