شهیدی که بعد از دوازده سال با تکه ای از پیراهنش تشییع شد
شنبه, ۰۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۸
طی مراسمی با شکوه تشییع جنازه کردند. و در روستای خود سرکلاته (از توابع کردکوی ) به خاک سپردند.
به گزارش نوید شاهد گلستان : «شهید حسینعلی لیاقی»، یکم اردیبهشت 1340، در روستای سرکلاته خرابشهر از توابع شهرستان کردکوی به دنیا آمد. پدرش «یدالله»، کشاورز بود و مادرش «کلثوم»، نام داشت. در نهضت سواد آموزی درس خواند. او نیز کشاورزی می کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. یکم دی 1360، با سمت تک تیرانداز در گیلاتغرب توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
پدر شهید، باتلاش بسیار سعی می کرد حسینعلی و 4 برادر و خواهر او کمبودی در زندگی نداشته باشند. اما از بد روزگار آنها در شرایط خیلی سخت اقتصادی بسر می بردند. شهید در سن کودکی مادرش را از دست داد و زندگی بدون حضور مادر برایشان طاقت فرسا بود. همه این مشکلات باعث شدند او از نعمت سواد محروم گشته و نتواند درس بخواند.
از همان کودکی دوشادوش پدر و برادرانش مشغول کار و تلاش گردید تا اینکه رانندگی یاد گرفت و باتریلی سنگ می آورد وبا فروش آن کمک بسیاری برای پدر و خانواده بود. اخلاقش باهمه خوب
بود.
شخصیتی مهربان داشت و همه دوستان وآشنایان برای او احترام خاصی قائل بودند. در ایام محرم و شهادتها وماه رمضان به مسجد می رفت اکثراوقات نمازش را به صورت جماعت می خواند. خیلی وقتها می دیدیم که در خلوت خود با خدایش راز و نیاز می کرد. تنها آرزویش ظهور اقا امام زمان و پیروزی انقلاب اسلامی بود.
زمانی که به سن مشمولیت وخدمت مقدس سربازی رسید، همه چیز دنیوی را رها کرده و عازم جبهه ها حق علیه باطل شد. وهدفش فقط دفاع از اسلام و قرآن بود. او نمی خواست ذره ای از خاک ایران به دست دشمنان بیفتند به خواهر و برادرهایش هم سفارش می کرد، هیچ گاه امام عزیزمان راتنها نگذارید و ادامه دهنده راهش باشید. به خواهرانش می گفت با رعایت حجاب اسلامی خود مشت محکمی بر دهان بیگانگان بزنید .
تا اینکه در یکم دی ماه هزار و سیصد و شصت که همانا آرزوی دیرینه اش بود رسید و در گیلانغرب طی عملیاتی که شده بود، پیکر پاکش مفقود گردید.
خبر شهادتش از طریق اداره بنیاد شهید به خانواده اش اعلام شد اما پیکر مطهرش را بعد از 12 سال که تکه ای از لباسش بیش نبود برای خانواده آوردند. و طی مراسمی با شکوه تشییع جنازه کردند. و در روستای خود سرکلاته (از توابع کردکوی ) به خاک سپردند .
خواهر و برادرش می گویند : اوایل شهادت برادرمان بسیار نارحت و غمگین بودیم اما حالا با گذشت زمان کمتر غصه می خوریم چون می دانیم او از آن دنیا راضی وخشنود است چون جانش را در راه اسلام از دست داده است .
روحش شاد و يادش گرامي باد
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما