کار صلواتی!
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید عبدالزمان طعنه، در دهم تیر ۱۳۴۶ در شهرستان آق یلا دیده به جهان گشود. پدرش قربان محمد راننده بود و مادرش بی بی نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر بود به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. نهم آبان ۱۳۶۵ در دزفول بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
شهید عبدالزمان در نوجوانی پسری خوب با ادب و خوش اخلاق بودند و همیشه خنده بر لبهای او بود. از زمان کودکی در کنار پدر در مینی بوس خط گرگان آق قلا کار میکرد. پدر میگفت یک روز متوجه شدم شهید عبدالزمان از تمام کارکنان آموزش و پرورش و دوستان و آشنایان پول نمیگرفته. پدر خندید و گفت این جوری که باید صلواتی کار کنیم. ایشان انقدر بخشش داشته که به منافع خود فکر نمیکردند. یادم میآید وقتی بچه بودم با هم بازی ام میرفتم نزد برادرم و از او پول میگرفتم تا خوراکی بگیرم. هیچ وقت و هیچ زمان به من نه نمیگفتند و دست مرا خالی نمیگذاشتند. حتی به هم بازی من هم پول میدادند.
زمانی که شهید عبدالزمان در جبهه بودند، مادر خوراکیهای مختلفی برای او و هم رزمانش فرستاد تا در کنار دوستان هم رزمش بخورد. آخرین فرستادههای ما چهار روز قبل از شهادتش بود مثل همیشه آنها را بین هم رزمانش تقسیم میکند و نامهای را به عنوان احوال پرسی و خبر رسیدن فرستادههای مادر نوشته بودند. حتی گفته شده بیسکویتهای که مادر فرستاده بود در جیب لباس شهید عبدالزمان بود.
شهید عبدالزمان انسانی به تمام معنا خوش اخلاق مهمان نواز، مهربان، پاکدامن بود. فامیل و خانواده و همسایهها او را بسیار دوست داشتند. شهادت او اگر چه افتخاری بزرگ برای خانواده ما و کشور عزیزمان ایران بود، اما تحمل دوری این چنین انسانی برای ما بسیار سخت بود. تمام این سالها همیشه یاد و خاطره او با ما بود و ما با یاد و خاطره او زندگی میکردیم و همیشه برایش دعا میخواندیم.