نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید
قسمت نخست خاطرات شهید «رجبعلی گرزالدین»
مادر شهید «رجبعلی گرزالدین» نقل می‌کند: «گفت: خیلی دوست دارم کمکت باشم! اما بعضی جا‌ها نمی‌شه. شرمنده‌ات هستم مادر! گفتم: تو به اندازه کافی به من کمک می‌کنی! تو پسر مهربانی هستی! خدا توفیقت بده! رجبعلی برای هرکسی که نیاز به کمک داشت، یار و یاور خوبی بود.»
کد خبر: ۵۷۸۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

در قسمتی از وصیت نامه شهید «محمدرضا خدایاری» آمده است: یک توصیه به مسلمین می کنم حرف های امام و شهدا را با دقت گوش و عمل نمایند و به بازماندگان شهید ان سر بزنند و توفیق صبر از خدا برای آنها طلب کنند.
کد خبر: ۵۷۸۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در رابطه با شهید عباس دوران می‌فرمایند: «اگر ماجراى شهيد دوران را در كتاب‌ها خوانده بوديم يا امروز هر كس مى‌خواند، احتمال مى‌داد كه افسانه باشد.» موشن گرافی تولد این شهید بزرگوار را در نویدشاهد ببینید.
کد خبر: ۵۷۸۳۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۳۰

شهید «رجبعلی گرزالدین» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «ای مردم چهاردِه! در عزاداری‌های اهل بیت(ع) شرکت کنید که ما هرچه داریم از برکت اهل بیت(ع) است؛ اگر جز این باشد، خدا در قیامت از شما می‌پرسد.»
کد خبر: ۵۷۸۳۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

به مناسبت بزرگداشت کنگره ملی شهدای غریب خوزستان برگزار می‌شود
به مناسبت بزرگداشت کنگره ملی شهدای غریب خوزستان، دبیرخانه اولین یادواره شهدای غریب اسارت خوزستان روایت صندلی‌های خالی را به یاد و نام شهدای غریب اسارت برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

قسمت سوم روزهای رختشورخانه؛
«گاهی وقت‌ها در حین شستن لباس‌ها، چشممان به صحنه‌های دردناکی می‌خورد. هر بار تکه‌هایی از بدن شهدا مثل یک انگشت جدا شده یا تکه گوشت چسبیده به لباس یا استخوان‌های ریزی که بر اثر انفجار روی لباس رزمنده‌ها پاشیده بودند، از لای لباس‌ها پیدا می‌شد و آه از نهادمان برمی‌آمد. طبق قراری که گذاشته بودیم، می‌بایست اول آن‌ها را غسل می‌دادیم و بعد در محوطۀ بیرونی، توی خاک دفن می‌کردیم...»روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهید ان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹

قسمت دوم روزهای رختشورخانه؛
«چشمم افتاد به چند حوضِ سیمانی پر از آب با کلی لباس نظامی‌خونی و ملحفۀ بیمارستانیِ روی هم تلنبار شده. دقایقی نگذشته بود که چندنفر چندنفر به تعداد خانم‌ها اضافه شد. همگی برای کمک آمده بودند. خانم ترابی به ما می‌گفت: «خیلی نیروی کمکی نیاز داریم. هر نفر می‌تونه، از فردا چند نفر دیگه رو هم همراهش بیاره اینجا. بسم الله!...»روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهید ان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹

سیری در کلام شهید «حسین صالحی»:
شهید «حسین صالحی» از شهدای دوران دفاع مقدس است که نوید شاهد البرز روایتی از این شهید را به قلم «سیدمحمد مقیسه» تقدیم مخاطبان می‌کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

خاطرات قسمت اول روزهای رختشورخانه/
«چقدر خوشحال شدم! با خودم گفتم: «تا الآن هر کاری از دستم براومده، برای جبهه‌ها انجام دادم. حالا با جون و دل می‌رم، لباس هم می‌شورم.» بهش گفتم: «چند لحظه صبر کن، تا آماده بشم.» خانم حسین‌زاده و مادرش، کوکب عزیزی، و دخترهایش، خانم عظیمی و چند نفر دیگر که توی کوچه بودند، با دیدن ماشین و آن جمع خانم‌ها آمدند کنارمان ایستادند و گفتند: «اگه کاری از دستمون برمی‌آد، ما هم می‌آییم.» بهشان گفتم: «باید بریم برای شست‌وشوی لباس رزمنده‌ها...» روایت «حاجیه خانم فاطمه سلطان ملک» مادر بزرگوار شهید ان والامقام «عصمت و علیرضا پورانوری» است. خاطراتی از روزهای رختشورخانه را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۷۸۳۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «رضا بلوچی» می‌گوید: در سن 18 سالگی که وارد این صنعت شد پشتکار، راستی، صداقت، ایمان و عبادت جزئی از کارش بود. سال 1381 وارد سازمان وزارت دفاع شد و در سال 1398 حین انجام وظیفه امداد و نجات، جانش را فدای همکارانش کرد و لبیک به ندای خداوند متعال گفت.
کد خبر: ۵۷۸۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

پدر « شهید رجبعلی گُرزالدین» نقل می‌کند: «چندین نامه برایمان فرستاد. در نامه‌هایش ما را به صبر، استقامت و اطاعت از امام خمینی(ره) سفارش می‌کرد. می‌گفت: اگه در اون زمونه نبودیم که دین خدا رو یاری کنیم، الآن که هستیم باید...»
کد خبر: ۵۷۸۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

«گوشی‌‌شو طوری تنظیم کرده بود که هر ده دقیقه یه بار زنگ می خورد. بیدار می‌شد، گوشیو تنظیم می‌کرد و دوباره می‌خوابید. تا نماز صبح بیست بار گوشیش زنگ خورد. صبح از او پرسیدم:«چرا اینقدر گوشیت زنگ می خورد؟» در جوابم با لبخند گفت: «هم میخواستم استراحت کنم که امروز کارهام را انجام بدهم و هم می ترسیدم خوابم ببرد و نمازم قضا بشه.» در ادامه خاطرات شهید حسین ولایتی فر را از زبان اطرافیانش در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۸۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت شهید محمدحسینی ضمن معرفی، وصیت نامه این شهید گرانقدر را نیز منتشر می‌کند. وی در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: این راهی است که بدون هیچ گونه چشم داشتی و یا تعریف و تمجیدی برگزیدم.
کد خبر: ۵۷۸۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

شهید «عیدی حیدری» در گوشه‌ای از وصیت خود می‌نویسد: «اگر در راه هدفم که همان راه اسلام است شهید شدم، ای پدر دلسوزم ناراحت مباش و خداوند را سپاسگزار باش که توانستی امانت خداوند را پس دهی...» موشن گرافی تولد این شهید بزرگوار را در نویدشاهد ببینید.
کد خبر: ۵۷۸۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۹

به مناسبت سالروز شهادت شهید «قربانعلی مرادی‌نسب» دست‌نوشته این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. در گزیده‌ای از دست‌نوشته‌هایش در وصیت‌نامه‌اش می‌خوانیم: «آن‌قدر به جبهه می‌روم و می‌جنگم تا شهید شوم!»
کد خبر: ۵۷۸۲۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

شهید «عباس رحمانیان کوشککی» در گوشه‌ای از وصیت خود می‌نویسد: «ما برای پول و مقام به جبهه نمی‌رویم فقط برای خدا و خشنودی خدا که همان فوز عظیم است...» موشن گرافی تولد این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.
کد خبر: ۵۷۸۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان آذربایجان شرقی تصاویر و اسناد به یادگار مانده از شهید «مقصود باغبانی خلجان» را برای علاقه‌مندان منتشر کرد.
کد خبر: ۵۷۸۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

شهید حسین ولایتی‌فر درست زمانی که همه خسته بودند شوخی‌هایش گل می‌کرد و به همه روحیه می‌داد. استراحت حسین برای بعد از شهادتش ماند. حضور در هیئت‌های مذهبی، مسجد و برنامه‌های فرهنگی جزو خصوصیاتش بود و اهتمام ویژه‌ای برای کمک به فقرا و نیازمندان داشت. هم و غم ایشان مسائل فرهنگی جامعه بود و همیشه می‌گفت: خمس و زکات بدن باید پرداخت شود. در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می‌نماید.
کد خبر: ۵۷۸۲۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

شهید «اقبال حقیقی» 18 ماه در خط مقدم جبهه پیرانشهر مشغول به مبارزه با دشمن بعثی و همچنین گروهک‌های ضد انقلاب بود. سرانجام، در 17 اسفندماه 1363 در اثر بمباران پادگان پیرانشهر به آرزوی دیرینه خود، شهادت در راه خدا، نائل آمد. یاد و خاطره این شهید بزرگوار همیشه در دل مردم زنده خواهد ماند.
کد خبر: ۵۷۸۲۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸

قسمت سوم خاطرات شهید «میر قربان مطهری‌منش»
همسر شهید «میر قربان مطهری‌منش» نقل می‌کند: ««خدایا! حالا چه‌ام شده! مگه من نبودم که دیروز تو را بابت دادن سید قربان شکر می‌کردم؟ چرا امروز تو را فراموش کردم؟ چرا خواسته همسرمو زیر پا گذاشتم. باید به نماز بایستم، وقت خواندن نماز شکرانه است.»
کد خبر: ۵۷۸۲۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۸