خداوندا؛مرا در آغوش پر مهرت قرار ده/«شهید محمدتقی جعفری»+عکس
فرازی از وصیت نامه شهید محمدتقی جعفری
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ
إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَالَّذينَ هاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرجونَ رَحمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ
کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
آنانکه در راه رضای خدا از وطن خود هجرت گزیده و در این راه کشته شده اند با مرگشان فرا رسیده البته خداوند رزق و روزی نیکو را نصیب شان میگرداند که همانا خداوند بهترین روزی دهندگان است.
خدایا امیدوارم توانسته باشم با خون خود جز خونهایی که چون سبک درخت پاینده اسلام را آبیاری می کنند شده باشم. خدایا از تو میخواهم که به مادران امین یعنی مادرانی که امانت تو را به خودت تحویل داده اند. خدایا به آنها صبر و شکیبایی عطا کن.
خطاب به پدر و مادرم، شما که خود میدانید هر کس که در این راه قدم برمی دارد برای خدا می باید و اگر انشالله شهادت نصیب من شد حقیرانه تقاضا میکنم خونسردی خود را حفظ کنید و مبادا گریه و شیون کنید که اینکار اجر انسان را کم می کند و با این عمل دشمنان اسلام را خوشحال می کند.
آری بدانید من آزادانه و آگاهانه و تنها هدفم در تمام ناامیدیها عاشقانه در راه خدا گام نهادن بود. آری پدر و مادر، و خواهرانم و برادر عزیزم در مرگ من به جای غم و اندوه شادی و مباهات را برگزینید تا دیگران ادامه دهنده راه هم شهدا باشند.
سنگ مزارم ناکام ننویسید چرا که خود امن راه انتخاب نموده ام و تا آخر جانم را به این راه وفادار و پایدار هستم. پدر و مادر عزیزم سلام گرم مرا از راه دور و از کنار سنگهای سخت و برف کردستان و سر بفلک کشیده این دیار بپذیرید و بدانید اگر روزی موج از دریا جدا شود.
اگر روزی ماهی دریا را فراموش کند بخدا قسم من هرگز زحمات شما را از یاد نخواهم برد، مادر جان وضع جبهه ها خیلی خوب است و امیدوارم که به یاری خداوند ریشه کافران مزدور را از خاک عزیزمان بیرون کنید.
و انقلابمان را به تمام جهان صادر کنیم مادر جان بقول امام اگر این جنگ تا بیست سال هم طول بکشد ما می ایستیم، مادر جان به رهبرم خمینی بگو اگر گلوله هایم تمام بشود با سرنیزه ام و اگر سرنیزه ام بشکند، با دستهایم و اگر دستهایم قطع شود یا دندانهایم از اسلام و وطنم دفاع خواهم کرد.
مادر جان من با شهادتم و امتم با فریادش و رهبرم با قاطعیت با مشت دهان امپریالیسم میگویم اگر من شهید شدم این سعادتیست که خودم در انتظارش روزشماری میکنم و دوست ندارم برای جوانی که خودش را شهادت را قبول کرده و قدم کوچکی در راه بشر رسیدن انقلاب و اسلام برداشته متاثر و نگران نباشید.
باید این ایثار و از خود گذشتی را به برادر و خواهرانم و فامیل و آشنایان باید بدهید که در سوگ نت ننشیند و به جای آن به اسلام و انقلاب و به هر طریقی که شده خدمت نمایم.
و بدانید که من نموده ام بلکه هر قطره خون سرخم در رگهای شیفتگان آزادی به تلاطم خواهد آمد. و اگر بخواهند آن برادران در سنگر وصیت نامه بنویسد خدا گواه هست که اگر تمامی دریاها مرکب و تمامی نی ها قلم شوند باز هم برای توصیف کم است.
زیرا همیشه انسان می خواهد هر چیزی را بنویسد که درست کند و خوب متوجه شود که چه چیزی مینویسد، خدایا آنچه که در درونم هست برای تو مینویسم زیرا میخواهم با تو سخن بگویم پس هر چه دارم به تو میگویم و خداوندا مرا رها مکن.
و هر کجا که هستم بپذیر زیرا تو بهترین یاری کننده انسانها هستند پس مرا در آغوش پر مهرت قرار بده ، اگر لیاقت داشته باشم. پدرم اگر از نزدت میروم هیچ نگران مباش این راهیست که سرور آزادگان به ما اموخت و دیگر دوستانم را به راه تشویق کن خواهران عزیزم برای شادی روح من همیشه راستگو و درستکار باشید و درسهایتان را خوب بخوانید. پدر و مادر عزیزم را اذیت نکنید.
خدانگهدارت/ساعت 11
صبح/ دوشنبه پانزدهم آذر 1361/ در ارتفاعات مریوان
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان