تأملی بر زندگی نامه شهید «اسماعیل حسن خانی»؛ در سالروز شهادتش
دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۳
اسماعيل حسن خاني متولد دوم اسفند 1344 شهرستان گنبد كاوس مي باشد . چندان علاقه اي به درس نداشت ، فقط تا پايان دوران ابتدايي درس خواند . هميشه دوست داشت كارهاي فني را انجام دهد و از كودكي و نو جواني وارد حرفه ي تراش كاري شد و استعداد خوبي در اين رشته پيدا كرد...
نوید شاهد گلستان؛ دل شهید است که مجلای حضور یار است وعشق شهید است که سبب متصل ارض والسماء است شاه راه وصول دل است هر آنکه خود رامتصل به دل شهید کرد لاجرم حضور اله را می یابد که قلب شهید محل تجلی یاراست وآینه مصفی خدا
آشنایی با شهید
اسماعيل حسن خاني متولد دوم اسفند 1344 شهرستان گنبد كاوس مي باشد . چندان علاقه اي به درس نداشت ، فقط تا پايان دوران ابتدايي درس خواند . هميشه دوست داشت كارهاي فني را انجام دهد و از كودكي و نو جواني وارد حرفه ي تراش كاري شد و استعداد خوبي در اين رشته پيدا كرد .
سريع مهارت اين كار را فراگرفت . او نيز همانند ديگر مردم شهر و روستا ، تحت تاثير احساسات انقلابي قرار گرفت .درپخش اعلاميه ، حضور در تظاهرا ت روح سركش او را آرام مي كرد . وقتي جنگ شروع شد ، حضور درتشيع جناره ي شهداي جنگ در شهر يكي پس از ديگري در احساسات او تاثير گذاشت .
اسماعيل با شركت در اين مراسم هميشه آرزو مي كرد يكي از اين شهدا باشد و اين آرزو را بارها در حرف هايش تكرار كرده بود .
با اين كه وقت داشت، بازهم به خدمت داوطلبانه اعزام شد .
لحظه اي كه در جمع سربازان و رزمندگان قرارگرفت ، احساس آرامش كرد و آگا ها نه به خدمت مشغول شد . تا اين كه در تاريخ بیست و نهم آبان 1363 در بانه ي كردستان او نيز به آرزوي ديرينه اش رسيد و حرف هايش تاييد زندگي آينده اش شد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان
اسماعيل حسن خاني متولد دوم اسفند 1344 شهرستان گنبد كاوس مي باشد . چندان علاقه اي به درس نداشت ، فقط تا پايان دوران ابتدايي درس خواند . هميشه دوست داشت كارهاي فني را انجام دهد و از كودكي و نو جواني وارد حرفه ي تراش كاري شد و استعداد خوبي در اين رشته پيدا كرد .
سريع مهارت اين كار را فراگرفت . او نيز همانند ديگر مردم شهر و روستا ، تحت تاثير احساسات انقلابي قرار گرفت .درپخش اعلاميه ، حضور در تظاهرا ت روح سركش او را آرام مي كرد . وقتي جنگ شروع شد ، حضور درتشيع جناره ي شهداي جنگ در شهر يكي پس از ديگري در احساسات او تاثير گذاشت .
اسماعيل با شركت در اين مراسم هميشه آرزو مي كرد يكي از اين شهدا باشد و اين آرزو را بارها در حرف هايش تكرار كرده بود .
با اين كه وقت داشت، بازهم به خدمت داوطلبانه اعزام شد .
لحظه اي كه در جمع سربازان و رزمندگان قرارگرفت ، احساس آرامش كرد و آگا ها نه به خدمت مشغول شد . تا اين كه در تاريخ بیست و نهم آبان 1363 در بانه ي كردستان او نيز به آرزوي ديرينه اش رسيد و حرف هايش تاييد زندگي آينده اش شد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان
نظر شما