حیات طیبه «شهید عباسعلی سنگ دوینی»؛ به مناسبت سالروز شهادمن منتشر شد
آشنایی با شهید
شهید عباسعلی سنگ دوینی در روستای میرمحله متولد شد. پدرش کشاورز بود و درآمد و خرج بیشتر باعث شد از همان ابتدا پا به پای پدر کار کند. هیچ گاه درسش را رها نکرد. تحصیلات ابتدائی را در روستای تقی آباد و کلاس هشتم و نهم را در روستای سرخنکلاته و بقیه را تا دیپلم در گرگان گذراند.
قبل از انقلاب عکس امام را به خانه آورد ولی آن را اتاق پایین نزد گفت: اینجا جاووسی کنید و وی آن خاک می نشیند اتاق بالا برد و به دیوار زد.
صبح زود ساعت 6 بیدار میشد و به کارهایش میرسید. کتاب و مجله میخواند. خانه هیچکس نمی رفت. هر کس از روحانیت بد صحبت میکرد دیگر با او حرف نمیزد و در عین اینکه بچه آرامی بود به همه احترام میگذاشت.
قبل از انقلاب به تهران رفته بود که کار پیدا کند. و حقوق آن را خرج خانواده کند که به گفته «او» بودند باید معافی بگیری و در ضمن شلوغیها هم شروع شده بود.
و او آمد اینجا هم که بود، صبح تا شب برای تظاهرات میرفت. مادر میگفت: نرو تیراندازی است، میگفت من نمیروم اما شب برادرش خبر می آورد که صف اول تظاهرات بوده، و حتی موقع تیراندازی زخمیها را جمع می کرد.
پدرش می گفت: تو نان آور خانه ای و چشم امید ما به توست شب دیر به خانه می آمد. مادرش می گفت: شب تا صبح نخوابیده ام جواب میداد من گم نمیشوم، اگر تیری نصیب من شد شهید شوم اینها هم که شهید شدند.
برادر و خواهر ما هستن. تا اینکه انقلاب پیروز شد و شهید در مسجد و بسیج به فعالیت پرداخت. و پس از عضویت در سپاه پاسداران به جبهه های جنگ حق علیه باطل شتافت و پی از رشادتها سرانجام در تاریخ نوزدهم دی ماه سال 1361 در منطقه گیلانغرب (تنگه حاجیان) به آرزوی دیرینه خود که همانا شهادت بود، میرسد.
«روحش شــــاد و راهش پر روهــــــــر باد»