با عزمی راسخ به جبهه رفت/قسمتی از زندگی نامه شهید والامقام «ابراهیم طوسی»

نوید شاهد گلستان؛ ای روشنای خانه امید، ای شهید ***ای معنی حماسه جاوید، ای شهید***چشم ستارگان فلک از تو روشن است***ای برتر از سراچه خورشید ای شهید

شغل پدر او کشاورزی بود و شهید ابراهیم در فصل کشاورزی به پدر خود در کاشت و برداشت محصول کمک می نمود . ایشان دوران تحصیلی دبستان خود را با موفقیت سپری نمود و در دوره راهنمایی ثبت نام نمود و در مینودشت به ادامه تحصیل پرداخت . او به مطالعه علاقه مند بود و علاوه بر کتب درسی به خواندن رساله امام می پرداخت . سرانجام شهید بزرگوار با معرفی از طریق وابستگان ازدواج نمود و سنت پیامبر را بجا آورد که ثمره ی این ازدواج یک فرزند دختر می باشد .

شهید ابراهیم طوسی فردی مظلوم و دلسوز و فداکار بود بطوری که هیچ وقت با کسی برخورد بد نداشت و همه از او به خوبی یاد می کنند

سرانجام با اوج گرفتن جنگ تحمیلی و حمله دشمنان بعثی به میهن اسلامی و شهادت دوستان و آشنایان شهید ابراهیم طوسی برآن شد که با عزمی راسخ به جبهه برود . او با اینکه سن کمی داشت و هنوز سن خدمت وظیفه اش نرسیده بود بصورت داوطلب ثبت نام نمود و به برای ادای خدمت وظیفه آماده شد .

سرانجام او در تاریخ سیزدهم آبان 1362 از طریق سپاه پاسداران شهرستان مینودشت برای ادای وظیفه ی عمومی اعزام شد و پس از گذراندن آموزش ها و فنون نظامی به کردستان اعزام شد .

ایشان دوران خدمتش را با دلیری ها و رشادت های زیاد و با جانفشانی های بسیار و از خود گذشتگی سپری می نمود و چیزی به پایان خدمتش نمانده بود که تقریبا در آواخر روزهای پایانی خدمت خود در مورخه چهاردهم شهریور 1364  در جاده کمربندی بهشت محمدی واقع درسنندج در یک ماموریت تعقیب نظامی عناصر ضد انقلاب با اتومبیل مربوط به گشت ثارالله واژگون و نهایتا منجر به شهادت ایشان گردید