تأملی برِ زندگی نامه «شهید دانگ عطار ایزدی دای گونچی»
چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۳۹
شهید دانگ عطار ایزدی دای گونچی فرزند رحمان دارای شماره شناسنامه 1593 صادره از حوزه سه دشت گرگان متولد سال 1341 در یک خانواده با درآمد متوسط در روستای دوگونچی آق قلا چشم به جهان گشود...
نوید شاهد گلستان؛ خزانه داران عالم غیب شهدا هستند که اسرار عالم در نزد آن هاست هر آنکه ترک سر کند شراب اسرار را به وی می نوشانند.
معرفی شهید
معرفی شهید
شهید دانگ عطار ایزدی دای گونچی فرزند رحمان دارای شماره شناسنامه 1593 صادره از حوزه سه دشت گرگان متولد سال 1341 در یک خانواده با درآمد متوسط در روستای دوگونچی آق قلا چشم به جهان گشود.
دوران ابتدایی را در روستای محل سکونت خود گذراند و دوران راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان آق قلا گذراند. در فاصله دوران تحصیل مشغول فراگیری قرآن مجید بود.
در سال 1361 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ی اقتصاد شد. و علاقه ی زیادی به تحصیل در دانشگاه داشت. این شهید دارای دو برادر و سه خواهر بود.
شهید دانگ عطار ایزدی دای گونچی دارای قلبی سرشار از لطف و محبت و با کودکان خیلی صمیمی و حتی اگر وقت او آزاد بود با آنها مشغول صحبت و همنشینی بود.
دوران ابتدایی را در روستای محل سکونت خود گذراند و دوران راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان آق قلا گذراند. در فاصله دوران تحصیل مشغول فراگیری قرآن مجید بود.
در سال 1361 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ی اقتصاد شد. و علاقه ی زیادی به تحصیل در دانشگاه داشت. این شهید دارای دو برادر و سه خواهر بود.
شهید دانگ عطار ایزدی دای گونچی دارای قلبی سرشار از لطف و محبت و با کودکان خیلی صمیمی و حتی اگر وقت او آزاد بود با آنها مشغول صحبت و همنشینی بود.
با خانواده الخصوص در برابر پدر و مادرش بسیار فروتن بود. اهمیت خاصی می داد و در رشته های مختلف از جمله: والیبال و پینگ پنگ مشغول فعالیتهای ورزشی بود.
و در راهپیمایی که از طرف مدارس و سایر ارگان انجام می گرفت، با کمال میل شرکت می کرد. او همیشه در کمک و یاری رساندن به مستمندان و فقیران از هیچ کوششی دریغ نمی کرد.
و در راهپیمایی که از طرف مدارس و سایر ارگان انجام می گرفت، با کمال میل شرکت می کرد. او همیشه در کمک و یاری رساندن به مستمندان و فقیران از هیچ کوششی دریغ نمی کرد.
وی با قرآن آشنایی کاملی داشت و در ادای واجبات یعنی نماز و روزه هرگز کوتاهی از خود نشان نمی داد. در دوره ای ابتدایی نزد آخوند روستای خود آموزش نماز دید و نماز را یاد گرفت و از همان دوران ابتدایی شروع به خواندن نماز کرد.
وی علاقه ی زیادی به مقام امامت داشت و احترام خاصی برای حضرت امام خمینی(ره) قائل بود. او معتقد بود که الان جنگ شروع شده باید قاطعانه در مقابل دشمن ایستاد و آنها را در نطفه خفه کرد تا دیگر جرأت نکنند به میهن عزیزمان حمله کنند. در سالذ 1361 بعد از اخذ مدرک دیپلم برای اعزام به خدمت مقدس سربازی نام نویسی کرد. وی دوران آموزشی را در شهر تربت حیدریه به اتمام رساند.
و بعد از پایان دوره آموزشی عازم تهران برای به انجام رساندن خدمت سربازی شد. و در بیمارستان میدان حر تهران خدمت شد وی بعد از تهران به ارومیه رفت و مدتی را در آنجا ماند و بعد به سردشت منتقل شد و به مداوای مجروحین پرداخت.
بعد از مدتی مرخصی گرفته و به روستای خود بازگشت و در آخرین روزهای مرخصی عکس های زیادی از خود گرفت. و بعد از اتمام دوره مرخصی دوباره به سردشت ناصرآباد آمد.
مسئولیت این شهید بزرگوار در جبهه در یگان ارتش و درمانگاه صحرایی جبهه مشغول مداوای مجروحین بود و با تمام عشق و علاقه ایی که به جبهه و وطن داشت به مداوای مجروحین می پرداخت.
در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد، وی هدف خود را از اعزام به جبهه دفاع از کشور در مقابل بیگانگان و رسیدن به مقام رفیع شهادت می دانست.
با اتمام دوران مرخصی این شهید بزرگوار بار دیگر به جبهه اعزام و در حالی که ده روز به اتمام دوران خدمتش باقی مانده بود. در منطقه سردشت ناصریه در تاریخ بیست و چهار آبان 1364 بر اثر اصابت ترکش به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
روحش شاد و راهش پر رهرو...
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان
نظر شما