زندگی نامه و بخشی از وصیت نامه شهید « ذکریا صفرخانی موذنی»
نوید شاهد گلستان؛ تاریخ هرگز دهم تیرماه سال 1365 را فراموش نخواهد کرد زیرا در این روز دلاوران صحنه نبرد در یک حمله قهرمانانه در عملیاتی بهنام «یا ابوالفضل العباس» در جبهههای جنوب حماسه آفریدند و مهران را از اسارت آزاد کردند. «یا ابوالفضل العباس(ع) ادرکنی» رمز آغاز عملیاتی به وسعت دشت پرندگان خونین بالی بود که پروازشان در شب دهم تیر ماه سال 65 مهران را از لوث وجود دشمن بعثی آزاد کرد.
شهید ذکریا صفرخانی موذنی
نام پدر: رمضان
نام مادر: لیلا تجری
ولادت : یکم فروردین 1350
شهادت : ششم تیر 1365
سن : 15 سال
محل شهادت : مهران
محل دفن : امامزاده عبدالله گرگان
زندگینامه:
شهید ذکریا صفرخانی موذنی در فروردین ماه سال 1350 در شهر فاضل آباد، دیده به جهان گشود. وی کودکی خلاق و پرشور بود و با وجود مصایب و مشکلات بی شماری که در زندگی داشت هرگز در مقابل آن ها سر خم نکرد، بلکه با توکل به خداوند تعالی مشکلات را به جان می خرید و با آن ها مبارزه می کرد. ایشان در هفتمین بهار زندگی اش برای تعلیم و تربیت پا به مکتب عشق نهاد، با گذشت روزها بار دیگر قطره ای به دریای بی کران معرفت زائران کربلا افزوده شد.
در سال تحصیلی 65-64 سال اول راهنمایی، در مدرسه طالقانی زادگاهش به اتمام رسانید. او نیز از طریق نیروی مقدس بسیج وارد مرکز آموزشی گهرباران شد و عنایت خداوند به وی سبب گردید که تجربه ی زیبای زندگی را پشت سر بگذارد. ذکریا پس از پایان دوران آموزشی از طریق بسیج شهرستان گرگان پا به سرزمین خونین کردستان نهاد.
مدتی در منطقه ی عملیاتی کردستان ماند و سپس برای تجدید دیدار با خانواده اش به زادگاه خویش برگشت و تا مدتی نزد خانواده اش ماند، اما چند صباحی نگذشت که عشق و سلحشوری برای وطن، آرام و قرار برای او نگذشت. بلافاصله به منطقه ی جنگی کردستان بازگشت تا در کنار دوستان به مبارزه بپردازد. از آن جا به منطقه ی عملیاتی مهران اعزام شد.
منطقه عملیاتی مهران آخرین اعزام ذکریا بود، زیرا با گذشت تنها 45 روز از اعزامش در تاریخ ششم تیر 1365 بر اثر اصابت مستقیم تیر مزدوران عراقی در منطقه عملیاتی مهران به درجه رفیع شهادت نایل گشت.
خاطره ای به روایت لیلا تجری مادر گرامی شهید ذکریا صفرخانی موذنی:
به خاطر دارم فرزند عزیزم ذکریا به خاطر علاقه ی شدید و وافری که به امام راحل داشتند پیوسته و دائم به ما تأکید می نمودند که امام عزیز، این رهبر بزرگوار و فرزندان انقلاب اسلامی را هرگز تنها نگذارید. این شهید بزرگوار به انجام واجبات علاقه ی زیادی داشتند و سعی می کردند قبل از اینکه به سن تکلیف برسند خود را آماده سازند، ایشان روزه می گرفتند و نماز را به جای می آوردند. با وجود سن کم به آن درجه از درک و آگاهی رسیده بود که می توانست شرایط محیط و حتی چیزهایی را که بزرگترها قادر به درک آن ها نبودند بفهمد. از بهترین خصایص ایشان نماز سر وقت بود که بر اخلاق ایشان تأثیر بسزایی گذاشته بود.
فرازی از وصیت نامه ی شهید ذکریا صفرخانی موذنی:
پدر و مادر عزیزم هنگام تشییع من هرگز قطره اشکی نریزید و ناراحت نشوید، بلکه با خوشحالی و لبی خندان مرا تشییع نمایید که همانا این برای من بهتر است. برادران من، اگر سعادت و رستگاری و خشنودی خداوند را می خواهید سلاح به زمین افتاده ی مرا بردارید و علیه باطل به مبارزه برخیزید.
خواهران بزرگوار، همانا سعادت در نجابت و تقوا است، پس تقوای الهی پیشه کنید و حجاب خود را رعایت نمایید و برای اسلام مبارزانی تربیت کنید که پرچم اسلام را همواره برفراز بلندی ها به اهتراز درآوردند. امام این سید بزرگوار و فرزند برومند و راستین حسین(ع) را تنها نگذارید.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره اسناد، انتشارات و هنری