سیره شهید « علی حبیب نژاد» از تولد تا شهادت از تبار شهرستان کردکوی
شهید علی حبیب نژاد/ از تولد تا شهادت
علی در دامان پاک پدر و مادرش رشد کرد و بزرگتر می شد و همچنان شاهد زحمات کشیدن والدینش بود به همین خاطر تا جایی که می توانست سعی می کرد از هیچ تلاشی برای رفاه حال خانواده دریغ نکند. از همان کودکی پسری آرام و سربراه بود، زمانی که به سن مدرسه رسید پدر او را به مدرسه ی نزدیک محل سکونتشان برد.علی دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند و پا به مقطع راهنمایی گذاشت اما در این زمان بدلیل ضعیف بودن وضعیت اقتصادی خانواده، علی و برادر بزرگش تصمیم گرفتند دست از درس خواندن کشیده و مشغول کار شوند تا بتوانند کمک حال خانواده شوند. علی در این زمان از هیچ کاری حتی کارگری هم ابا نمی کرد و تمام اوقات فراغتش را به کارگری و بنایی و سفید کاری ساختمان می پرداخت.
پسر بسیار متواضعی بود و اگر کسی به او تندی می کرد، هیپچگاه پرخاش نمی کرد و بسیار خونسرد بود. بسیار پسر با حیا و متینی بود، منظم بود، و اگر کسی کاری از او می خواست به موقع انجامش می داد. بسیار گشاده رو و خندان بود و در میان دوستان و فامیل محبوبیت خاصی داشت. هیچگاه حق کسی، حتی بچه های کوچکتر از خود را ضایع نمی کرد.
از همان کودکی بر نماز تاکید داشت و به فرایض دینی عمل می کرد. حتی گاهی نمی توانست بعضی از کلمات نماز را به خوبی تلفظ کند و از پدرش کمک می گرفت و از او می خواست تا شیوه صحیح نماز خواندن را به او بیاموزد. کم کم که بزرگتر شد و نماز را کاملا یاد گرفت در نمازهای جماعت و مراسم های مسجد محله شرکت می کرد به خصوص در عزارداری امام حسین (ع) شرکت داشت و عضو فعال هیئت ابوالفضلیه بود.
در دوران انقلاب به همراه پدر و برادرانش شجاعانه در تظاهرات علیه شاه خاین شرکت می کرد و هیچ ترسی از شهادت و زخمی شدن نداشت. چون هدف والایی را دنبال می کرد . تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری بزرگ مرد و حامی اش امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و ناجی مستضعفین و نیازمندان شد و موجبات شادی و خوشحالی آنها را فراهم ساخت و آرامشی بر تن کارگران و زحمت کشان نشاند.
زمان سربازیش که فرا رسید مشتاقانه عازم خدمت شد و چون دوران خدمتش همزمان با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود بنابراین عازم جبهه شد، البته علی قبل از خدمت چند بار داوطلبانه در جبهه حضور پیدا کرده بود و رشادتهای زیادی نیز از خود نشان داده بود.
پس از مقاومتها و رشادتهای بی دریغ در مقابل دشمن در اثر شدت مجروحیت در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران به شهادت رسید و بعد از چند روز که بدنش در سرد خانه بود و به آغوش گرم خانواده بازگشت و در گلزار شهدای روستای چهارده آرام گرفت.