«شهید غلامرضا صفاری شاه کوهی»؛ افتخار بزرگیست برای رسیدین به این فضیلت بزرگ«شهادت»
نوید شاهد گلستان؛ شهید غلامرضا صفاری شاه کوهی/يکم فروردين 1343 ، در روستاي جلين عليا از توابع شهرستان گرگان به دنيا آمد. پدرش رمضانعلي، كشاورز و دامدار بود و مادرش بدرالنسا نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته فرهنگ و ادب درس خواند و ديپلم گرفت. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. سي ام مهر 1362 ، با سمت تك تيرانداز در مريوان هنگام درگيري با نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به سر و صورت، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش قرار دارد.
فرازی از وصیت نامه شهید غلامرضا صفاری شاه کوهی
«مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا»
«در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.»
به نام خداوند بخشند مهربان که نام او بر هر سرچشمه حیات است و به نام کسی که روح را در قلب ما دمیده و ما هم باید مسئولیتی که در آن بر دوش داریم، به نحو احسن اجرا کنیم و به مرحله عمل برسانیم و این بارز مسئولیتی که خدا بر دوشمان نهاد، مسئله «جنگ» است و این جنگی که به وسیله امپریالیسم غرب و سوسیالیسم شرق و بر ما تحمیل کرده اند.
آنها میخواهند، به زور ما را از زیر سلطه و استعمار خود بکشانند و آن وظیفه فرد فرد ماست، که ما اسلحه را بر دوش بگیرید و در جبهه ها نبرد کنیم تا این کافران از خدا بی خبر را ریشه کن کنیم، تا هیچ قدرتمندی نتواند ضعفمان را در بند خود بکشد.
اسیر سازد، من به جبهه میروم. جان و قطره قطره خون خود را در راه اسلام و آرمانم و دینم که گواهی می دهم که تا شاید قدم مثبتی برای این انقلاب و اسلام برداشته باشم، من به جبهه میروم جانم را به خاک و روحم را به باد و نامم را به آیندگان اسلام تقدیم می کنم.
خدایا حرکتم را فقط در راه تو و هدفم که همانا پیروزی اسلام است، مورد لطف و رحمت خود قرار بده. ای امام من که در دامن پر برکت شما تربیت شده ام و راه مبارزه را از شما آموخته ام.
بدان که تا آخرین لحظه عمرم و تا آخرین لحظه زندگیم خط شما که همان خط خدا و قرآن می باشد، حرکت می کنم و چرا که آنچه در این انقلاب اسلامی آموخته ام اخلاص و ایثار بود.
کشته شدن در راه انقلاب اسلامی افتخار بزرگی است، برای من و فضیلت آن از شهدای کمتر نیست. آری خداوند بندگانی را که حتی ذره ای در وجودشان خلوص عشق و ایثار به حق حقیقت باشد.
آنها را حتی در حساسترین لحظات نجات خواهد داد، چون هر کس دین خدا را یاری کند، خدا او را یاری خواهد کرد. برادران و خواهران مسلمان از شما میخواهم که گوش به فرمان امام باشید و این حسین زمان را تنها نگذارید.
و از تفرقه و نفاق دوری کنید، همانطوریکه قرآن کریم میفرمائید؛
اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا / همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید
پدر مهربان و مادر ارجمندم؛ مرا حلال کنید چون من فرزند خوبی برای شما نبودم و از شما میخواهم که همیشه با استقامت و صبور باشید. در هر حال از انقلاب اسلامی و روحانیت خط امام دفاع کنید، حتی اگر در این راه کشته شوید.
پدرم و مادرم؛ مبادا روحیه خود را از دست بدهید و ناراحت شوید چون ناراحتی شما ناراحتی من است و افتخار کنید که فرزندی در راه خدا قربانی کرده اید.
پدرم و مادرم؛ همیشه گوش به فرمان رهبر و مرجع عظیم الشأن این پیرجماران امام خمینی باشید، چون این امام هست که مرا به سوی جامعه توحیدی هدایت کرده است.
این پیامهای که امام میدهد، آنها را سرمشق زندگی خود قرار دهید، چون هر پیام امام پایه هائی از حکومت اسلامی را مستحکم تر می کند.
این امام در قلبها جای گرفته است، پس باید تا آخرین لحظه عمرمان پشتیبان آن ولایت فقیه که ادامه دهنده راه پیامبری می باشد بایستیم، چون اگر پشتیبان ولایت فقیه نباشیم باعث شکست اسلام می شود.
پدر و مادرم؛ من کسی که مخالف ولایت فقیه هست، اصلاً با آن مکالمه نکنید و آن را از خود دور کنید، حتی برادرت باشد. چون کسی که با ولایت فقیه مخالف باشد، در واقع با خط امام و اسلام مخالف است.
ای مادرم و پدرم؛ همانطوریکه ما به عهد و پیمان با امام بسته ایم و گوش به فرمان او هستیم، و ضمناً باید گوش به فرمان حضرت آیت الله العظمی منتظری. امید امام امت و اسلام و مسلمان این مرد خدا اسوه حق که سالیان دراز در کنار امام و دیگر مبارزین برای پیاده کردن اسلام در ایران نقشی بزرگ داشت، کسی که خود را مقلد امام میداند باید گوش به فرمان امید رهبرم باشد.
ای خواهرم؛ از شما می خواهم زینب وار در جامعه حرکت کنی و سرگذشت زینب را سرمشق خود قرار دهید و حجاب تو که کوبنده تر از خون شهید هست کاملاً رعایت فرمایید.
ای برادر؛ همانا خط صراط المستقیم که بهترین راه است را انتخاب کن و پیرو راه شهدا باش.
چند کلمه با برادران محصل صحبت دارم؛ ای برادرانم و ای خواهران آیا میدانید کسی که در قلم شهادت از خون شهدا با ارزش تر است. برادران و خواهران شما که به عنوان دانش آموز، آموزنده علم هستید باید علمی که از آن استفاده می کنید.
بعداً که خود دارای علم و تقوا می شوید، آن علم را باید خدمت اسلام و نجات انسانها به کار ببرند و این علم شماست که انسانها را به فنا و یا نجات میدهد، پس باید سعی کنید با علم خود چیزهایی اختراع کنید که باعث نجات انسانها و اسلام شود.
اگر کسی که در طلب علم، علمی که برای خدا باشد و در راه آن استفاده شود، بمیرد، نام شهید را دارد، پس شما این کلام خدا را در گوش خود بگنجانید و در آخرین لحظه سخنم با برادران حزب الله جمهوری اسلامی.
برادران من، همسنگران من پیروان مکتب خون و شهادت راه او همان راه شهیدان همانطوریکه تا کنون در سنگر خود باقی مانده اید، بمانید و با زحمات بی دریغ خود دین خود را به نسبت به اسلام اهداء کرده اید و گوش به یاوه های منافقین ندهید.
این حزب را برای پاسداری از آرمان اسلام و خون شهداء و زنده نگه داشتن ولایت فقیه و خط امام پیاده شده است، کسی که با خط حزب مخالفت کند و در اصل با خط امام مخالفت می کند.
و من
شیفته و عاشق خدا هستم و افتخار می کنم که در کنار برادران و تشکیلات آنها باشم.
در خاتمه با تمام برادران و خواهران گرامیم خداحافظی می کنم.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان