نوید شاهد - سعادت اله ساور علیا، هم‌سنگر شهید"رضا صادقلو " نقل می کند: «در عملیات والفجر مجروحی بود که دستش از بازویش قطع شده بود من او را به پشت جبهه فرستادم. سال ها بعد وقتی به سمت شهردار رامیان منسوب شدم به طور اتفاقی با پدر این شهید والامقام رو در رو شدم.» در ادامه متن کامل این خاطره را در نوید شاهد گلستان بخوانید.

به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید رضاقلی صادقلو، دوم فروردین 1347 در شهرستان رامیان به دنیا آمد. پدرش جبار، کشاورز بود و مادرش ام کلثوم نام داشت. دانش آموز سوم راهنمایی بود. از سوی جهادسازندگی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم بهمن 1364، با سمت آرپی جی زن در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.


خاطره ای به نقل از همسنگر شهید

زحمات، تلاش و ایثارگری شهیدان اسلام در دوران دفاع مقدس بر کسی پوشیده نیست، ازجمله آن می‌توان به عملیات والفجر 8 اروند اشاره نمود. آن زمان که نیروهای خودی برای اعزام به منطقه فاو قصد داشتند از روی پل اروند عبور کنند. دشمن آتش سنگینی برای جلوگیری از عبور نیروها از روی پل انجام داد که باعث به خون غلتیدن شهدا و مجروحان زیادی گردید. گویا صحنه دیگری از کربلا نمایان گشت. در حین دلجویی از مجروحان به بازوی قطع‌شده یکی از مجروحان برخوردم، بازوی که انگار تکه ابری از آسمان بود، آری حقیقتا آسمانی بود و آسمانی بودند، آن را به همراه یکی از مجروحان که دستش قطع‌شده بود به پشت جبهه فرستادم، بعدها متوجه شدم این مجروح از شهر رامیان بود که به شهادت رسید.

تکرار شمیم

از قضا سال‌ها بعد به‌عنوان شهردار رامیان مشغول به خدمت شدم و خبر دادم که پدر شهیدی که نگهبان شهدا است ازنظر مالی، وضعیت خوبی ندارد و قصد دارد با من دیدار داشته باشد. اجازه ملاقات به او دادم و بعد از احوال‌پرسی و جستجویی زیاد متوجه شدم که ایشان پدر همان شهیدی هستند که دستش قطع‌شده بود، خاطره فرزندش را بازگو کردم و درنهایت ادب و احترام به امورش رسیدگی نمودم.

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده