دفتر خاطرات شهید «اسفندیار خادملو»
چهارشنبه, ۰۱ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۱۲
هميشه از خداوند مي خواستم اوّل گناهان ما را پاک کرده و بعد از آن اگر لياقت شهادت را داشتم,به شهادت برسم...
نوید شاهد گلستان: با مروری بر زندگی نامه و وصیت نامه سرداران شهید استان خود قصد شناسایی و آشنایی بیشتر این شهیدان گرانقدر نموده است.
نام: اسفنديار
نام خانوادگي: خادملو
نام پدر: ميرزابابا
محل تولد: گلوگاه
تاريخ تولد: 1336
وضعيت تاهل: متاهل
عضويت: سپاه پاسداران
آخرين مسئوليت: قائم مقام فرمانده گردان مالک اشتر(س)
لشکر25کربلا
محل شهادت: فاو
تاريخ شهادت: 1364
نام: اسفنديار
نام خانوادگي: خادملو
نام پدر: ميرزابابا
محل تولد: گلوگاه
تاريخ تولد: 1336
وضعيت تاهل: متاهل
عضويت: سپاه پاسداران
آخرين مسئوليت: قائم مقام فرمانده گردان مالک اشتر(س)
لشکر25کربلا
محل شهادت: فاو
تاريخ شهادت: 1364
زندگی نامه سردار شهید:
اسفنديار خادملو معروف به برار قلي فرزند ميرزا بابا و زهرا کلبادي نژاد در سال 36 در شهر گلوگاه به دنيا آمد. از همان دوران کودکي فردي آرام و ساکن بود و از 8 سالگي به بندر گز آمد و با شرو ع جنگ تحميلي در تاريخ اول مهر سال 60 به منطقه جنوب اعزام شدو مدت نوزده ماه و بيست روز در جبهه حضور داشت. او فرماندهي گردان انصارالحسين را به عهده داشت و به خاطر پشتکار به درجه فرماندهي گردان نايل گشت. اسفنديار خادملو در سال 64 در اثر اصابت ترکش به شهادت رسيد.
وصيت نامه سردار شهید:
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بر امام زمان، آن منجي عالم بشريت که روزي خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و سلام به نايب بر حقش امام امت، ابرا هيم زمان و خار چشم دشمنان اسلام وآنهايي که با صبر و استقامت خويش، چهره ي سياه ستمگران و جهان خواران و خون آشامان دو بلوک غرب و شرق را به خاک ظلمت نشاندند.
امامي که از سال «چهل و دو تا پنجاه و هفت» تا به حال ايستاده و همه ي مصيبت ها و سختي ها را کشيده و انشاءالله که تا انقلاب مهدي موعود (عج) زندگي را براي در امان ماندن انقلاب اسلامي حسين بن علي (ع) ادامه خواهد داد و چشم کور آنان که نمي توانند چهره ي پاک حسيني را از صلاله ي زهرا(س)، در اين انقلاب خونبار و روزهاي عاشورا ببيند.
سلام و درود بر همه ي شهيدان کربلا تا به امروز از جبهه هاي ايران اسلامي که با خونشان درخت اسلام را آبياري کردند تا ما گناه کاران را به راه راست هدايت کنند.
آنها بودند که با خونشان انسان هاي مثل ماها را از فساد نجات دادند. ما هم بکوشيم تا اين راه قرآن را ادامه دهيم، به اميد خدا. . . .
سلام و درود بر رزمندگان اسلام که با ايثار و روشن دلي خود, قلب نا پاک آمريکا و شوروي و اسراييل را ضربه وارد کردند و پوزه ي آنها را به خاک مذلت ماليدند.
باشد که روزي شاهد پيروزي اسلام بر کفر و به احتزاز در آمدن پرچم اسلام در سراسر جهان باشيد. «انشاءالله»
وصيت نامه ي خويش را به شرح ذيل شروع مي کنم:
بنده اسفنديار خادملو متولد 1336 از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بندر ترکمن هستم. در همان زمانهاي انقلاب بود که عشق و علاقه ام به سپاه اسلام زياد و زياد تر شد تا اينکه روزي تصميم گرفتم براي شرکت در جبهه حضور داشته باشم و عضو سپاه شهرستان شوم که به آرزوي خويش رسيده و عضو رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي آن شهرستان شده ام.
هميشه آرزوي بنده اين بود که در همه ي زمينه هاي سپاه شرکت فعّال داشته باشم؛ که اوّل، جبهه را انتخاب کرده و هر وقت اسم جبهه مي آمد در درون قلبم احساس شوق مي کردم.
در دوران خدمت سپاه هيچ وقت بي علاقه به جبهه نبوده ام و هميشه با اشتياق فراوان به حضور در اين راه اصرار ورزيده ام. چون اين شهدا بودند که راه شهادت را به ما نشان دادند و ما را از گمراهي نجات دادند و خون آن ها زمينه اي بود براي هدايت ما بندگان گنه کار. ما هر چه داريم از اين خون ها و از اين شهداي پاک تاريخ داريم.
هميشه از خداوند مي خواستم اوّل گناهان ما را پاک کرده و بعد از آن اگر لياقت شهادت را داشتم,به شهادت برسم.
هميشه مي گفتيم خداوندا قلب هاي تمامي بچّه مسلمان ها را به هم نزديک ترکن و ايمان همه ي ما را بيش تر از قبل کن و خدا را شکر مي کنيم که با اين زندگي سرتاسر گناه بقيه ي عمرمان بعد از دوران شاهنشاهي به دوران جمهوري اسلامي منتهي شد که توفيقي بود براي بنده هاي در جهالت و گمراهي.
اي برادران حزب الله من خود اين انقلاب و اين جبهه ي پاک حسيني را انتخاب کردم، چون اين انقلاب احتياج به ياراني هم چون حزب اللهي هايي دارد که واقعاً قلبشان در هر جاي ايران که باشند براي پيروزي آن بسوزد و به فکر جبهه و جهاد در راه اسلام و مبارزه با ستمگر و فاسدان آمريکائي باشند.
اي برادران حزب الله، قلب ها را متوجه خدا کنيد و هميشه خدا را در نظر داشته باشيد که خدا ناظر اعمال همه ي انسان هاست.
اي برادران سپاهي و ارتشي و بسيجي همه به نام خدا و با ياد خدا جبهه ها را فراموش نکنيد و با صبر و استقامت و ايمان خويش اين جنايت کاران شرق و غرب را نابود کنيد.
اي انسان هاي به پا خواسته، در دفاع از اين انقلاب خونبار اسلامي، همه با هم کوشش کنيد و همّت نمائيد که شيطان هاي بزرگ بيروني و دروني در کمين شماها هستند.
هوشيار و بيدار باشيد که هر لحظه در پرتگاه دنيا و مال و ثروت دنيا غرق هستيد. درون قلب هاي خود را به ياد خدا پاک و پاکيزه نمائيد تا خداوند هم به شما نظر کند که خدا مي فرمايد قلب ها را به ياد خدا آرامش دهيد.
اي جوانان حزب الله اعم از برادران و خواهران و اي کساني که در هر صورت مي توانيد به اين جمهوري اسلامي کمک کنيد، از جان و مال خود دريغ نکنيد که انقلاب اسلامي از همين چيزها پا بر جاست و راه حسين بن علي (ع) با همين خون هاست که سال به سال مي جوشد و شفاف تر مي شود.
و در آخر به برادران و آن کساني که هنوز به اين انقلاب خوشبين نيستند، يا بي طرفند و يا در گوشه اي نشسته اند و شاهد از دست رفتن عزيزان اين وطن هستند، سفارش مي کنم، به خود آيند که فرداي قيامت شرمنده خدا ورسول خدا و ائمه نباشند.
من به عنوان برادر کوچک شما به همه ي بچّه هاي حزب الله سفارش مي کنم که به ياد خدا باشيد و در خط او و در راه به ثمر رسيدن انقلابمان تلاش و کوشش نمائيد که پشتوانه ي اين جمهوري اسلامي شما و نسل هاي بعدي تان مي باشند.
اي برادران اين بنده ي حقير به شما سفارش مي کنم که اوّل در خودسازي تان تلاش نموده و بعد از آن ديگران را به اين راه دعوت کنيد، باشد که آن ها هم جزء دعوت کنندگان شوند.
اي برادران,دوستان خدا را دوست داشته و دشمنان خدا را دشمن داريد و هر لحظه جمهوري اسلامي و مسئولين شما را براي حضور در جبهه دعوت کردند با اشتياق کامل بپذيريد که سوره ي نساء آيه ي 76 مي فرمايد: «آنان که ايمان آورده اند در راه خدا جهاد مي کنند و آنان که کافر گشته اند در راه طاغوت مبارزه مي کنند. پس اي مومنان، مزدوران و دوستان شيطان را به قتل برسانيد و يقين داشته باشيد که توطئه ها و نقشه هاي شيطاني بسيار سست و ناچيز است»
اي برادران! من خود اين راه را انتخاب کرده و با عشق درونيم آمده ام براي ياري عزيزان رزمنده و انتقام گيرنده ي خون شهيدان و دوستان خود باشم تا شايد روزي در صحراي محشر آنان با ارزشي که پيش خداوند و ائمه دارند ما را هم شفاعت نمايند.
اي برادران و خواهران حزب الله امام را در حالات معنوي تان دعا کنيد و مسئولين انقلاب اسلامي را هم دعا کنيد و دعا گوي رزمندگان اسلام باشيد؛ شايد به اميد خدا دعايتان مستجاب گردد و ما پيروز شويم.
از تفرقه جداً دوري کنيد و با هم دوست و مهربان باشيد. هميشه به ياد خدا و شهيدان باشيد که خدا نجات بخش انسان هاست.
برای ملاحظه و دیدن سایر بخش هایی سایت شهید معظم به آدرس :
http://shahidkhademio.ir
یاد و نامش گرامی باد...
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
اسفنديار خادملو معروف به برار قلي فرزند ميرزا بابا و زهرا کلبادي نژاد در سال 36 در شهر گلوگاه به دنيا آمد. از همان دوران کودکي فردي آرام و ساکن بود و از 8 سالگي به بندر گز آمد و با شرو ع جنگ تحميلي در تاريخ اول مهر سال 60 به منطقه جنوب اعزام شدو مدت نوزده ماه و بيست روز در جبهه حضور داشت. او فرماندهي گردان انصارالحسين را به عهده داشت و به خاطر پشتکار به درجه فرماندهي گردان نايل گشت. اسفنديار خادملو در سال 64 در اثر اصابت ترکش به شهادت رسيد.
وصيت نامه سردار شهید:
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بر امام زمان، آن منجي عالم بشريت که روزي خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و سلام به نايب بر حقش امام امت، ابرا هيم زمان و خار چشم دشمنان اسلام وآنهايي که با صبر و استقامت خويش، چهره ي سياه ستمگران و جهان خواران و خون آشامان دو بلوک غرب و شرق را به خاک ظلمت نشاندند.
امامي که از سال «چهل و دو تا پنجاه و هفت» تا به حال ايستاده و همه ي مصيبت ها و سختي ها را کشيده و انشاءالله که تا انقلاب مهدي موعود (عج) زندگي را براي در امان ماندن انقلاب اسلامي حسين بن علي (ع) ادامه خواهد داد و چشم کور آنان که نمي توانند چهره ي پاک حسيني را از صلاله ي زهرا(س)، در اين انقلاب خونبار و روزهاي عاشورا ببيند.
سلام و درود بر همه ي شهيدان کربلا تا به امروز از جبهه هاي ايران اسلامي که با خونشان درخت اسلام را آبياري کردند تا ما گناه کاران را به راه راست هدايت کنند.
آنها بودند که با خونشان انسان هاي مثل ماها را از فساد نجات دادند. ما هم بکوشيم تا اين راه قرآن را ادامه دهيم، به اميد خدا. . . .
سلام و درود بر رزمندگان اسلام که با ايثار و روشن دلي خود, قلب نا پاک آمريکا و شوروي و اسراييل را ضربه وارد کردند و پوزه ي آنها را به خاک مذلت ماليدند.
باشد که روزي شاهد پيروزي اسلام بر کفر و به احتزاز در آمدن پرچم اسلام در سراسر جهان باشيد. «انشاءالله»
وصيت نامه ي خويش را به شرح ذيل شروع مي کنم:
بنده اسفنديار خادملو متولد 1336 از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بندر ترکمن هستم. در همان زمانهاي انقلاب بود که عشق و علاقه ام به سپاه اسلام زياد و زياد تر شد تا اينکه روزي تصميم گرفتم براي شرکت در جبهه حضور داشته باشم و عضو سپاه شهرستان شوم که به آرزوي خويش رسيده و عضو رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي آن شهرستان شده ام.
هميشه آرزوي بنده اين بود که در همه ي زمينه هاي سپاه شرکت فعّال داشته باشم؛ که اوّل، جبهه را انتخاب کرده و هر وقت اسم جبهه مي آمد در درون قلبم احساس شوق مي کردم.
در دوران خدمت سپاه هيچ وقت بي علاقه به جبهه نبوده ام و هميشه با اشتياق فراوان به حضور در اين راه اصرار ورزيده ام. چون اين شهدا بودند که راه شهادت را به ما نشان دادند و ما را از گمراهي نجات دادند و خون آن ها زمينه اي بود براي هدايت ما بندگان گنه کار. ما هر چه داريم از اين خون ها و از اين شهداي پاک تاريخ داريم.
هميشه از خداوند مي خواستم اوّل گناهان ما را پاک کرده و بعد از آن اگر لياقت شهادت را داشتم,به شهادت برسم.
هميشه مي گفتيم خداوندا قلب هاي تمامي بچّه مسلمان ها را به هم نزديک ترکن و ايمان همه ي ما را بيش تر از قبل کن و خدا را شکر مي کنيم که با اين زندگي سرتاسر گناه بقيه ي عمرمان بعد از دوران شاهنشاهي به دوران جمهوري اسلامي منتهي شد که توفيقي بود براي بنده هاي در جهالت و گمراهي.
اي برادران حزب الله من خود اين انقلاب و اين جبهه ي پاک حسيني را انتخاب کردم، چون اين انقلاب احتياج به ياراني هم چون حزب اللهي هايي دارد که واقعاً قلبشان در هر جاي ايران که باشند براي پيروزي آن بسوزد و به فکر جبهه و جهاد در راه اسلام و مبارزه با ستمگر و فاسدان آمريکائي باشند.
اي برادران حزب الله، قلب ها را متوجه خدا کنيد و هميشه خدا را در نظر داشته باشيد که خدا ناظر اعمال همه ي انسان هاست.
اي برادران سپاهي و ارتشي و بسيجي همه به نام خدا و با ياد خدا جبهه ها را فراموش نکنيد و با صبر و استقامت و ايمان خويش اين جنايت کاران شرق و غرب را نابود کنيد.
اي انسان هاي به پا خواسته، در دفاع از اين انقلاب خونبار اسلامي، همه با هم کوشش کنيد و همّت نمائيد که شيطان هاي بزرگ بيروني و دروني در کمين شماها هستند.
هوشيار و بيدار باشيد که هر لحظه در پرتگاه دنيا و مال و ثروت دنيا غرق هستيد. درون قلب هاي خود را به ياد خدا پاک و پاکيزه نمائيد تا خداوند هم به شما نظر کند که خدا مي فرمايد قلب ها را به ياد خدا آرامش دهيد.
اي جوانان حزب الله اعم از برادران و خواهران و اي کساني که در هر صورت مي توانيد به اين جمهوري اسلامي کمک کنيد، از جان و مال خود دريغ نکنيد که انقلاب اسلامي از همين چيزها پا بر جاست و راه حسين بن علي (ع) با همين خون هاست که سال به سال مي جوشد و شفاف تر مي شود.
و در آخر به برادران و آن کساني که هنوز به اين انقلاب خوشبين نيستند، يا بي طرفند و يا در گوشه اي نشسته اند و شاهد از دست رفتن عزيزان اين وطن هستند، سفارش مي کنم، به خود آيند که فرداي قيامت شرمنده خدا ورسول خدا و ائمه نباشند.
من به عنوان برادر کوچک شما به همه ي بچّه هاي حزب الله سفارش مي کنم که به ياد خدا باشيد و در خط او و در راه به ثمر رسيدن انقلابمان تلاش و کوشش نمائيد که پشتوانه ي اين جمهوري اسلامي شما و نسل هاي بعدي تان مي باشند.
اي برادران اين بنده ي حقير به شما سفارش مي کنم که اوّل در خودسازي تان تلاش نموده و بعد از آن ديگران را به اين راه دعوت کنيد، باشد که آن ها هم جزء دعوت کنندگان شوند.
اي برادران,دوستان خدا را دوست داشته و دشمنان خدا را دشمن داريد و هر لحظه جمهوري اسلامي و مسئولين شما را براي حضور در جبهه دعوت کردند با اشتياق کامل بپذيريد که سوره ي نساء آيه ي 76 مي فرمايد: «آنان که ايمان آورده اند در راه خدا جهاد مي کنند و آنان که کافر گشته اند در راه طاغوت مبارزه مي کنند. پس اي مومنان، مزدوران و دوستان شيطان را به قتل برسانيد و يقين داشته باشيد که توطئه ها و نقشه هاي شيطاني بسيار سست و ناچيز است»
اي برادران! من خود اين راه را انتخاب کرده و با عشق درونيم آمده ام براي ياري عزيزان رزمنده و انتقام گيرنده ي خون شهيدان و دوستان خود باشم تا شايد روزي در صحراي محشر آنان با ارزشي که پيش خداوند و ائمه دارند ما را هم شفاعت نمايند.
اي برادران و خواهران حزب الله امام را در حالات معنوي تان دعا کنيد و مسئولين انقلاب اسلامي را هم دعا کنيد و دعا گوي رزمندگان اسلام باشيد؛ شايد به اميد خدا دعايتان مستجاب گردد و ما پيروز شويم.
از تفرقه جداً دوري کنيد و با هم دوست و مهربان باشيد. هميشه به ياد خدا و شهيدان باشيد که خدا نجات بخش انسان هاست.
برای ملاحظه و دیدن سایر بخش هایی سایت شهید معظم به آدرس :
http://shahidkhademio.ir
یاد و نامش گرامی باد...
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
نظر شما