در خاطراتی از شهید «خلیل اله ابراهیمی میان دره» نقل شده است: بیست و پنج روز قبل از ماه مبارک رمضان به مرخصی آمد و موقع رفتن به دوستان و هممحلیهایش گفت: من شهید می شوم و تابلو کوچه را به نام خودم عوض میکنم.
مادر شهید «حسین حیدری» نقل میکند: شهید بزرگوار هنگام عزیمت به جبهه روحیه قوی داشت و به من گفت: مادر جان! تو مادر هستی، دعا کن که شهید شوم.
در خاطراتی از شهید مدافع حرم «محمدرضا شیبانی مجد» نقل شده است: بیشتر اوقات در جبهه بود و در منزل خیلی حضور نداشت. اما همان زمان کوتاهی هم که در منزل بود تمام وقت خود را صرف خانوادهاش میکرد. وقتی بحث سوریه پیش آمد. مانند پرندهای بود که از قفس آزاد شده بود.
شهید «محمدرضا شیبانی مجد» در بخشی از دستنوشتههای خود خطاب به پدرش مینویسد: پدر، یادواره شهدا را جدی بگیرید، چون زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.
شهید «غلامحسن عاطفینژاد» در بخشی از دستنوشتههای خود خطاب به دانشآموزانش مینویسد: دانشآموزان عزیز! ضمن توجه به جنگ و اهداف جنگ سعی کنید با تلاش پیگیر در فراگیری و آموختن علم، در سنگر جنگ و درس به انقلاب خدمت کنید. مملکت ما به متخصصین با ایمان نیاز دارد.
به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، گزیده وصیتنامه شهدای گلستان را با موضوع این بزرگ بانوی اسلام منتشر کردیم که در نوید شاهد گلستان میخوانید.