چند توصیف شخصیتی به روایت همسر،فرزند، دوست و همرزم شهید
در جنگ اول و دوم گنبد همه دوستان را تشویق به صبر و استقامت دعوت می کرد و می گفت: بچه های محل مقاوم باشید. این یک بادی است که می وزد و از بین می رود و برای بچه های پایگاه محل هر چند گاهی اردویی تربیتی می دادند به خاطر رفع سختی های که بچه ها می کشیدند...
نوید شاهد گلستان؛ شهادت متاعی است که جان می طلبد واحرار رااز اغیار جدا می سازد.

نگاهی به زندگی شهید «براتعلی شیردل»؛ به مناسبت سالروز شهادت منتشر شد

آشنایی با شهید

شهید براتعلی شیردل فرزند علی در 1308 در شهرستان مشهد در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. شدیداً خواهان اعزام به جبهه بودند و هنگام عزیمت سر از پا نمی شناخت و می خواست همیشه در جبهه باشد و همیشه می گفتند: اگر من شهید شدم ناراحت نباشید. امام را تنها نگذارید انقلاب را با جان دل پاسداری کنید.

شهید علاقه زیادی به امام داشت و همیشه از او حمایت می کرد و بدین ترتیب به ندایش لبیک گفته و جان خود را بر سر پیمانی که بسته بود فدا کرد.

ایشان به نماز اول وقت پایند بوده و همچنین موازین اسلام را رعایت می کردند و فردی بسیار خوب، مهربان و با گذشت بودند.

و بالاخره این شهید بزرگوار در عملیات کربلای چهار بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و سینه به شهادت می رسند.

نگاهی به زندگی شهید «براتعلی شیردل»؛ به مناسبت سالروز شهادت منتشر شد

خاطره از به یادگار از همسر شهید؛ لحظه آخر...

همسر شهید می گویند چون که من کارمند بیمارستان هستم و در زمان جنگ تمامی مجروحین و شهدای گنبد را به بیمارستان ما منتقل داده شده بود. من در شیفت خود در بیمارستان بودم و نمی دانم چگونه بود که اضطراب خاصی در دلم افتاده بود.

تمام پرستاران هم میدانستند که پیکر ایشان در سردخانه است، ولی به من چیزی نمی گفتند، آخر سر یکی از پرستاران آن را به من گفت و من از او خواستم که خودم بروم و ایشان را ببینم، چون باورم نمیشد ولی هنگامی که دیدم باورم شد که به آرزویش رسیده است...

حاج حسین اصغر تقی زاده دوست شهید می گویند:

تغییر و تحولات زیادی در آن شهید دیده شده بود که نمونه آن حضور در پایگاه بسیج در مسجد حسینی به نام شهدای هویزه بود.

توصیه به تقوی، نماز اول وقت، حمایت از ولایت فقیه و صبر در برابر مشکلات و مصائب از جمله نصایح ایشان بود. با اینکه شهید دارای فرزند پسر نبود تنها سه فرزند دختر داشت و خانواده ایشان از رفتن وی به جبهه برای چندمین بار متوالی ناراضی بودند.

اما ایشان می گفتند: هر کس باید به فکر آخرت خود باشد و این جزء یکی از بزرگترین وظایف دینی و شرعی می باشد. فلذا باز هم به جبهه اعزام می شوند.

و به خاطر خوش خلقی و خوش برخوردی دوستان زیادی داشت و همگی از او رضایت کامل داشتند. پیروزی اسلام بر کفر جهان و شهادت در راه خداوند متعال بزرگترین آرزو ایشان بود.

در جنگ اول و دوم گنبد همه دوستان را تشویق به صبر و استقامت دعوت می کرد و می گفت: بچه های محل مقاوم باشید. این یک بادی است که می وزد و از بین می رود و برای بچه های پایگاه محل هر چند گاهی اردویی تربیتی می دادند به خاطر رفع سختی های که بچه ها می کشیدند.

این گفته خود شهید است که فرمودند ما رفتیم تا اسلام عملی شود و شهید همیشه به من می گفت: شما معلم هستید پس بچه ها را قرآن را تربیت کنید تا اگر ما رفتیم بدانیم که جوانان ما راهمان را ادامه می دهند و درخواست شهادت ورد زبانشان بود.

نگاهی به زندگی شهید «براتعلی شیردل»؛ به مناسبت سالروز شهادت منتشر شد

دوست دیگر شهید آقای زارعی می گویند:

شهید فردی بود دارای اخلاقی خوب و رفتاری مردم پسندانه و از لحاظ معنوی فردی بود که در سلام کردن به دیگران پیشی می گرفت.

و خود فرمانده پایگاه بودم در این آرزو ماندم یک بار زودتر از او سلام بگویم با توجه به این که سن ایشان از من بیشتر بود، همیشه در سلام او اول پیش دستی می کرد و همیشه در نمازهای جماعت و نماز جمعه شرکت می کرد.

یادگار شهید چنین از پدر شهیدش روایت می کند:

هیچ وقت ایشان را معموم ندیدم بیشتر اوقات لبخند به لب داشتند، قبل از اذان وضو می گرفتند و هنوز اذان به وضو می گرفتند و هنوز اذان به پایان نرسیده راهی مسجد می شدند. بیشتر شبها از صدای گریه و ناله ایشان که نماز شب می خواندند بیدار می شدیم برای پاسداری از شهر، کیان سرزمین خود اوایل پیروزی انقلاب و در حین پیروزی به خاطر دارم که بیشتر شبها به خانه نمی آمدند و در پایگاه ها و مساجد حضور داشتند و همیشه سعی می کردند ما مردانه بزرگ شویم و در آینده برای خودمان کسی باشیم.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده