زندگی نامه شهید رجبعلی پاکمنش آنقدر درجبهه ماند تا به شهادت رسید
شنبه, ۰۴ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۱
شما درسنگر مدرسه باشید و به درس خواندن ادامه دهید و من درجبهه ها حضور پیدا می کنم و به عنوان یک بسیجی قهرمان آنقدر درجبهه ها ماند تا اینکه در بعدازظهر ماه مبارک رمضان براثر اصابت ترکش به قلب به آرزوی خود رسید
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید «رجبعلی پاکمنش»، دهم فروردین 1340، در روستای سیاهتلو از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش علی (فوت1361) و مادرش کبرا نام داشت. تا دوم ابتدایی درس خواند. نقاش خودرو بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سیزدهم خرداد 1363، با سمت تک تیرانداز در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به قلب، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.
شهید رجبعلی پاکمنش فرزند علی دریک خانواده مستضعف مذهبی درروستای سیاه تلو از توابع گرگان روز 13 رجب سال 1340 هجری شمسی که مصادف با سالروز ولادت مولای متقیان امیر مومنان علی ( ع ) بود دیده به جهان گشود .
خاطراتی از نام گذاری این شهید شاهد باقی مانده و آن اینکه انتظار می رفت به لحاظ مصادف بودن تولدش با سالروز ولادت علی ( ع ) نام او را علی بگذارند. اما نام پدر شهید نیز علی نام داشت و هم جد مادری شهید لذا جهت مصلحت خدمت جد مادری شهید که یکی از اشخاص مومن و با تقوای روستا بنام مرحوم ملاعلی بودرسیدند و ایشان از آنجائیکه هم ماه رجب بود و هم روز تولد مولا علی (ع ) بنابراین بنام او را رجبعلی گذاشت.
شهید رجبعلی، دوران کودکی را با ضعف مالی خانواده سپری کرد و تحصیلات ابتدایی خود را دردبستان روستا شروع کرد ولی هنوز بیش از ده سال نداشت که پدر را از دست داد. در واقع سختی های زندگی برایش مضاعف شد. لذا برهمین اساس بود که تصمیم به ترک تحصیل گرفت تا بتواند با مشکلاتی را که در سر راه روزمره اش از قبیل تامین مخارج تحصیل برادران و خواهران و موارد دیگر بود را بتواند با کار و کارگری ساده ابتدا با یاری خداوند و با همکاری مادرش برطرف سازد.
تا اینکه برادران و خواهرانش به تحصیلاتش ادامه دهند و دراین راه از هیچ کوشش دریغ نورزید.
علیرغم همه مشکلات و خستگی کار و سن کم نه تنها نا امید نمی شد. بلکه مقاومتر می شد طوری که به مادر و برادر بزرگتر از خودش هم دلداری و صبر دربرابر مشکلات و توجه به خدا را گوشزد می کرد.
شهید رجبعلی پاکمنش و اخلاق اسلامی، شهید پاکمنش امر به معروف و نهی از منکر را هیچ وقت فراموش نمی کرد و موعظه و ارشاد راحتی نسبت به اشخاص بزرگتر از خودش را با چهره محبت آمیز و با همان سادگی مخصوص خودش دنبال می کرد.
شهید با عطش نشان میداد به اینکه حتماَ باید یکی از خانواده ما همیشه در جبهه ها باشند و این را خود ثابت کرد و هنگامی که از برادرانش که محصل بود و برای چندمین بار بود که ایشان هم به جبهه ها رفته بود. شهید رجبعلی به برادرش گفت که فعلاَ شما درسنگر مدرسه باشید و به درس خواندن ادامه دهید و من درجبهه ها حضور پیدا می کنم و به عنوان یک بسیجی قهرمان آنقدر درجبهه ها ماند تا اینکه در بعدازظهر ماه مبارک رمضان درمورخ سیزدهم خرداد 1363، درجبهه شلمچه براثر اصابت ترکش به قلب رئوف مهربانش به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت در راه خدا بود رسید و کبوتر وار پرواز کرد تا به لقاء الله پیوست.
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما
