نگاهی به زندگی نامه «شهید حسین احمدی همدانی»؛ در سالروز وصالش
نوید شاهد گلستان؛ دل شهید براقی است که تاعرش برین انسان را بالا می برد آری دل شهید است که محل عروج فرشتگان مقرب است
شهید حسین احمدی همدانی فرزند حسن در یازدهم آذر ماه سال 1340 در شهر گرگان دیده به جهان گشود، پدر او ارتشی و مادرش خانه دار بود و او با چهره ی زیبا و دوست داشتنی در دل همه جا داشت و بسیار مورد علاقه ی خانواده اش بود.
بدین طریق او تحت تعلیم و تربیت و اصولی پدر و مادرش رشد یافت و روش صحیح زندگی کردن را از پدرش آموخت و در آغوش گرم و پر مهر مادرش دوران طفولیت را پشت سر گذاشت او از همان دوران کودکی قدرت درک بسیار بالایی داشت و فوق العاده با استعداد بود و پس از طی دوران طفولیت و در سن هفت سالگی با شور و شوق بسیار پا به عرصه ی علم و دانش گذاشت و دوره ی ابتدایی را با موفقیت در دبستان امیرکبیر پشت سر گذاشت.
او در طی این دوران همواره یکی از گردان ممتاز و با اخلاق مدرسه بود. به طوری که همه ی معلمانش چه از نظر درسی و چه اخلاقی از او راضی بودند و او هیچ وقت کوچکترین آزار و اذیتی به دوستانش نمی رساند و معلمشان همیشه او را به عنوان الگویی برای دیگران مثال می زدند.
حسین دوره ی راهنمایی خود را در مدرسه ی ابوریحان بیرونی طی کرد و سپس پا به دوره ی متوسطه گذاشت و در رشته ی تجربی به ادامه تحصیل پرداخت و این دوره را در دبیرستان استرابادی سپری کرد.
او بسیار کنجکاو بود و عاشق دانستن مطالب جدید و نو بود و از این رو سعی می کرد، با مطالعه معلومات خودش را افزایش دهد و در اوقات فراغت به مطالعه کتابهای علمی و همین طور مذهبی می پرداخت، به طوری که اطلاعات زیادی در مورد دین و مذهبش داشت و با رغبت این اطلاعات را در اختیار دیگرانمی گذاشت.
و با بیان زیبایش افراد زیادی را مجذوب خودش کرده بود که شیفته ی کلامش بودند و او نه تنها قرآن را به زیبایی قرائت می کرد، بلکه به تفسیر و تدریس قرآن نیز می پرداخت و تسلط کافی در این زمینه داشت.
و چون همیشه جویای حقیقت بود در معنی قرآن نیز تأمل می کرد و به همین خاطر احادیث بسیاری را نیز به خاطر داشت و در مجالس در مورد هر مطلبی که صحبت شد با خواندن آیه ایی از قرآن یا حدیث آن مطلب را تأیید یا رد می کرد.
او بسیار مومن و با تقوا بود و همواره سعی می کرد، که کوچکترین لغزشی از نظر دینی نداشته باشد و دائماً در پی مستحکم کردن بنای اعتقادات دینی و شرعی اش بود و با شرکت در مراسم دعا و نیایش و جلسات قرآن و احکام و در محکم کردن بنای اعتقاداتش می کوشید و در این در این راه نیز بسیار موفق بود و چون همه از او به عنوان فردی با ایمان راسخ و قوی یاد می کردند.
وی در انجام فرائض دینی اش کوشا بود و هیچ کوتاهی در این زمینه نداشت به طوری که نماز اول وقت او هیچ گاه ترک نمی شد و در حد امکان نمازش را در مسجد و با جماعت برگزار می کرد و لحظه ایی از یاد خدا غافل نبود.
او علاوه بر انجام تکالیف الهی اش از سلامت جسمش نیز غافل نبود و همانطور که از نظر معنوی در سطح بالایی بود از نظر بدنی نیز بسیار موفق بود و به ورزش علاقه ی زیادی داشت و در شنا و والیبال و فوتبال مهارت ویژه ایی داشت و این ورزشها را دنبال می کرد.
در زمان انقلاب و شروع تظاهرات و در درگیری علیه رژیم شاهنشاهی وی در سال آخر دبیرستان تحصیل می کرد، اما با اوج گیری انقلاب اسلامی قید تحصیل را زد و با آگاهی کامل به صفوف مردم ناراضی از حکومت و پیوست و فعالیت بسیار زیادی نمود و نقش موثری در درگیری های و تظاهراتها بر علیه رژیم پهلوی در 5 آذر ماه سال 1357 داشت.
برادر ایشان آقای محمد احمدی همدانی در این رابطه می گوید: در روز 5 آذر ماه سال 1357 در شهر گرگان درگیری به وجود آمده بود و پاسبانها خیابانها را به رگبار بسته بودند و مغازه ها را به آتش می کشیدند و ما با دیدن این صحنه از ترس فرار می کردیم امام حسین با چند تن از دوستانش که قبل از آمادگی چنین روزهایی را داشتند با شجاعت به فکر شکستن حکومت نظامی بودند و با تدبیری که دیده بودند موفق هم شدند و در آن روز فعالیت زیادی می کردند و از جان مایه گذاشتند.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان