به مناسبت سالروز شهادت
2ساله بود که مادرش بر اثر بیماری فوت کرد و او در سنی که احتیاج به مادر داشت از مهر مادری محروم شد و چون خیلی کوچک بود مادربزرگش او را پیش خودش برد .او نیز به مادربزرگش انس گرفت و برای همیشه با او زندگی کرد...
شهیدی که عشقش به حضرت امام مثال زدنی بود

شهید محمد حسن درویش محمدی فرزند محمد شفیع در تاریخ 1341/8/1 درشهرستان گرگان بدنیا آمد وی فرزند ششم خانواده بود و 3 برادر و 4 خواهر دارد وقتی شهید کودک بود پدرش به شغل کشاورزی مشغول بود و وضع اقتصادی خوبی داشتند شهید 2 ساله بود که مادرش بر اثر بیماری فوت کرد و او در سنی که احتیاج به مادر داشت از مهر مادری محروم شد و چون او خیلی کوچک بود مادربزرگش او را پیش خودش برد و از او مراقبت کرد تا بزرگ شد. او نیز به مادربزرگش انس گرفت و برای همیشه با او زندگی کرد. درسن 7 سالگی پا به عرصه علم ودانش نهاد و به مدرسه رفت. دوره ابتدایی و راهنمایی را  با موفقیت  پشت سر گذاشته و پا به دوره دبیرستان گذاشت و در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل داد.

خرج تحصیلش را پدرش می داد و برای مدرسه رفتن مشکلی نداشت و او نیز از این موقعیت استفاده کرده و با علاقه زیادی که به فراگیری علم وتحصیل داشت سالهای تحصیلی را با نمرات عالی پشت سر می گذاشت . او فردی متدین بود و با آن سن کم همیشه روزه و نمازش را به جا می آورد. از اخلاق بسیارخوب و رفتار پسندیده برخوردار بود و همین حسن خلقش دیگران را مجذوبش می کرد. او اوقات فراغت و بیکاریش را بیشتر توی خانه و در کنار مادربزرگش می گذراند و زیاد اهل تحرک و تفریح و بیرون رفتن نبود .

در سال 57 که مبارزات مردم بر علیه رژیم پهلوی شاه به اوج خود رسیده بود، او که حالا در سال سوم دبیرستان بود و ظلم و بیداد شاه بر مردم  را خوب احساس می کرد با شرکت در تظاهراتها و هم صدا شدن با فریاد مردم تنفر وانزجار خود را از رژیم طاغوت اعلام می کرد.  گاهی وقتها با پای پیاده از رحمت آباد به گرگان آمده و در تظاهرات شرکت می کرد وهمیشه حضور فعال داشت. در تاریخ 57/11/7 امام خمینی مردم را دعوت به تظاهرات کرده بود. مردم ایران که گوش به فرمان امام شده بودند همه به خیابانها ریختند شهید هم طبق معمول در تظاهرات حضور داشت .

روز 48 محرم بود و نظامیان  و ماموران شاه دستور تیراندازی داشتند تا بتوانند مردم را متفرق کنند. یکی از ماموران محمد حسن را دنبال می کند ، او به خانه ای پناه می برد و بعد از گذشت چند دقیقه بیرون می آید تا ببینند که ماموران رفته اند یا نه و همانجا او را نشانه می گیرند وتیر مستقیم به قلبش می زنند. او را به بیمارستان  میرسانند ولی او که ابتدا برای درجه رفیع شهادت خلق شده بود به ندای حق لبیک گفته وبه سوی یارش شتافت. پیکر پاک این شهیدعزیز را پس از تشیع بر دست مردم انقلابی گرگان در گلزار شهدای امام زاده عبدالله گرگان به خاک سپردند.

 

منبع : پرونده فرهنگی شهدا/ اداره تبلیغات و فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امورایثارگران استان گلستان

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده