شهید یوسف سینه سپهر/ لحظه ای از ولایت فقیه جدا نشوید که راه فلاح و رستگاری در همین است+عکس

وصیت نامه برادر یوسف سینه سپهر

ترجمه : «خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را بقتل رسانند یا خود کشته شوند این وعده قطعی است بر خدا وعهدیست که در (سه دفتر آسمانی ) تورات و انجیل و قران یاد فرموده و از خدا باوفادار تر به عهد کیست ؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت فیروزی بزرگی است »

با سلام و درود بی کران بر یگانه منجی عالم بشریت و عدالت گستر جهان آقا امام زمان مهدی موعود (عج) و نائب بر حق آن حضرت پیر جماران و بت شکن زمان امام بزرگوار خمینی کبیر که با قیام حسین گونه خود شرف و آزادی و حیثیت از دست برفته مسلمین ابران را به آنها بازگرداند . و با سلام و درود بر تمامی شهدا و خانواده های شهدا و مفقودین ، اسرا که با صبر خود خصم زبون را به زانو در آوردند و با سلام بر سلحشوران و کفر ستیزان خطه ایران که با دشمن بعثی خود به جنگ و مبارزه پرداخت .

برادران و خواهران حزب الله باید شب و روز خدا را به خاطر این همه نعمتی که به ما عنایت کرده تسبیح و ستایش کنیم . ستایش بخاطر نعمت بزرگ او که همانا ولایت امام حاضر است .

زمانی که همه ما از لحاظ انسانی و اخلاقی و مفاهیم اسلامی و قرانی و به ورطه سقوط کشیده شده بودیم خداوند بر ما منت گذاشت و مردی از تبار ائمه را مامور ساخت تا دست ما را گرفته و به ساحل نجات رساند شکر این نعمت بزرگ فقط به زبان نیست بلکه به عمل هم هست یعنی همان اطاعت بی چون و چرا از امام بدور از تمامی ملاحظات باید گوش به فرمان امام و لایت فقیه بود چرا چون عدم اطاعت از امام به منزله عدم اطاعت از رسول خدا می باشد .

این بنده گناهکار درگاه خداوند بنابر وظیفه خود که همانا پاسخ گفتن به ندای امام امت بود به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل روانه گشتم تا شاید توانسته باشم دین خود را نسبت به اسلام و قران ادا کرده باشم و این راه را که همان جهاد در راه خدا با کافران است را با آگاهی کامل انتخاب نمودم و قدم در این راه گذاشتم . امیدوارم با ریخته شدن خون ناقابلم در راه خدا و قران ، اسلام زنده بماند و امام به سلامت باشد و خداوند از من حقیر راضی باشد انشاءالله

حال صحبتی دارم با پدر و مادر و برادران و خواهرم: پدرم افتخارکن که فرزندی داشتید و این هدیه ناقابل را در راه خدا فدا نمودید . و از اینکه نتوانستم برای شما کاری انجام دهم تا شما را راضی کنم این حقیر را عفو نمائید .

مادرم ، مادر عزیز و مهربانم ، مادری که شب و روز یک لحظه هم برای بزرگ کردن ما آسایش در خود راه ندادید و همیشه برای اسایش ما خودت را به سختی می انداختید مرا به بزرگواری خودتان ببخشید که نتوانستم زحمات شما را جبران کنم شما باید به خودتان ببالید که چنین فرزندی داشتید و در راه خدا فدا کردید از شما تقاضا دارم گه در شهادت من هرگز شیون و زاری نکنید و همیشه بیاد خدا باشید تا دل آرامش خاطر گیرد .

برادران عزیزم : پیوسته گوش به فرمان امام و ولایت فقیه باشید و از امام اطاعت کنید و لحظه ای از ولایت فقیه جدا نشوید که راه فلاح و رستگاری در همین است و همیشه هوشیار باشید تا نکند که دشمنان از نفوذ و سوء استفاده ضربه به اسلام بزند .

و تو ای خواهرم ، خواهر مهربانم به تو سفارش می کنم که همچون زینب زمان داغ برادر را تحمل کنی و با این کهر خود دشمنان را سرکوب کنید .

ملت مسلمان ، دشمنان ما را از شهادت می ترسانند اما ما طلایه داران مکتب توحید از شهادت در راه خدا نمی هراسیم و به این شهادت افتخار می کنیم . آخرین وصیت من بر شما این است که جبهه ها را خالی نکنید و امام را تنها نگذارید .

والسلام

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار .