هیچگاه از مسئولیت هایتان غفلت نکنید/ وصیت نامه سردار شهید «شعبانعلی رحیمی»
شعبانعلی رحیمی فرزند زین العابدین در بیست بهمن سال 1312 به دنیا آمد. بعد از سپری کردن دوران طفولیت برای کسب علم و دانش به دبستان راه یافت و تا سطح ششم نظام قدیم تحصیل کرد و سپس وارد فعالیتهای اقتصادی شد.
علاوه به بر اینکه به زندگی خصوصی خود و ارتباط با دیگران توجه و علاقه نشان می داد اما هیچ وقت از مبارزات سیاسی و اجتماعی خود غافل نبود.فرزندانش را تشویق به کسب مدارج علمی و دانشگاهی می کرد.
او چندین سال قبل از انقلاب وارد فعالیتهای تشیکلاتی، سیاسی و مذهبی شد. اطلاعیه و اخباری که از سوی تشکلهای وابسته به حرکت انقلابی امام خمینی (ره) به او می رسید در بین دوستان و همفکرانش توزیع می کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران پیوست و تا
زمان شهادتش در تاریخ دهم اردیبهشت سال 1361 در عملیات خیبر در این نهاد خدمت می
کرد. دوستش تعریف می کند: «یک شب در منزل شهید رحیمی به اتفاق دوستان از
جمله شهید عباسی بودیم. قرار شد برای چاپ
اطلاعیه به شهر بابل برویم. من خسته بودم. از رفتن سرباز دوم و درازکشیدم، از فرط
خستگی خوابم برد. صبح که بیدار شدم ، دیدم ماشین از محل پارکش جابه جا شده، پرسیدم
چرا ماشین جا به جا شده؟ گفتند ما رفتیم و شبانه کار چاپ را انجام دادیم و
برگشتیم.»
وصیت نامه شهید شعبانعلی رحیمی
سلام بر تو ای رهبر کبیر که با عزت و شرف و انسانیت آموختی امروز که روانه جبهه حق علیه باطل هستم، بزرگترین آرزویم این بود که در چنین جهاد مقدسی شرکت کنم و همچون آن حسین که در کربلای خونین او را یاری نمودند و به حسین زمان خمینی را یاری نمایم اکنون که عازم جبهه ی می شویم یکپارچه عشق و شور سراسر وجود من را گرفته و انگار می خواهم برای شرکت در جنگ با کفر مثل ظهر عاشورا حماسه بیافرینم و امیدوارم که خداوند سعادت شهادت را به من بدهد.
اما ای مردمانیکه این سخنان من را گوش میدهید بنام یک سرباز کوچک و بنام یک سرباز پیر تا آنجا که فکر داشتم همیشه منافقین بودند از صدراسلام تا قیام امام و امت و بدم علی را چند سال مظلوم اوردند در خانه نشاندند و امروز هم قلب علی زمان را آزرده می کنند ای بیچارگان و ای سیه روزان تاریخ که همیشه در گودالهای کثیف می لولید هر روز توره گدایی و دوست ذلت و بدبختی بسوی شرق و غرب دراز می کنید و ای بر شما که صدای «هل من ناصر اینصرونی» امام را شنیدید و سر خجالت و ذلت زیر انداختید و پشت به ندای پیامبر گونه رهبر گردید که پست ترین افراد در نزد خدا و خلق خدا شما هستید.
شما ای برادران که مخلصانه برای خدا به مردم محروم در نهادهای انقلابی خدمت می کنید هیچگاه از مسئولیت هایتان غفلت نکنید که مبادا اماممان و مردممان و شهدایمان را از خود برنجانید چون این انقلاب و اسلام عزیز از شما انتظار زیاد دارد و پیامم به فرهنگیان که همان معلمین هستند و موقعیتی خوب دردست که این نهال ها و این غنچه های شکفته که بعد از ما در به دست شما سپرده می شود.
از شما می خواهم که بخاطر خدا و پیغمبر خدا چنان فرهنگی که همان فرهنگ قرآن است را پیاده کنید که تاریخ همیشه از شما معلمین به نیکی یاد کنند.
منبع : کتاب مصحف شهدا (گل واژه هایی از چهل و نه سردار شهید استان گلستان)/با همت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گلستان