شهید « محمدرضا جلالی » + دست نوشته
وصیت نامه شهید محمدرضا جلالی
بسمه تعالی
بنام خداوند بخشنده و مهربان سلام بر پیشگاه مهدی امام زمان ( عج) و با دورد خدا بر رزمندگان اسلام و با دورد سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با سلام به خانواده شهداء از برادران و خواهران شهید پرور می خواهم و از ملت عزیز می خواهم که نماز جمعه و جماعت را فراموش نکنند ، از خواهران می خواهم که حجاب خود را حفظ کنند و با حجاب خود توی دهان آمریکا بزنند از برادران عزیز مومن می خواهم که جبهه ها را خالی نگذارند ای خواهران ای پیشتازان انقلاب ای کسانی که مقام زن را از حضرت زهرا (س) به ارث برده اید.
مقام شما خیلی بالا است با بی حجاب بودن مقام و ارزش خودتان را کم نکنید ، هدف من از به جبهه رفتن برای پیروزی اسلام و آزادی قدس بود و می خواستم وطنم را از چنگال بعثیان کافر آزاد کنم و جان بی ارزش خودم را در این راه قربانی نمایم سلام به تمام دوستان و آشنایان می رسانم من آن راهی را می روم که امام حسین (ع) رفته است اگر چنانکه شهادت نصیب من شد مرا در گلزار شهدای بندرگز به خاک بسپارید تا دوستان مرا یاد کنند/والسلام
همسرش بیان می کند؛ ایشان حدود 4 ماه توی جبهه خدمت می کرد وقتی که به منزل می آمد همیشه از داخل جبهه تعریف می کرد و می گفت اینها همه معجزه است و باید آنجا باشی تا همه چیز را لمس کنی و ما واقعا کربلا را توی جبهه دیدیم زمانی که در کردستان بود با منافقین درگیری داشتند که یک شب نزدیک بود اینها را سر ببرند به طرف قرارگاه حرکت می کردند که چند تا منافق را دیدند اصلاً نمی دانستند چکار کنند 4،5 نفر بودند که موفق شدند زنده بر گردند انگار خدا آنها را نجات داد شجاعانه مقاومت کردند و نجات یافتند و توانستند این چند نفر از پس آنها برآیند ( در این درگیری 2 تا از دوستانش شهید شدندو چند نفر از منافقین کشته شدند).
همسرش می گوید ؛ او مخلص خدا بود بدون هیچ چشم داشتی به جبهه می رفت زمان هر کسی که به جبهه می رفت سپاه از خانواده آنها سرکشی می کرد این شهید می گفت؛ نه فی سبیل الله می رفت.
منبع : پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات