شاید شهادتم در راه اسلام و قرآن، جوششى در جوانان به وجود آورد
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید مسلم درویشی، یکم مهر ۱۳۴۸در روستای قلی آباد از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش قاسم، کارگر بود و مادرش فاطمه صغرا نام داشت. دانش آموز اول راهنمایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به گردن و سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
شکر خداى را که توفیق یافتم در راه مبارزه حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاص نهاده تقدیم ایزد منان کنم و آنچه حسین و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانه وار دور آن مى گشتند من هم آنرا بازیابم یعنى شهادت.
آیا کسى به خود اجازه مى دهد که باچشم خود ببیند که جنایتکاران و متجاوزان دست بسوى اسلامش شرف و کشورش دراز کرده و قصد نابودى آنرا داشته باشند و سکوت اختیار کند؟
من اکنون مى روم که با خدایم ملاقات کنم تا آتشى را که در درونم مشتعل شده خاموش نمایم. من بسوى سنگر خالى همرزم، بسوى لانه با صفاى جبهه جنگ پرواز مى کنم که دشمن بداند هیچ موقع سنگر خالى نمى ماند. اما باید از رهبرم امامم حجت عصرم خمینى بت شکن قددرانى کنم که مرا از سیاه چال‌ها و گرداب‌ها ى روزگار که بسوى پرتگاهى روان بودم نجات داد وهادى و راهنما یم شد.
و تواى همرزم و دوستم خود بهتر مى دانى که این انقلاب به چه نحوه به پیروزى رسید با کشته شدن على اکبر‌ها على اصغر‌ها و حبیب بن مظاهر‌ها، نکند که خداى ناکرده بى تفاوت بنشینى و دنیا را بر آخرت ترجیع بدهى. هیچ حزن و اندوهى بخود را نده که ما پیروزیم.
و اما پدر مادرم نمى دانم چگونه از شما تشکر کنم و تو اى مادرم یادم هست با این زحمت‌ها که در بزرگ شدن من کشیدى. اى مادرم مرا حلال کن نکند که در مرگم بى تابى کنى و جامه بدرى و تا آخر عمر خود را در آتش ناراحتى بسوزانى چونکه مورد طعن دشمن قرار خواهى گرفت. به خانواده و بستگانم توصیه مى کنم دست از این انقلاب و امید مستضعفان رهبر انقلاب بر ندارید خدا یار و یاور شما است.
مادرجان مرگ من در راه اسلام و قرآن شاید جوششى درجوانان به وجود آورد. البته نه تنها من بلکه تمامى شهیدانى که در راه اهداف مقدس اسلام کشته شده اند. تو نیز خوشحال باش که فرزندت را در راه اسلام از دست مى دهى در جهان آخرت بانوى صدر اسلام فاطمه الزهرا از تو گله ندارد.
من از برادرانم مى خواهم نمازشان را بخوانند و درس احکام و قرآن هم بیاموزند و تو اى پدر و مادرم حتما پیش خود مى گویى چرا فرزندمان را داماد نکردیم؟
پدر و مادرم دامادى من آن روز که تمامى رزمندگان اسلام به پیروزى برسند و تمامى استکباران را نابود کنیم خواهد بود.
خداوندا تو را به یگانگیت سوگندشهادت را نصیبم کن گناهانم را ببخش و در صف شهدا قرارم ده.
بار ا‌لها قدرتى به من عنایت کن و لطفى بفرما تا در آخرین لحظات عمر نام تور ا بر زبان داشته باشم.
سپاس خداوند بزرگ را که به من عنایت فرمود جانم را نثار اسلام نمایم و در آخر سخنم باشما برادران وخواهران این است، امام را تنها نگذارید و از شما مى خواهم امام را دعا کنید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار
