«شهید جانعلی بهی»؛ شهادت زینت انسان است + دستخط شهید
نویدشاهدگلستان؛ شهید جانعلی بهی/دهم خرداد 1343، در روستای وطنا از توابع شهرستان بندرگز دیده به جهان گشود. پدرش ابراهیم، کشاورز بود و مادرش فروغ خانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سیزدهم شهریور 1361، در موسیان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای سفیدچاه تابعه شهرستان بهشهر واقع است.
فرازهایی از وصیت نامه شهید جانعلی بهی
بسمه تعالی
«مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه»؛
«آنکس که مرا طلب کند، مرا مییابد و آنکس که مرا یافت، مرا میشناسد و آنکس که مرا شناخت، مرا دوست میدارد و آنکس که مرا دوست داشت، به من عشق میورزد و آنکس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق میورزم و آنکس که من به او عشق ورزیدم، او را میکشم و آنکس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خون بهای او میباشم./ حدیث قدسی»
سپاس خداوندی را که جبهه را دانشگاه و مدرسه ای قرار داد و به ما چنین اعطاء فرمود تا بتوانیم به این دانشگاه بزرگ و به این مدرسه عشق راه یابیم و خود را بسازیم و سپاس خداوندی را که مرا از لغزش و خطا نجات داد و مرا هدایت فرمود و به من این توفیق را اعطاء فرمود تا ناخالصی را از درونم بردارم و درونم را پاک گردانم و خود را اندکی خالص کنم. و در این لحظه های آخر عمرم بتوانم نیت و عملم را خالص گردانیده و در راه او جهاد کنم.
و خود را مهیا شهادت نمایم و عاشقانه بسوی مرگ بروم، خداوندا تو را سپاس میگویم که مرا مقلد کوچک امام قراردادی و به من توفیقی اعطاء نمودی تا اومرا او را عمل کنم. خداوندا آنچه که موجب شد که به جبهه بیایم رضای توست و جهاد در راه توست حال که من در این راه قدم گذاشته ام و هر لحظه خود را در حال مرگ میبینم.
خداوندا من آلود به گناه هنوز تزکیه را در خودم بوجود نیاوردم من در برابر تو بنده ضعیفی هستم، نفسم در من غالب گشته دستانم آلوده به گناه و آن را بسوی تو دراز میکنم و توبه فضل و بخششت من را ببخش و مرا عفو کن.
پدر و مادرم من وصیت کوچکی دیگر دارم، پیرو ولایت فقیه باشید، از فرمانهای او اطاعت کنید زیرا که ولایت فقیه از طرف خدا و پیامبر و امامان بر ما ولایت دارند و به پیامهای این ولی فقیه و رهبر امام گونه که رهبر تمام مستضعفین جهان است، گوش دهید مبادا از فرمانهای سرپیچی کنید.
من بنا به پیام امام به جبهه آمدم وقتیکه میگوئید جوانها بروند، به جبهه نگذارند جوانهائی که در جبهه هستند خسته شوند و همچنین میگوید جوانها به جبهه بروند تا هر چه زودتر به جنگ خاتمه بدهند و میگویند تمام کسانیکه قدرت و توانائی لازم جنگی دارند واجب کفائی است که به جبهه بروند و این تا مدامی که فرماندهان نظامی کافی بدانند و من چگونه وقتی که توانائی رزمی را داشتم و هنوز هم نیرو دارم میتوانستم به جبهه نیایم خلاصه گوش به پیامهای امام ندهید امامی که هر پیامش جهت دهنده خط انقلاب و رسواکننده منافقان و جنایتکاران می باشد.
پدر و مادرم شما خود شاهد هستید که اگر در زمان حسین، حسین تنها بود و علی نیز، امروز انقلاب اسلامی ما تنهاست همه درصد که این انقلاب را براندازند و کشورهای اسلامی و غیراسلامی درصد نابودی اسلام برآمدند و حملات و هجوم ها که متوجه اسلام شده است.
از طرفی آمریکا و اسرائیل جنوب لبنان را میگوید و فلسطین را آنگونه اشغال می کند و عراق به اصطلاح اسلامی به اینگونه به ایران اسلامی حمله می کند و شوروی به مسلمانان افغانستان یورش میبرد و آنها را بمب باران می کند، این کشورهای اسلامی هرگز عکس العملی در برابر تجاوزگران نشان نمی دهند اما هنگامیکه ایران از طرف عراق مورد هجوم قرار می گیرد و ایران می خواهد برای حفظ امنیت خود وارد خاک عراق شود همه اعتراض می کنند.
خداوندا، ما برای دفاع از اسلام آمدیم و آمدیم تا بجنگیم و در راه تو جهاد کنیم و کفر را از روی زمین برداریم و اسلام را در سراسر جهان استقرار بخشیم و حاکمیت الله را در سراسر جهان تحقق بخشیم.
متن وصیت نامه شهید «جانعلی بهی»
خداوندا ، من لایق این شهادت نیستم اما عاشق آنم هر چند که خود را لایق شهادت نمی دانم اما حیفم می آید که در وصیت نامه ام از شهادت نام نبرم.
مادرم تو خودت بهتر می دانی که الان وقت نشستن و گریه کردن نیست وقت جهاد و قیام است، بعد از شهادت من مسئولیت تو سنگین می شود، بعد از شهید شدن من وقتی که یک فرزند تو در جبهه شهید شد، فرزند دیگر را لباس رزم بپوشانی و او را آماده نبرد در راه خدا روانه میدان کنی ونگذار با شهید شدن فرزندی جای او خالی بماند.
مادرم مبادا از اینکه فرزندی در راه خدا از دست دادی ناراحت شوی بلکه هنگامی که خبر شهادت فرزندت را شنیدی بلند شو وضو بگیر و رو به قبله بایست و نماز شکر بخوان.
مادرم چه چیز بهتر از اینکه انسان در راه خدا بمیرد و در راه خدا کشته شود، و مرگ در راه خدا برای ما افتخار است. شهادت زینت انسان است، و همچون گردنبند زیبائی برگردن جوانی است و شهادت زینت مرد است و به انسان زیبائی میبخشد.
شهادت نقطه کمال است، مادرم چقد زیباست که انسان دور از گناه و خودخواهی و غرور و خوف و دلهره بر امواج عشق الهی پرواز کند و در قربانگاه عشق به شهادت به لقاءالله بپیوندد، که دوستان خدا و مومنین خدا شوق لقاء خدا و آرزوی مرگ دارند.
ای مادر هاجر گونه و ای پدر ابراهیم گونه من دینم را به خدا ادا کردم و خداوند به شما فرزندی داد که شما این فرزندتان را تربیت کنید و در راه خدا بدهید و شما هم دینتان را ادا کردید.
و ای مادر ایثارگرم شما فرزندتان که بهترین چیزتان بود در راه خدا دادید. مادرم، اگر من در جبهه ها هستم و می جنگم این جهادم به شما مدیون هستم.
اگر خونم در کربلای حسین میجوشد، جوشش خون شما در جوشش خون من شریک است. پدر و مادر و تمامی برادران و خواهرانم اگر از من ناراحتی دیدید مرا ببخشید.
مادرم اگر شهید شدم دستان ظریف مرا در کفن کن و تو پدر و مادر مرا در قبر گذارید و به برادران بسیجی خود وصیت میکنم؛ که در هنگام به قبر سپردن من اذان بگویند و وصیت میکنم هنگامی که میخواهید بروی من خاک بریزید اول مادرم برویم خاک بریزد.
دیگر وصیتی ندارم/خداحافظ
رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان/جانعلی بهی
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات