چهل سالگی انقلاب
به دلیل اینکه صدای خوشی داشت دراکثر مواقع اذان می گفت. امامان و پیغمبران را زیاد دوست می داشت و نماز را در اکثر مواقع به جماعت برگزار می کرد و به اهل بیت و علمای دینی ارادت خاصی داشت.
به گزارش نوید شاهد گلستان: «شهید سید والی اله خاندوزی»، چهارم دی 1340، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش «ابراهیم»، و مادرش «شمسیه بیگم»، نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. آلومینیوم کار بود. هفتم بهمن 1357، در زادگاهش توسط عوامل رژیم شاهنشاهی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبداله همان شهرستان واقع است.
 
شهدای فجر آفرین/ « شهید ولی اله خاندوزی» شهیدی که صدای خوشی داشت
                                                
هرگاه نگاهم بانگاه زیبای تو درپشت قاب عکس گره می خورد بی اختیار زانوهایم می لرزد وکبوتر خیالم به کربلا پرمی کشد. قاب عکس رابرمی دارم وبا یاد صحنه ی وداع حسین (ع) باعلی اکبرش لب های خشکیده از درد فراق رابر روی لب های تو می گذارم. و با یاد روزهایی که به بهانه بزرگ شدنت نتوانستم به لب وگونه هایت بوسه بزنم. آنها رابوسه باران می کنم. آنگاه لغزش قطره های اشک برگونه هایم عطش سینه سوز فراق راالتیام می بخشد و مرا برای مدتی دیگر در رسیدن به تو درانتظار می گذارد. 

ولی اله، درخانواده ایی مستضعف درگرگان به دنیا آمد وی دارای 9 برادر و خواهر بود که همگی دریک اتاق کوچک و در یک حیاط قدیمی زندگی می کردند. از آنجا که تعداد خواهر وبرادرانش زیاد بود و پدرش از عهده ی تأمین معاش خانواده برنمی آمد روزها کارمی کرد و شب ها را درس می خواند. 

شغل وی جوشکاری درب وپنجره سازی بود و خالصانه و صادقانه کارش را انجام می داد وی فرزند  5 خانواده خود بود ودوران ابتدایی را درمدرسه ی فردوسی  و دوران راهنمایی را درمدرسه ی راهنمایی رامین (سردارجنگل) به اتمام رساند.

 وی برای تأمین امرار و معاش خانواده علی رغم اینکه تمایل به ادامه تحصیل داشت، تحصیل را رها کرد وبه شغل جوشکاری وکاسبی پرداخت.

 باوجود اینکه اوقات فراغت کمی دراختیارداشت هرگاه اوقات فراغت پیدا می کرد به ورزش فوتبال می پرداخت و روزنامه هم زیاد می خواند. ایشان فرد بسیار شادی بود و همیشه اهل منزل را به خندیدن وادار می کرد. اهل منزل همیشه منتظر آمدن وی به خانه بودند.

 وی هیچ وقت  به خدمت سربازی نرفت چون هیچ وقت به سن خدمت سربازی نرسید. ایشان هیچ گاه نماز و روزه رافراموش نمی کرد و به دلیل اینکه صدای خوشی داشت دراکثر مواقع اذان می گفت. امامان و پیغمبران را زیاد دوست می داشت و نماز را در اکثر مواقع به جماعت برگزار می کرد و به اهل بیت و علمای دینی ارادت خاصی داشت.

 ایشان از زمان شروع انقلاب همیشه دربین اکثر تظاهر کنندگان بود و باساختن کوکتل مولوتف و سنگرهایی که در سرکوچه و کنارمسجد مشارکت می کرد تا درپیروزی انقلاب ایران نقشی داشته باشد. 

وی حتی به ماشین های ارتش که به طرف تظاهر کنندگان شلیک می کردند حمله می کرد تا اسلحه ی آنها رابگیرد. نقاشی او بسیار خوب بود وبارنگ روغن به خوبی کارمی کرد وبرروی دیوارهای کوچه وخیابان ها شعارمی نوشت.

وی علاوه بر اینکه خودش در تظاهرات وراهپیمایی ها شرکت می کرد دوستان و اطرافیان خودش را نیز تشویق می کرد تا درتظاهرات ها شرکت کنند. 

سید ولی اله درمورخ پنجم بهمن 1357، براثر تیراندازی مأموران ساواک براثر اصابت گلوله درخیابان سرخواجه که برسرایشان برخورد کرد شربت شیرین شهادت را نوشید .راهش پررهروباد..
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرنده فرهنگی شهدا
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده