امروز روز عاشورای حسین است که در صحرای کربلا منتظر شهادت هستم+دستخط شهید
وصیت نامه شهید عبداله رسولی
بار خدایا لحظه ای مرا به خودم وامگذار که اگر نظر لطف خودت را از سر من بنده ضعیف برداری از خود بی خود می شوم. خدایا تو بسیار مهربانی و بخشندگی تو همین قدر مرا بس که به درجه شهادت برسانی وجزء سربازان و یاران امام حسین(ع) باشم، چرا که مقام حسین آنقدر بالاست که هر کس نمی تواند به عنوان مدافع خط سرخ حسین(ع) باشد.
خدایا در هر حالی و در همه جا به تو پناه می برم، زیرا که در دنیای دیگر چشمم به طرف دست بخشندگی ات نظاره گر است و دیگر در آنجا هیچکس به فکر دیگری نیست. من در اینجا چند کلامی با تمامی هموطنان و امت حزب الله دارم که بدانید .امروز همان روز عاشورای حسین است که در صحرای کربلا منتظر شهادت بودند. و مرگ با عزت را ترجیح می دادند.با در بستر مردند.
پس شما گمان نکنید که ما از ادامه دهندگان راه حسین نیستیم، مطمئن باشید که رهبر انقلاب امام خمینی پرچمدار نهضت حسینی است. و جبهه های ما همان میدان صحرای کربلا و رزمندگان ما همان منزله ها و حبیب بن مظاهرها هستند. دیگر جای درنگ نیست، و در خدمتگزاری به اسلام با جان و مال کوشا باشید.
خدمت پدر و مادر مهربانم و بهتر از جانم که سالها رنج زندگی کشیدید و فرزندی چون من را تحویل جامعه اسلامی دادید، پدر و مادر مهربانم شما مرا داماد کردید. و به میدان نبرد رفتم برای یاری دین خدا و خوشحالم که برای قرآن کار می کنم و شما خوشحال باشید که چنین فرزندی را به میدان فرستادید و در دنیای دیگر انشاالله با شما ملاقات می کنم.
برادرانم شماها مهربان هستید و به من علاقمند بودید من در راه دیم خدا می روم، شما یاوران اسلام باشید. تحمل سختی ها نمائید. زندگی یعنی همین.
آدم یک روز به دنیا می آید و یک روز از این دنیا می رود ولی چه خوب مرگی را که حضرت علی(ع) می فرماید شیرین تر از عسل باشد.
وصیت نامه شهید عبداله رسولی
خواهرانم شماها چون زینب باشید که پیام رسان خون شهدا بود، شما پیام خون مرا که آزادی و آزادگی و دفاع از حریم اسلام است به دیگران برسانید و با رفتار خوب خود جامعه را بسازید. اگر چه مرگم برایتان سخت است ولی تحمل کنید که فردای قیامت مدافعان راستین اسلام و قرآن کسانی هستند که در راه اسلام رنج و صدمه و مصیبت دیده اند، پس شما ناراحت نباشید.
به خانم مهربانم: که هنوز دو ماه از ازدواجمان نگذشت بگویم که شما خیلی مهربان هستید، من خیلی از شما راضی هستم، نمی دانم که در جواب این همه خوبیهایت و مهربانی هایت چه بگویم و چه بنویسم، دلم می خواست که ساله با تو زندگی کنم و در کنار هم باشیم، ولی دشمنان اسلام نمی گذارند.
روز اسلام نیاز به خون دارد که عزیزی را فدای عزیزتری کنم و دست از زندگی شیرین با تو بکشم و به سوی دیار حق بروم، به تو بگویم که اگر به شهادت رسیدم تو همچون زن آن هنزله خواهی شد که حجله عشق و خون آغشته به خون شد و فردای دیگر خدا سرپرست زندگی ات خواهد شد.
خانم گرامی ام با خدا باشی تا خدا با تو باشد، از این شهادتم راضی باش تا خود از تو راضی باشد.
بار خدایا من زندگی شیرین جوانی ام را در راه تو هدیه می کنم و تو یار و نگهدار رزمندگان در راه حق باش که در جبهه ها برای اجرای دین تو فداکاری می کنم.
«والسلام» / خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار/ عبداله رسولی/ بیست خرداد 1367
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره هنری، اسناد و انتشارات