نوید شاهد-خواهر شهید«حمید قشونی» خاطره ای را از ایشان نقل می کند که بیانگر علاقه این شهید بزرگوار به حضور در جبهه های حق علیه باطل بود. نوید شاهد خوزستان شما را به مطالعه بخشی از خاطرات دعوت می‌کند.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید حمید قشونی دوازدهم فروردين 1349، در روستاي ويس از توابع شهرستان اهواز به دنیا آمد. پدرش حسنعلي (فوت 1361 )كشاورزی میکرد و مادرش زري نام داشت. دان شآموز سوم راهنمايي بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و يكم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر انفجار قايق به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است.

متن خاطره:

پدرم درسال 1361 فوت کرده بود و دراولین سالگردش که مصادف با تاسوعای حسینی بود میخواستم حلوا درست کنم وقتی شروع به پخت حلوا کردم حمید وارد آشپزخانه شد و خیره به من نگاه می کرد، به رویش لبخندی زدم و گفتم:«چی شده حمید به چی فکر می کنی؟»

انگار در دنیایی دیگر سیر میکرد یه دفعه به خودش آمد و گفت:«خواهرم حلوا درست کردن را خوب یادبگیر چون میخواهم برای من هم حلوا درست کنی» 

من خیلی ناراحت و عصبانی شدم وبه او گفتم:«این حرفها چیه؟! از آشپزخانه برو بیرون...»

هنگامی که داشت بیرون می رفت آرام زیر لب گفت:«خواهی دید که برایم درست میکنی. یا نه؟»

یک روز حمید ازمدرسه به خانه آمد از دستش خون می چکید گویی دستش با تکه شیشه ایی بریده شده بود.

به سمتش دویدیم ما هر چه سعی می کردیم آرامش کنیم ناراحتی در چهره اش موج می زد به او گفتم:«ببین برای یک قطره خون چیکار میکنی؟»

حمید با چشمانپر از اشکش نگاهم کرد و گفت:«من فقط ناراحتم که این خون داره  اینجا روی زمین می ریزه این می بایست در جبهه های جنگ ریخته شود و شهید شوم»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده