برای روحانیون احترام خاصی قائل بود، خصوصا ارادت و علاقه خاصی به امام خمینی (ره) داشت و از آرمانهای امام دست برنداشت و آنها را سرلوحه زندگی خویش قرار داد.
به امام خمینی (ره) علاقه بسیاری داشت و ایشان را به عنوان مرجع تقلید و رهبر کبیر انقلاب اسلامی معرفی میکرد، همچنین او را جانشین بر حق حضرت مهدی (عج) و اطاعت از ایشان را واجب میدانست.
آرزوی بزرگ وی نابودی تمامی کفر و پیروزی اسلام و مسلمین بود. او شهادت را هدیه بزرگ خداوند میدانست و به آن عشق میورزید.
حاجی آمان اصفهانیانی دوست شهید «عبدالحکیم فلاح نژاد» نقل میکند: از انبار بیرون آمدم و متعجب بودم و با خودم گفتم این جایی است که حکیم از خواجه نفس آمد و شهید شد و تفنگ از دستش افتاد، من هم از خواجه نفس آمدم و تفنگ او را به من دادند و در واقع نگذاشتم که تفنگش بر زمین بماند، قسم خوردم راهش را ادامه دهم و از وطنم دفاع کنم.
آخرین بار که شهید با خانواده اش خداحافظی نمود مادر را در آغوش گرفت و به او گفت: اگر به خط مقدم بروم دیگر بر نمیگردم و آخرین باری بود که خانواده او را دیدند.
شهید «سید محمود میر حسینی» در بخشی از دستنوشتههای خود مینویسد: پیامم به امت حزب الله و شهید پرور این است که همواره به ندای حسین زمان لبیک گفته و پیرو این مرد خدا باشند؛ هر چند من کوچکتر از آن هستم که به امت بزرگوار و سلحشورم، پیام بدهم.