نوید شاهد - برادر شهید "قدرتالله بافتی" نقل میکند: «پیرمرد و پیرزنی بودند از کارافتاده. من و قدرت به همراه پدر برای کشاورزی رفتهبودیم دامغان. صبح میرفتیم سر کار و غروب خسته و مانده برمیگشتیم. از راه که میرسیدیم، قدرت میرفت خانه آنها را تمیز میکرد و ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در دوبخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۹۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۰
نوید شاهد - مادر شهید "یزدان انگارنویس" میگوید: «کنارم نشست و گفت: مادر! میخوام برم جبهه. نگاهش کردم و گفتم: بری جبهه؟ ولی من این جا تنهام. گفت: چرا تنها؟ داداش و زن داداش هستن. گفتم: پسرم! این زمین و باغ مال توئه. همینجا مشغول کار شو! گفت: از مال دنیا هیچی نمیخوام.» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۹۹۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
نوید شاهد - حسین افتاد روي زمين و عراقي ها بلافاصله رسيدند بالاي سرش. مي خواست هر طور که هست با عراقي ها درگير شود تا شهيد شود، ولي اسير آنها نشود، دست آخر عراقي ها با سر نيزه به جانش افتادند.
کد خبر: ۴۸۹۸۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۷
نوید شاهد خراسان جنوبی مصاحبه باخانواده و همرزم شهید "محمدناصر خردمندی" را منتشر می کند. وی روز دوم خرداد ماه 1316 در روستای ساقی از توابع شهرستان بیرجند متولد شد و در دوازدهم مهرماه سال 1361 در منطقه سومار به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۹۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
نوید شاهد - پسر عموی شهید "قربانعلی صائمی" نقل میکند: «روزی قربانعلی بهم گفت: میری مدرسه؟ گفتم: آره. ادامه داد و گفت: خوب درس بخون! ما توی جبهه میجنگیم که شما بتونین درس بخونین.» نوید شاهدسمنان شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۹۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۵
نوید شاهد - همکاران شهید "ماشاالله جدیدی" نقل میکنند: «چند قدمی نرفتهبود که صدای اذان به گوشش رسید. او هم با موذن هم صدا شد.
پایان اذان به ایستگاه رسید. کارتن را از شکاف دیوار برداشت و نماز صبح را قامت بست. ایستگاه سرویس، آشنای صدای ماشاالله بود و کارتن لای شکاف دیوار، سجادهاش.» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب میکند.
کد خبر: ۴۸۹۶۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
نوید شاهد - همسر شهید "سیدحسین سیدمومنی" میگوید: «سیدحسین میگفت: آرزویم این است که مانند مولایم حسین (ع) بدون سر به ملاقات پروردگارم بروم. روی تابوت را کنار زدم. ترکش خمپاره مامور استجابت دعایش شدهبود ...» نوید شاهد سمنان در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۵۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
نوید شاهد - همرزم شهید "سیدحسین سیدمومنی" نقل میکند: «مشغول درست کردن خاکریز بودم که دیدم سیدحسین با لودر به سمت ما میآید؛ در حالی که چند اسیر گرفتهاست. گفتم: حالا با اینا چه کار کنیم؟ گفت: اون دو تا ضدهوایی بود که بچهها غنیمت گرفتن، به این اسرا بگیم اگه تعمیرش رو یادمون بدن نمیکشیمشون.» نوید شاهد سمنان در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
نوید شاهد - مادر شهید "علی الیاسی" نقل میکند: «زنی از اهالی روستای تویه، روزی نزد من آمد و خوابی را که درباره على دیدهبود برایمان تعریف کرد: «علی گفته به مادرم سلام برسانید و بگویید هر زمان که میخواهد بر سر مزار من بیاید، اول بر سر خاک فلانی ... که مادر ندارد، برود ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۵۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
نوید شاهد - همسر شهید "سیدحسین سیدمومنی" نقل میکند: «شب آخر که قصد رفتن به جبهه را داشت صدایم زد و گفت: لعيا! بیا کمی با هم حرف بزنیم! کنارش نشستم. چشمهایش پر از اشک شدهبود. گفت: از من راضی هستی؟ ...» نوید شاهد سمنان در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
نوید شاهد - مادر شهید "علی الیاسی" نقل میکند: «دفعه آخری که علی به مرخصی آمد برایمان تعریف میکرد که بعضی از دوستان در جبهه به من پشنهاد دادند که بیایید همگی فرار کنیم ولی من به آنها پاسخ دادم: «چنین کاری را نمیکنم و پدر من، پدر شهید آیندهاست ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۴۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
خصوصیات فردی شهید زرمیک داودیان از شهدای مسیحی
نوید شاهد - من برادر کوچکتر او بودم روز آخر که به همراه دو برادر دیگرم او را به میدان راه آهن می رساندیم نزدیک به (عید پاک) مسیحی بود پدر و مادرم اصرار داشتند که زرمیک بماند و همراه خانواده باشد، او اصرار به رفتن نمود و می گفت همه همرزمانم منتظر من هستند و حتما بایستی برگردم.
کد خبر: ۴۸۹۲۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
در قسمتی از پیام امام خمینی(ره) در پی شهادت شهید نامجوی و همراهانشان بیان کردند: اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از انقلاب با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند.
کد خبر: ۴۸۹۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
نوید شاهد - برادر شهید "سیدعلی تقوی" نقل میکند: «آن روز سیدعلی به بنیاد رفتهبود و وسایل سیدابوالفضل را تحویل گرفتهبود. همه را یکبهیک به مادر نشان میداد. حتی لباسهای خونیاش را و گفت: لباسهای برادرم که خونيه، من همین لباسها رو میخواهم بپوشم و به جبهه بروم.» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب میکنیم.
مادرم گفت: «تو با این سن کم نمیتونی بری.» اما سیدعلی کاری به اعداد و
کد خبر: ۴۸۹۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
یادی از شهید ریچارد ابراهیم امرود آغاج از شهدای مسیحی
نوید شاهد - سلام عرض می کنم از ظریف ترین لایه های وجودی قلب و روحم به شما خانم مهربان و تسلیت عرض می کنم و از خداوند متعال برای شما صبر خواهانم.
کد خبر: ۴۸۹۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۵
نوید شاهد خراسان جنوبی دفترچه خاطرات شهید "غلامرضا حیدری" را منتشر می کند. او روز دوازدهم خرداد ماه 1344 در روستای اسفدن از توابع شهرستان قائنات متولد و روز هجدهم شهریور ماه 1364 در محل پیرانشهر کردستان به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۹۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
خاطرات شهید عبدالمجید خضری یکی از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - از خدمت آمده بود خیلی معنوی و مهربان شده بود.پنج ماه در منطقه فکه بود، می خواست جهت دیدار به مرخصی بیاید. رفته بود پهلوی دوستش و گفته بود: «من 14 روز مرخصی گرفتم می روم محل و برمی گردم.»
کد خبر: ۴۸۸۸۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
خاطرات شهید جاسم خادمی از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - به عنوان سربازی به جبهه اعزام گردید. 11 ماه در آنجا بی سیم چی بود. چند روز به او مرخصی دادند و جهت دیدار به منزل آمد. روز مرخص اش که روز شنبه بود گفت: می روم و بر می گردم گفتم نرو و اینجا بمان، ولی سوار بر ماشین شد و رفت. او بسیار صبور و مهربان بود.
کد خبر: ۴۸۸۸۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
خاطرات شهید شجاع انصاری یکی از شهدای اهل تسنن
نوید شاهد - جوانی مهربان و متدین و خوش اخلاق بود. یکی از تحولاتی که در زندگی وی رخ داد این بود که یکی از طرفداران سرسخت جمهوری اسلامی ایران بود.
کد خبر: ۴۸۸۸۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
وصیتنامه شهید نصیر امین یار از شهدای سنی
نوید شاهد - وقتی شهید در آخرین مرخصی از منطقه کردستان به خانه آمده بود مادرم پاهایش را به دلیل تاول زدن حنا کرد، روزی که جنازه شهید را آوردند پاهای نازنینش حنا داشت، در همان آخرین روز مرخصی بود که شهید از من خواست که موهایش را اصلاح کنم.
کد خبر: ۴۸۸۵۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۲