به مناسبت سالروز شهادت شهید «داود رحیمی جعفرآبادی»
شهید «داود رحیمی جعفرآبادی» در بخشی از دستنوشته‌‌های خود می‌نویسد: از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر باید شهید شویم، تا آینده پابرجا بماند، هم باید امروز شهید شویم تا فردا پا برجا بماند و هم باید بمانیم و تا فردا شهید نشویم. عجب دردی چه می‌شد امروز شهید و فردا زنده می‌شدیم تا بتوانیم دوباره شهید شویم.

به گزارش نوید شاهد گلستان، شهید «داود رحیمی جعفرآبادی» هشتم اسفند ماه 1344، در شهرستان گرگان دیده به جهان گشود. پدرش حبیب و مادرش لیلا نام داشت. دانش‌آموز دوم متوسطه در رشته انسانی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم دی ماه 1365، با سمت فرمانده تیپ 106 در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش توپ به دست و پا شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده عبداله زادگاهش واقع است.

کاش امروز شهید و فردا زنده می‌شدم تا بتوانم دوباره شهید شوم


در بخشی از وصیت‌نامه شهید نوشته شده است:

دوست دارم در میان آتش خون و گلوله، دور از خانه و خانواده بمیرم. دوست دارم نیمه شب با فریاد الله اکبر دشمنان را قلع و قمع سازم. خدایا! می دانی که چه می کشیم پنداری که چون شمع ذوب می شویم ما از مردن نمی‌هراسیم، اما می ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند.

 

کاش امروز شهید و فردا زنده می‌شدم تا بتوانم دوباره شهید شوم

کاش امروز شهید و فردا زنده می‌شدم تا بتوانم دوباره شهید شوم

در بخشی دیگر از دست نوشته‌های شهید «داود رحیمی جعفرآبادی» خطاب به پدر و مادرش آمده است:
پدر و مادر عزیزم! از شما متشکرم که مرا برای قدم نهادن در این راه خدایی یاری کردید. از شما حلالیت می‌طلبم که نتوانستم خوبی‌های شما را جبران کنم. انشاالله از اینکه مرا از دست داده‌اید ناراحت نشوید چون اگر قطره اشکی از چشمان شما جاری شود، دشمنان اسلام این کوردلان از خدا بی خبر خوشحال می‌شوند.

کاش امروز شهید و فردا زنده می‌شدم تا بتوانم دوباره شهید شوم

کاش امروز شهید و فردا زنده می‌شدم تا بتوانم دوباره شهید شوم

 

همچنین در این دستنوشته‌ها می‌خوانیم:
آخرین وصایایم به امت غیور و ملت شهید پرورم است، از شما می‌خواهم که برای سلامتی امام خمینی و رزمندگان اسلام دعا کنید.

کاش امروز شهید و فردا زنده می‌شدم تا بتوانم دوباره شهید شوم

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده