مروری بر زندگی نامه «شهید خدا رحم صدیقی مروت خواه»؛ در سالروز شهادتش
سهشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۵۶
شهید خدارحم صدیقی در سال 1339 در یکی از روستاهای علی آباد به دنیا آمد و در سن هفت سالگی در یکی از مدارس اطراف علی آباد(فاضل آباد) مشغول تحصیل شد... در شب بیست و چهار آبان ماه سال 1361بر اثر ترکش خمپاره صدامیان کافر به نهایت آرزوی خودش به شهادت رسید و به لقاالله پیوست.
نوید شاهد گلستان؛ یاد شهدا مصداق یاخدا است واگر این چنین است باید دل شهید قرآن بالغی باشد که اسرار عالم درآن نهفته است.
آشنایی با شهید
شهید خدارحم صدیقی در سال 1339 در یکی از روستاهای علی آباد به دنیا آمد و در سن هفت سالگی در یکی از مدارس اطراف علی آباد(فاضل آباد) مشغول تحصیل شد و دوران ابتدایی را در مدرسه عطاآباد از توابع آق قلا گرگان به پایان رسانید و دوران راهنمایی خودش را نیز در مدرسه راهنمایی بایزید بسطامی عطاآباد به پایان رسانید.
و یکی از ممتازین شاگردان مدرسه بود، که علاوه بر درس از کلاس اول راهنمایی یا سوم راهنمایی تمام مقاله های دبیرستان را خود شهید تهیه می کرد.
و در سال 1354 در آموزشگاه نوجوانان نیروی زمینی ثبت نام نمود. و حتی در آموزشگاه با آن همه درسنظامی و فرهنگی که داشت کارهای اداری یک گروهان را شخصاً اداره می کرد.
در سال 1356 پس از طی دو ساله آموزش نظامی و فرهنگی با مدرک دوم نظری از آموزشگاه نوجوانان به درجه گروهبانی می رسید و برای طی دوره به مرکز پیاده شیراز اعزام و پس از طی شش ماه دوره تخصصی به لشکر 77 منتقل و از آنجا به تیپ یک بجنورد اعزام گردید
و ضمناً در پایان دوره دو ساله آموزشگاه به عنوان دانش آموز ممتاز شناخته شد، و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در درگیری گنبد به طور داوطلب به گنبد رفت و به مدت سه ماه در گنبد مشغول انجام وظیفه بود و بعد از اینکه از گنبد برگشت برای مدت چهار ماه به بانه کردستان اعزام گردید.
و با منافقین آمریکایی مقابله می کرد و پس از از بانه به مدت چهارده ماه در میان فاو بود و در عملیات پیروزمندانه به حصر آبادان شرکت نمود.
و در عملیات علی ابن ابیطالب در چزابه و در عملیات فتح المبین در شوش و در عملیات بیت المقدس در تپه 182و در عملیات رمضان در جبهه حسینیه خرمشهر شرکت داشت. و با شوق و ایمان غیر قابل توصیفی مشغول نبرد و با این دشمنان اسلام بود.
و در عملیات علی ابن ابیطالب در چزابه و در عملیات فتح المبین در شوش و در عملیات بیت المقدس در تپه 182و در عملیات رمضان در جبهه حسینیه خرمشهر شرکت داشت. و با شوق و ایمان غیر قابل توصیفی مشغول نبرد و با این دشمنان اسلام بود.
از نظر اخلاق شهید یکی از خوش اخلاق ترین پرسنل در گردان شناخته می شد. احترام خاصی در میان پرسنل از لحاظ ایمان و اخلاق داشت.
و همیشه سخن شهید این بود که باید به گفته امام بزرگمان راه کربلا را به دری مسلمانان باز کنیم و تا بیگانه را جانب در خاک میهن اسلامی بود. هیچ رغبتی به مرخصی رفتن نداشت و در ضمن نامبرده در عملیات رمضان بر اثر ترکش خمپاره صدامیان زخمی شد و فقط یک ماه چون نمی توانست دستش را حرکت دهد از جبهه دور شد.
و همیشه سخن شهید این بود که باید به گفته امام بزرگمان راه کربلا را به دری مسلمانان باز کنیم و تا بیگانه را جانب در خاک میهن اسلامی بود. هیچ رغبتی به مرخصی رفتن نداشت و در ضمن نامبرده در عملیات رمضان بر اثر ترکش خمپاره صدامیان زخمی شد و فقط یک ماه چون نمی توانست دستش را حرکت دهد از جبهه دور شد.
و حتی استراحتی که دکتر به او داده بود، به جبهه آمد. و می گفت من موقعی استرحت می کنم که ملت فلسطین و قدس عزیز را آزاد سازیم.
و خلاصه در شب بیست و چهار آبان ماه سال 1361بر اثر ترکش خمپاره صدامیان کافر به نهایت آرزوی خودش به شهادت رسید و به لقاالله پیوست.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان
نظر شما