فرازی از زندگی سردار شهید «علیرضا کوهستانی»
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید «علیرضا کوهستانی» در تاریخ چهارم فروردین ماه ۱۳۴۱ در روستای «کوه میان» از توابع شهرستان آزادشهر به دنیا آمد، تحصیلات خود را تا پایه دوم دبیرستان ادامه داد و دوران جوانی او با عمومی شدن جریان انقلاب همراه بود وی برای حفاظت از انقلاب اسلامی در اولین فرصت، در پنجم فروردین ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد، بعد از ورود به سپاه اقدام به ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند به نامهای زهرا و هادی بود که در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ به دنیا آمدند.
وی به فراخور استعداد و توان خود و از طرفی به دلیل نیاز سازمانی به گذراندن دورههای آموزشی و تخصصی فوریتهای پزشکی رو آورد، او مدت چهار ماه این دورهها را در بهداری مرکزی سپاه پاسداران سپری کرد و بعد از آن در مناطق جنگی به فعالیتهای امدادی و درمانی پرداخت.
در عملیاتهای مختلف، سمتهای متعددی را در امور بهداری و امدادی عهدهدار شد تا این که به جانشینی بهداری لشکر ۲۵ کربلا ارتقا یافت.
دوست و همرزمش، «احمد درویشی» در وصف «علیرضا کوهستانی» میگوید: وقتی به خط مقدم رفته بود، مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار میگیرد، ابتدا دستش قطع میشود و در آن جا ذکر یا حسین (ع) و یا مهدی (عج) را بر زبانش جاری میسازد، ناگهان خمپارهای به ایشان اصابت میکند و دو پایش نیز قطع میشود و در کنار شهید «عبدالحکیم جهاندار» به شهادت میرسد.
علیرضا کوهستانی در تاریخ ۲۲ دی ۶۵ در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت خمپاره به شهادت نائل شده است، عامل شناسایی این شهید والامقام کارت شناسایی او بوده است.
گزیدهای از وصیتنامه سردار شهید «علیرضا کوهستانی»
ای امت شهیدپرور امروز اسلام غریب است و این درخت نیمه جان (اسلام) نیاز به خون دارد و باید به پای آن خون بریزیم تا بارور شود و جان بگیرد و اسلام زنده شود مسئولیت ما ایرانیان بسیار سنگین است چرا که خداوند بر ما منت گذاشت و انقلاب اسلامی را در ایران ما به تحقق و پیروزی رسانید.
من و شماای مردم مسلمان اگر احساس مسئولیت کنیم این بار سنگین مسئولیت کمر ما را خم کرده و باید این بار را بر دوش کشیم.
برادران با صبر و استقامت در راه خدا و جهاد اکبر و اصغر باید حسینی عمل کنیم و خواهران باید با از دست دادن شوهر، پسر و برادر همچون زینب صبر کنید و این گفتن واقعی به ندای امام حسین است.
ای امت شریف بگسلید زنجیرهای علایق دنیا را، بکشید این بار سنگین مسئولیت را تا به صاحب اصلیش تحویل دهید.