پیروزی در گرو ایمان و شهادت است نه ابزار
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ استان گلستان ۴هزار شهید دفاع مقدس و ۱۸ شهید مدافع حرم دارد که از افتخارات این استان محسوب مانند خورشیدی در آسمان نگارستان ایران می درخشند.
هشت سال دفاع مقدس، اکنون در مرزهای کشور و دفاع در آنسوی مرزها نشان داد که دیگر شهادت نه مرز می شناسد و نه زمان و مکان بلکه حریت و آزادگی می خواهد تا بدانی هر زمان صدای مظلومیتی شنید نباید ساکت بمانی و برای دفاع از آن سینه ستبر کنی.
عملیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۱ یکی از بزرگترین و فوق العاده ترین عملیات های نظامی در دوران دفاع مقدس است که منجر به آزادسازی خرمشهر شد.
توکل به خداوند متعال و توسل به ائمه اطهار، رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی (ره)، تصمیم گیری منطقی فرماندهان سپاه و ارتش در کنار یکدیگر، ایمان و اخلاص فوق العاده رزمندگان و انسجام و وحدت ملی از جمله عوامل پیروزی عملیات بیت المقدس بوده اند.
آنچه که امروز در وصیت نامه های شهدا آمده است "که پیروزی و رستگاری در گرو ایمان و شهادت است نه در گرو ابزار." که به حق در آزادسازی خرمشهر رخ نمایان کرد.
و حالا خون همیشه جوشان شهدا عزم مردم را برای تجهیز خود به سلاح مقاومت جزم تر کرده است که با وجود تحرسم های ظالمانه به عظیم ترین پیشرفت ها در طی بیش از چهل سال رسیده اند و حرف اول را در منطقه می زنند و در جنگ نابرابر اقتصادی نیز پا پس نکشیده و برای به زانودر آوردن استکبار همواره آماده اند .
سردار شهید علیرضا طغرایی از جوانان گرگانی بود که دقیقا در روز سوم خرداد ۶۱ در مدخل ورودی خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
وی در دوم دی ماه ۱۳۳۹ در خانواده مذهبی در گرگان به دنیا آمد و در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ در سن ۲۲ سالگی به درجه رفیع شهادت نائل شد.
وی پس از گذراندن دوران ابتدایی در حالی برای ادامه تحصیل وارد دبیرستان شد که ریشههای انقلاب اسلامی در حال شکلگیری بود و به همین دلیل، برای پیروزی انقلاب در برابر رژیم شاهنشاهی اقدام به پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) کرد و پس از کسب مدرک دیپلم در رشته تجربی به سمت آگاهی بخشی و اطلاعرسانی شبانهروزی مردم و دوستان خود برای تحقق پیروزی انقلاب اسلامی گام برداشت.
شهید طغرایی یکی از افرادی بود که در تظاهرات پنجم آذر گرگان سال ۵۷ در درگیری با نیروهای پهلوی شرکت داشت و با اصابت گلوله زخمی شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به سخنان معمار کبیر انقلاب با حرکت در مسیر سازندگی جامعه، راهی نو در مسیر زندگی خویش آغاز کرد و پس از تشکیل جهاد سازندگی با توجه به علاقمندی خود، وارد آن سازمان شد.
وی با آغاز جنگ تحمیلی تلاش وافری برای اعزام به جبهه نمود و به همین منظور راهی قم شد تا در آنجا آموزش ببیند، طی سالهای ۵۹ و ۶۰ دوبار از قم راهی جبهههای حق علیه باطل شد و برای بار سوم در سوم دی ماه سال ۶۰ از گرگان اعزام گردید.
در این اعزام، همراه با سایر رزمندگان در آزادسازی بستان و عملیات چزابه نقشآفرینی کرد و به علت عملیاتی بودن و فعالیتهایی که داشت مسئولیتهایی در تیپ نجف اشرف پایگاه شهید مدنی اهواز به وی واگذار شد.
شهید طغرایی با حضور در عملیات بیت المقدس، همراه با سایر رزمندگان برای آزادسازی خرمشهر در مقابل نیروهای بعثی قرار گرفت و پس از پنج ماه حضور مداوم در مناطق جنگی در روز سوم خرداد سال ۶۱، در ابتدای ورودی شهر خرمشهر مورد اصابت گلوله نیروهای عراقی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید.
برادر شهید درباره حضور شهید طغرایی در جبهه گفت : سردار شهید طغرایی ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ در سن ۲۱ سالگی عازم جبهه های حق علیه باطل شد در حالیکه پیش از آن نیز ۲ بار دیگر اعزام شده بود.
علی اصغر طغرایی بیان کرد: در سوم خرداد سال ۶۱ برای تشییع شهید دریانورد در بندرترکمن به همراه پدر شهید دوستمحمدیان بودیم که مارش آزادسازی خرمشهر نواخته شد و به واسطه آن مردم شادمان شدند؛ ما نیز از این پیروزی منقلب بودیم و به پهنای صورت اشک شادی می ریختیم؛ صبح همان روز مسئول عملیات سپاه با من تماس گرفت و من در پاسخ پرسیدم علیرضا را آوردند؟ ایشان پاسخ واضحی نداد و به واسطه خوابی که دیده بودم یقین حاصل کردم علیرضا به شهادت رسیده است.
وی در خصوص سجایای اخلاقی سردار شهید طغرایی؛ یادآورشد ویژگی خاص شهید افق دیدش بود بطوریکه سایر همرزمانش از جمله سردار کاظمی به آن اذعان داشتند و معتقد بود جوانان می بایست با تلاش در سنگر دانش آینده کشور را بسازند.
به گفته طغرایی، تشییع در روز جمعه و صلوه اذان و تولد قمر بنی هاشم در چهارم شعبان سال ۶۱ انجام شد با همان لباس بسیجی نماز خواندیم و دفن کردیم.
در وصیت نامه سردار شهید علیرضا طغرایی آمده است : وصیتنامه مجاهدین اسلام را خدا نوشته است. بقول دکتر شهید هرانقلابی دوچهره دارد. خون ـ پیام عدهای مسئول خون دادن میباشند و عدهای مسئول رساندن پیام شهدا، خون را خدا امر به ریختن میکند و پیام را هم امر به رساندن بنابراین هر دو از جانب خدا امر داده میشود.
بنابراین وصیتنامه شهدا را خدا در طول تاریخ نوشته است چون بودن یکی بدون دیگری امری ناقص میباشد لذا وصیتنامه من نمیتواند جدای از امر به جهاد باشد همانطور که خدا دستور به جهاد و خون دادن کرده همانطور پیام روندگان راهش را داده است بنابراین وصیتنامه من چیزی نیست که بخواهم من بگویم چون آنرا خدایم برای ماندگان تاریخ گفته است.
انگیزه آمدن به جبهه
انسانها برای هرکاری که انجام میدهند یک هدف و انگیزهای را دنبال میکنند مثلاً هدف یک پزشک ممکن است برای خدمت به خدا و محرومین باشد و یا برای کسب درآمد مالی و یا ممکن است برای مقام، بالاخره تمام این دلایل و ادله دیگر چه خوب و چه بد، انگیزهای میباشد برای پزشک شدن یک انسان و چقدر خوب و متعالی است که انگیزه هر عملی لِله باشد برای خدا باشد برای محرومین و فقرا باشد چون هر چه هست از اوست.
بطور کلی انگیزه آمدن من به جبهه بخاطر مسائل زیر میباشد:« بخاطر خدا به جبهه میروم تا شاید بتوانم به انبیاء و صالحین و صدقین بپیوندم.»« بخاطر در خطر بودن اسلام محمد (ص) به رهبری امام خمینی.»« بخاطر شناخت صحیح و درک عمیق خدا (چون معتقدم که خدا را میتوان بهتر در جبههها شناخت و این حرف عملاً برای شخص خودم و دیگر برادرانم ثابت شده است).»« بخاطر دستور خدا و قرآن و امام در امر مبارزه با تجاوزگران و کافران و … نجات دو ملت ایران و عراق را از این غده سرطانی (صدام).»« بخاطر تداوم انقلاب و صدور آن به منطقه و جهان.»
«بخاطر خودسازی و آموختن درس جهاد ـ شهادت ـ مقاومت و … رشد آگاهیم در زمینه سیاسی ـ فرهنگی ـ نظامی. »« بخاطر ادامه راه شهدای اسلام در طول تاریخ مخصوصاً شهدای جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی.» « بخاطر ضربهزدن به پایگاههای امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا (صدام) در منطقه و جهان.»«بخاطر نشان دادن قدرت خدا و اسلام و مسلمین و مستضعفین و فقرا و بیچارگان و مظلومین به شیاطین کافران و سرمایهدارها، فئودالها، ظالمین و مستکبرین و … .»، « بخاطر حفظ مملکت اللهاکبر ـ مملکت امام زمان ـ مملکت خمینی ـ مملکت اسلام و ….« بخاطر گرفتن انتقام و قصاص خون پدرانم، مادرانم، خواهرانم، برادرانم از صدام کافر.»« من معتقدم که اگر بخواهیم حاکمیت انقلاب باقی بماند باید جبههها را تقویت و پر کرد و من هم به نوبه خودم مسئول هستم در پر کردن و تقویت جبهه.»« بخاطر بیاعتبار و باطل کردن عربدههای امریکا و صدام و نشان دادن درس مقاومت مسلمین تا پیروزی نهایی.»« بخاطر حفظ و دفاع از استقلال ـ آزادی ـ جمهوری اسلامی»
شهید و شهادت در فرهنگ غنی اسلام شهید به معنی نمونه اسوه و حاضر و الگو و … در تاریخ میباشند.
شهدا نوری هستند در بستر تاریخ برای روشنایی راه انسانهای آزاده و مسلم بنابراین مردن یک شهید پوچ و بیمعنا نیست و آن مرگی نیست که ابرقدرتها و صدامیان بر ما تحمیل کرده باشند بلکه مرگی است پرافتخار و پرفضیلت و متعالی که شهید با تمام شناخت و ایمانش آگاهانه، در این راه قدم میگذارد در زمانیکه که ظلم و جنایات ابرقدرتها و اسرائیل غاصب به اوج خود رسیده و در زمین عرصه را برای مستضعفین تنگ کرده است و در زمانی که مسلمین بدون هیچ سلاحی در مقابل اینها ایستادهاند و حتی در همهی عصر، که شرایط چنین باشد.
مسئولیت از دوش یک مسلمان سلب نخواهد شد بلکه مسلمین مشت محکمی بر آنان میزند یا پیروز میشود و یا به درجه رفیع شهادت نائل میشود که شمع راه دیگران خواهد شد بنابراین اگر مسلمین زنده هستند در مقابل زنده ماندن، مسئول خواهند بود و مسئولیت آنان جهاد است، جهاد، جهاد.
توانستن و یا نتوانستن و یا تنها بودن و با جمعیت بودن دلیل بر آن نباشی که رسالت از کسی سلب شود بلکه باعث تغییر شکل رسالت میشود بنابراین خدا دستور به جهاد میدهد اگر چه یک تن باشی و اگر چه سلاحی هم نداشته باشد و اگر چه دهها تن باشیم.
ما وارث انبیاء در طول تاریخ هستیم ما وارث شهدا در تاریخ میباشیم خدا به آنان یاد داد که چگونه باید "مرد” آنان به عهد خود با خدا وفا کردند و الگوی ما شدند و انشاءاله که ما بتوانیم بعهد خود وفا کنیم و الگویی باشیم برای نسلهای بعد و عصرهای بعد مسلمین باید با شهادت خودشان عزت و حیات اسلام را در آینده تضمین کنند.
بنابراین از همین جا به همه ابرقدرتها و صدامیان اعلام میکنیم:که اگر برای ما هیچ وسیلهای حتی یک کارد باقی نماند ما مسلمین با چنگ و دندان از میهن اسلامیمان دفاع میکنیم. ای آمریکای غارتگر و ای مزدور خائن صدام کافر شماها همگی خیال نکنید که مرگ ما مردن و از بین رفتن است مرگ ما مرگ نیست آغاز زندگی نو و جاویدی میباشد که توان درک آن از شماها ساقط است.
مرگ ما وقتیست که شما مزدوران و آن آمریکای غارتگر و اسرائیل غاصب باشید و در مقابلتان ساکت باشیم آن روز مرگ ما مسلمانان خواهد بود و بدانید:
تا وقتیکه اسلام دین ما و شهادت مرام ما و خمینی امام ما و وحدت سلاح ما، نابودی استکبار جهانی و در راس آن آمریکای غارتگر و صدام کافر شعار ماست و … یک لحظه خواب خوش نخواهید داشت و در هر لحظه با شتاب و سریع بطرف فرعونها و یزیدیان میروید بله ما با سلاح ایمان و شهادت و شما با هر گونه سلاح کاذب.
بالاخره دیدید برای چندمین بار در تاریخ ثابت شد که پیروزی و رستگاری در گرو ایمان و شهادت است نه در گرو ابزار. برادری که با کارد ۴ نفر از دشمنان اسلام را که مجهز به تیربار و کلاش بودند را اسیر کرد این همان ایمان است که در جبهه میرزمد این مکتب است که عرض اندام میکند نه ابزار شهادت از برای ما افتخار است شهادت آرزوی ماست و شهید در پیش خدا ارزش زیادی دارد شهدا زندهاند و پیش خدا رزق میخورند.
انسان برای رسیدن به یک هدف همیشه از یک وسیله استفاده میکند و شهادت عالیترین سکوی پرتاب به مقام والای معنوی بسوی الله می باشد.
من معتقدم به رهبری و هدایت و … خدای متعال ـ معتقدم به نبوت رسول اکرم بعنوان فرستاده و راهبر انسانها بسوی خدا ـ معتقدم به اصل امامت در تشیع راستین از حضرت علی (ع) تا امام حسن عسکری ـ معتقد هستم که در عصر غیبت رهبری جامعه به دست فقیه جامعالشرایط (ولایت فقیه) تا این رهبری را به صاحب اصلی آن یعنی امام زمان (عج) تحویل دهد.
من معتقد هستم که در عصر حاضر تنها و تنها فقط امام خمینی میباشد که دارای شرایط فقیه و مرجع جامعالشرایط میباشد.
من معتقد هستم که تنها امام خمینی میتواند ما را به مقصد اصلیمان ببرد و تنها کسی است که میتواند اسلام و مسلمین را نجات دهد امام خمینی به منزله کشتیبان کشتی نوح میباشد هر که با او و پشت سر او و همراه او باشد نجات مییابد در غیر اینصورت هلاک خواهد شد.
هرکس به حرفها و پندهای امام و روشنگریهای امام جامعه عمل بپوشاند در دو جهان سعادتمند و رستگار خواهد شد. امام مرجع، فقیه، متقی، صدیق و صادق و مخلص خدا، رهبر و … میباشد بنابراین ای ملت مواظب آنان باشید که میگویند رهبری از مرجعیت جداست این همان نغمه ابرقدرتها میباشد ای ملت امام را یاری کنید تا خدا شما را یاری کند کاری نکنید که قلب وروح امام از شما بدرد آید که در اینصورت بدانید که به عذاب الهی در دو جهان گرفتار خواهید شد.
همه بدانید که پیروزی ما در گرو ۳ اصل کلی بوده است:« اسلام بعنوان تنها دین برای رهایی انسانها»« امت به معنای پیروان دین و معتقدان به دین.»« امامت بعنوان عینیت بخشیدن به اصل بالا و رهبری اصل دوم این امامت و امام است که میتواند اسلام راستین را به معنای واقعی با معیارهای واقعگرایانه بفهمد وبگوید این امت است که خودشان را با این معیارها وفق میدهند».
بنابراین ای امت شهیدپرور بدانید رهایی و رستگاری شما در گرو یاری امامتان میباشد این امامیکه در تمام عمر فقط برای خدا هجرت، جهاد، آواره، فریاد، مال، فرزند، جان، عمر و … از همه چیزش گذشت تا بتواند اسلام را نجات دهد.
ای خدا حالا که برای ما از میان خود ما رهبر و هدایت کنندهای فرستادهای تا بندگانت را بسوی تو هدایت کند سلامتی کامل و طول عمر به او عطا کن: خدایا تمام عمرم را بگیر و به عمر امام بیفزای.
تحول عظیمی که امام ایجاد کرد نه تنها دشمنان اسلام بلکه دوستان انقلاب را هم متحیر کرده است. تحولی که در جهان و منطقه برای جبهههای آزادیبخش الگو قرار گرفته است و ندای یاری و همگامی با نهضتهای آزادیبخش را میدهد حرکات و مواضع امام بقدری متعالی بود که قدرت تفکر را از دشمن گرفت.
چند روز پیش چندین خبر شنیدم که روحم را متأثر کرد شهادت سردار اسلام ومرد همیشه در سنگر جهاد برادر عزیز و یار و یاور محرومان ومستضعفین جهان و امام دکتر شهید مصطفی چمران بود.
من قبل از انقلاب او را نمیشناختم و بعد از انقلاب با کمی مطالعه در رابطه با مسئله سازمان آزادیبخش فلسطین و جنوب لبنان و شیعیان با سازمان حرکتالمحرومین که سازمان شیعی بود و شاخه نظامی آن یعنی امل و از جمله دکتر شهید چمران آشنا شدم در اوایل انقلاب یادم هست که گروههایی ایشان را خائن به سازمان الفتح میدانستند و آمریکایی بعد از مطالعه و کمی صحبت با برادران فلسطینی که به ایران آمده بودند و در شهرستانها صحبت میکردند از آنها سئوالاتی را کردم و متوجه توطئه آنان شدم دکتر مردی بود از تبار ابوذر او همیشه تنها بود و فقط برای خدا کار میکرد جزء هیچ گروهی نبود و فقط مطیع اوامر امام بود بعد از انقلاب در تمام جبههها فرمانده بچههای انقلابی در سنگر انقلاب در مقابل ضد انقلاب ایستاد و مقاومت نمود حتی یکی از بنیانگذاران سپاه پاسداران بود نمیدانم در رابطه با او چه بگویم چون من کوچکتر از آن هستم که بخواهم در رابطه با سردار اسلام چنین صحبت کنم و از لحاظ نظامی و غیره جداً او حمزه زمان ما بود. خداوند انشاءالله او را در جوار امام حسین (ع) قرار دهد. ۱۰/۴/۱۳۶۰
حادثه بعدی بمبگذاری در سالن حزب جمهوری اسلامی بود که موجب تأثر امام و امت و رزمندگان و محرومین شد راستی که ضد انقلاب احمق است مگر اینها که شهید شدند چه کسانی بودند همه از طبقه محروم جامعه بود و دل همه آنها برای نجات اسلام ومسلمین هر لحظه میتپید و همیشه فکر و کارشان کمک به این ملت و مملکت بود.
اینها همه عمری را در زندان و شکنجه گذراندند عمری را به آوارگی گذراندند و حالا که این مملکت بدست خودمان افتاده بود و تازه میخواست بدست این شهیدان و ملت سر و سامان پیدا کند آنها را از ما گرفتند جداً دشمنان اسلام همگی کور و کر و نفهم هستند اینها فکر میکنند که انقلاب ما متکی به شخص است اگر چنین باشد باید بعد از انقلاب پیامبر اسلام و ائمه هدی اسلام از بین می رفت و دیدیم که چنین نشد ملت ما حالا همگی آگاه و هوشیار هستند و هر کدام از اینها بجای یک تن از شهدا میباشند بنابراین شماها با کشتن بهشتی و برادران وزرا و نمایندگان مجلس نمیتوانید انقلاب را به انحراف بکشید و یا جلوی خشم و سیل خروشان این ملت بایستد شماها یا باید همه ملت را بکشید و یا اسلام را از این ملت بگیرد که هر دو حال برای شما محال است خون این ۷۲ تن شهید بود که اسلام و انقلاب را تأیید کرد بنابراین با این کار ما متوجه شدیم که بر حق هستیم و هنوز در صراط مستقیم، خداوند انشاءالله این ۷۲ تن شهید را با شهدای کربلای حسین (ع) محشور بگرداند و ما را مصمم در راه آنان بدارد.
عملیات بیتالمقدس یا الی بیتالمقدس، بزرگترین عملیات نیروهای مسلح ایران در جنگ ایران و عراق محسوب میشود.
در این عملیات نیروهای ایرانی با ۱۳۰ هزار سرباز در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در محور اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان، به فرماندهی امیر سپهبدعلی صیاد شیرازی، با هدف آزادسازی خرمشهر این عملیات را آغاز کردند که سه هفته به طول انجامید.
بعد از حوادث گوناگون نیروهای ایرانی توانستند در مقابل پاتک گسترده ارتش عراق، مقاومت کنند و در تاریخ سه خرداد ۱۳۶۱ نیروهای ایرانی، بهطور کامل بر شهر خرمشهر مسلط شدند و این شهر را که از روزهای نخست جنگ به اشغال ارتش عراق درآمده بود، آزاد کردند.
مادر شهيد طغرايی شامگاه سوم خرداد سال ۹۵همزمان با سالروز شهادت فرزندش دار فانی را وداع گفت.