آرزویم این است که راه امام حسین (ع) را بروم
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید عباس محرابی، نهم آذر ۱۳۴۲در روستای درق از توابع شهرستان بجنورد دیده به جهان گشود. پدرش محمد و مادرش صدیقه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم مهر ۱۳۶۲با سمت معاون فرمانده در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وی در زادگاهش واقع است.
بسم الله الرحمن الرحیم»
«وصیت نامه شهید عباس مهرابی»
ای کسانی که ایمان آورده اید حرکت کنید به آن طرف که قوام قسط باشید، گواهان خدا باشید.
با سلام و درود به پیشگاه امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و امت شهیدپرور ایران.
اینجانب عباس مهرابی فرزند محمد، اعزامی از بجنورد عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران.
امیدوارم که با پیروزی نهایی اسلام بر کفر به خانواده ام برگردم تا بتوانم به مردم کشورم خدمت کنم و اگر لایق باشم برای اسلام فرد مفیدی باشم و جامعه ام را به راه خدا بکشم و آرزوی نهایی من این است که راه مولایم حسین (ع) را بروم و به دیدار خدا بشتابم و اگر چون علمدار حسین، عباس دلاور در راه خدا تکه تکه شوم افتخار می کنم که شهید شدم و زیر بار ظلم و ستم نروم.
از خداوند می خواهم که در این راه در آخرین لحظات زندگیم یاریم کند و از کسانی که من را دوست دارند می خواهم که راه تمام شهدا را ادامه دهند تا اسلام عزیز سرافراز، پیروز و زنده بماند و از مردم قهرمان و شهید پرور ایران می خواهم که امام را تنها نگذارند و همیشه و در همه جا امام عزیز را دعا کنند.
از مادرم تقاضا دارم در شهادت من گریه برای امام حسن و یارانش کند و از خواهرم می خواهم که چون زینب قهرمان کربلا باشد و پیام شهداء را به مردم برساند و از برادرانم می خواهم که سنگرم را خالی نگذارند.
از کسانی که از من نسبت به آنها بی احترامی و بدی شده می خواهم که مرا حلال کنند.
از پدر بزرگوار و مادر مهربانم می خواهم که مرا حلال کنند.
از همسرم می خواهم که شجاعت مسلمانی خودش را در نظر بگیرد و غم نخورد و امام را یاری و دشمنش را ذلیل و خوار کند.
از فرزندانم می خواهم که در تمام دوران زندگی خدا را در نظر بگیرند و هرکاری که می کنند آینده خود را نظاره کنند و فکر کنند که آیا رضای خدا در آن کار هست و همیشه حرف بزرگتر از خودتان و مادرتان را گوش کنید تا در دنیا و آخرت رستگار شوید و از آنها تقاضا دارم که از کتاب های پدرشان استفاده کنند و از گناهان بپرهیزند.
خدایا ما را دلباخته خود گردان و ما را نزد خودت ببر.
خدایا تو را می پرستم نه به آرزوی بهشت و نه ترس از جهنم تو را می پرستم، چون لایق پرستش هستی.
خداوندا از تو می خواهم در آخرت با ائمه (ع) محشور باشم و امیدوارم که در آخرین لحظات زندگی شهید بمیرم و امام زمان را ملاقات کنم.