نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

تابلو کوچه را به نام خودم عوض می‌کنم

تابلو کوچه را به نام خودم عوض می‌کنم

در خاطراتی از شهید «خلیل اله ابراهیمی میان دره» نقل شده است: بیست و پنج روز قبل از ماه مبارک رمضان به مرخصی آمد و موقع رفتن به دوستان و هم‌محلی‌هایش گفت: من شهید می شوم و تابلو کوچه را به نام خودم عوض می‌کنم.
مادر! دعاکن شهید شوم

مادر! دعاکن شهید شوم

مادر شهید «حسین حیدری» نقل می‌کند: شهید بزرگوار هنگام عزیمت به جبهه روحیه قوی داشت و به من گفت: مادر جان! تو مادر هستی، دعا کن که شهید شوم.
پرنده‌ای که پس از سال ها از قفس آزاد شد

پرنده‌ای که پس از سال ها از قفس آزاد شد

در خاطراتی از شهید مدافع حرم «محمدرضا شیبانی مجد» نقل شده است: بیشتر اوقات در جبهه بود و در منزل خیلی حضور نداشت. اما همان زمان کوتاهی هم که در منزل بود تمام وقت خود را صرف خانواده‌اش می‌کرد. وقتی بحث سوریه پیش آمد. مانند پرنده‌ای بود که از قفس آزاد شده بود.
در سنگر جنگ و درس به انقلاب خدمت کنید

در سنگر جنگ و درس به انقلاب خدمت کنید

شهید «غلامحسن عاطفی‌نژاد» در بخشی از دستنوشته‌‌های خود خطاب به دانش‌آموزانش می‌نویسد: دانش‌آموزان عزیز! ضمن توجه به جنگ و اهداف جنگ سعی کنید با تلاش پیگیر در فراگیری و آموختن علم، در سنگر جنگ و درس به انقلاب خدمت کنید. مملکت ما به متخصصین با ایمان نیاز دارد.