«شهید رضا حیدری ده ملا»؛ نمی خواهم در بستر بمیرم، می خواهم در راه رسیدن به اهداف اسلامی بمیرم

نوید شاهد گلستان؛ شهید رضا حیدری ده ملا/ دهم مرداد1344 ، در روستاي رحمت آباد از توابع شهرستان علي آبادكتول به دنيا آمد. پدرش محمد، كشاورزي ميكرد و مادرش شوكت نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. چهارم آبان 1362 ، در مريوان هنگام درگيري با گروه هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت تركش به صورت و دست، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده روستاي الازمن تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد.

برگی از وصیت نامه شهید رضا حیدری ده ملا

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ

هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

و من همیشه و همیشه از خدا میخواسته ام که مرا به مرگ طبیعی نمیراند و در بستر خواب نمیراند بلکه در راه پیکار با دشمنان خداوند در راه رسیدن اهداف اسلامی بمیراند که این یکی از آرزوهای من است و من و دیگر رزمندگان که در جبهه های نبرد حق علیه باطل که مثل شیران غران میخروشند از شهادت و شهید شدن باکی نداریم.

بلکه آن منافقین و آن خائنین به مردم می هراسند و باز آیه ای مضمون که میفرماید: وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ/ اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل میشوید و آن بهتر از همه چیز است که در حیات دنیا برای خود فراهم آورید، و دشمنان ما باید بدانند که ما با یک رمز پیشروی می کنیم.

اول اینکه با یاد خدا و دوم اینکه می جنگیم، می میریم سازش نمی پذیریم و با اینکه می جنگیم و میکشیم که باز پیروزیم و اگر کشته شویم سعادت بزرگ نصیب ما است و این را هم شما بدانیدکه یک ملت شهید پرور هستید و نباید به این زودی متأثر شویم.

بلکه شما باید قدردان پدر و مادرهایی باشید که با تربیت سالم و خوراندن شیر پاک به فرزند، چنین راد مردانی را به جبهه های نبرد حق علیه باطل روانه می کنند.

قدمی در راه به ثمر رساندن جامعه اش و ملتش نگذارد، این انسانها را ما مرده می پنداریم و در آن جهان عذابی سخت گریبان گیر آنهاست و من از شما مردم حزب الله میخواهم که در نمازهایتان برای حفظ امام فراموش نشود.

که ما اسلام امروزمان را مدیون رهبر کبیرتان میدانیم چرا که ما مرده بودیم و در خواب غفلت به سر میبردیم و این امام بود که از همه جا و همه چیز آگاه بود و ما را به این درجه رساند.

وصیت دیگر من به برادرانی است که در رأس ارگانها فعالیت دارند و بر امور آن نظارت دارند، اینکه ای برادران یک موقع پیش نیاید که شما خدای ناکرده بخواهید برای اینکه در قلب مردم جای داشته باشید.

در ارگانها فعالیت کنید، اگر یک چنین روحی در شماست از همین الان در آن ارگان فعالیت نکنید، که عذابی سخت برای اینگونه افراد مغرض است.

البته انشاالله برادران ما همه انسانهایی پاک و حزب اللهی هستند و هیچ موقع به خاطر مقام کار نمی کنند و سفارش دیگر من به شما مردم حزب اللهی این بود که کتابهای معاشرت را بیشتر مطالعه کنید و با یکدیگر متین و باوفادار باشید و همیشه دوستار همدیگر باشید.

که چون دنیا وفایی ندارد و همه ما باید به آن جهان رهسپار شویم و دیگر اینکه تا آنجائیکه میتوانید و هر چقدر که وقت دارید حتی یک ساعت در ارگانها فعالیت کنید.

و حزب جمهوری اسلامی این تنها یادگار شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی را خالی نگذارید. خواهران و برادرانیکه در حزب جمهوری اسلامی فعالیت میکنید. باز هم می گویم تا آنجا که میتوانید فعالیت کنید.

به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی و به امید ظهور مهدی(عج) با همه شما خداحافظی می کنم. خداحافظ پدرم و مادرم ای پدری که مرا با تربیت سالم اینگونه ساختی و ای مادرم که با شیر پاکت مرا اینگونه پروراندی.

خداحافظ/ سرباز کوچک امام زمان(عج)/ رضا حیدری/ سرباز و خدمتگزار شما

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان