بی سیم چی در جزیره مجنون
در مرگ من غم و اندوه خود راه ندهید چون من راهی را رفته ام که عاشقش بودم و به مرگی از این دنیا رفتم که افتخارم و آرزویم بود.
نوید شاهد گلستان؛شهید حسین حسینی اتراچالی/ ششم فروردين 1346 ، در روستاي نومل از توابع شهرستان گرگان به دنيا آمد. پدرش حيدر و مادرش معصومه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. طلبه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و سوم مهر 1364 ، با سمت بي سيم چي در جزيره مجنون عراق به شهادت رسيد. پيکر وي مد تها در منطقه بر جا ماند و سال 1379 پس از تفحص، در گلزار شهداي امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.

ططط

فرازهایی از وصیت نامه شهید سیدحسین حسینی اتراچالی

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه الصف آیه ۴
«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوص»
خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او پیکار می‌کنند گوئی بنایی آهنین‌اند

با درود بر خاندان رسالت و امامت، و درود بر خردمتگذاران راستین اسلام از زمان غیبت تاکنون، وصیت نامه ام را شروع می کنم؛

پدر و مادرم؛ زمانیکه شما را به خاطر «الله» و «دین اسلام» و «کشور اسلامی» مان ترک کردم، روحم در میان شما پرواز میکرد، و هم اکنون که شهید شده ام روحم در میان شماست.

پدر و مادرم؛ شهادت ارثی است که از حسین بن علی(ع) به ما رسیده. این راهی است که همه ما باید برویم و چه بهتر فی سبیل الله باشد. راهیکه چه بکشیم و کشته شویم پیروزیم.

ططط

پدرم؛ مرا حلال کن که نتوانستم در طول 18 سال عمرم زحمتهای طاقت فرسایی را به خاطر من متحمل شدی. ادا کنم و نتوانستم فرزند شایسته ای برای شما باشم.

پدرم؛ اگر می خواهی از زحهماتی که برای من کشیده ای بهره ببری صبر پیشه کن و به شایعات گوش نکن، و قدر امام را بدان که بحق نائب امام زمان است.

و سخنی با مادرم؛ مادرم نمی توانم بگویم که در مرگ من گریه نکنی. چون مادری، و برای فرزندت شبهایی طولانی نخوابیده ای و روزهایی در کنار گهواره من نشسته ایی؛ گریه کن. مادرم، گریه کن تا استکبار جهانی بداند که هر چند فرزندان این امت را از ما گرفته ولیکن مادرنشان زنده اند.

ططط

تا شهیدانی دیگر بپرورانند. گریه کن مادر، ولی نه آنطور که منافقین خوشحال بشوند، و همیشه به یاد خدا باش و خدا را در نظر بگیر. مادرم از اینکه فرزندی شایسته برایت نبودم طلب بخشش میکنم.

و شما خواهرانم و برادرانم؛ امیدوارم مرا عفو نمائید چون آن طور که باید برادر خوبی برای شما نبودم. خواهران و برادران؛ در مرگ من غم و اندوه خود راه ندهید چون من راهی را رفته ام که عاشقش بودم و به مرگی از این دنیا رفتم که افتخارم و آرزویم بود.

و کلمه ای با خویشان و همشهریان؛

امام را، تنها نگذارید، اگر مسلمانید نماینده آن حضرت را یاری کنید، چون نماینده حضرت امام از امام فرمان میگیرد و به شایعات گوش نکنید.

والسلام علیکم و رحمه البرکاته/

سیدحسین حسینی فرزند حیدر؛ تاریخ تولد 1346 محل تولد؛ روستای نومل، وصیت نامه خود را در سلامتی کامل و با دست خود نوشته ام./بیست و دوم اسفند 1363

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده