برگی از دفتر زندگی «شهید اسماعیل وزیری»
شهید اسماعیل وزیری در اولین روز بهاری در سال 1331 در روستای سرسبز و زیبای دوزین از توابع شهرستان مینودشت استان گلستان چشم به جهان گشود. او فرزند چهرم خانواده بود و در کنار خانواده خود که خانواده ای بسیار مذهبی و مقید بودند در یک محیط سرسبز روستایی، در آغوش مادر دوران طفولیت خود را سپری کرد. شهید بزرگوار کودکی با صورتی مهربان و دوست داشتنی بود به طوری که مورد توجه خانواده و اقوام بود. او از همان کودکی علاقه خاصی به اهل بیت و فراگیری اصول دینی داشت. پدر شهید بزرگوار کشاورز بود و به همراه فرزندان و خانواده در مزارع سرسبز روستا به فعالیت مشغول بود.
اسماعیل پس از گذراندن دوران طفولیت و پس از گذشت هفت بهار زیبا و دل
انگیز از زندگی پر شورش برای تغییر در شرایط زندگی وارد مدرسه ابتدایی روستای
زادگاهش شد او با شور و شوق فراوان به تحصیل در مدرسه مشغول شد و توانست تا کلاس
سوم ابتدایی تحصیل نماید و به دلیل مشکلات مالی خانواده و ناتوانی در انجام امور
خانواده به همراه دیگر برادران به کار و تلاش در کنار پدر در زمین های کشاورزی
مشغول شد. او با همت و تلاش شبانه روزی روحیه ی جدیدی در خانواده برای شکوفایی و
رفاه دیگران ایجاد کرد. او باروحی سرشار از محبت در کارها با ایجاد شوق و شور خاص،
هیجان خاصی را به وجود می آورد. او در بین هم سن و سال هایش در جمع اهالی روستا کاملاً
شناخته شده بود و همه ی اهالی روستا ایشان را دوست می داشتند چرا که او با اینکه
مشکلات کاری فراوانی داشت ولی در کنار سعی و کوشش ، به افراد ناتوان و ضعیف روستا
نیز کمک می نمود.
ایشان نوجوانی بسیار پرشور و زنده دل بودند و ارادت خاصی به اهل
بیت (ع) داشتند در ماه های عزا به عزاداری برای اهل بیت (ع) و به خصوص شهدای دشت
کربلا می پرداختند و به عنوان خادم اهل بیت (ع) به پذیرایی از عزاداران حسینی می
پرداخت. نمازش سر وقت و آن هم سعی می کرد به جماعت در مسجد بخواند. شهید بزرگوار
دوران نوجوانی و جوانی خود را در کنار خانواده به کار و تلاش مشغول بود تا اینکه
در سال 1352 برای ادای خدمت وظیفه ی سربازی به خدمت فراخوان شد. او دوران آموزشی
را در شیراز و بقیه خدمت را در بجنورد و مشهد و سپس در بیرجند سپری کرد. ایشان پس
از به پایان رساندن خدمت سربازی و به صلاح دید خانواده با یکی از آشنایان که پدرش
شناخت کافی داشت ازدواج نمودند که ثمره ی ازدواجش شش فرزند صالح می باشد.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی و هم چنین تشکیل نیروی مقاومت بسیج عضو پایگاه بسیج روستا شد و اولین بار در سال 1360 به صورت داوطلبی به جبهه اعزام گردید. او با غیرتی که داشت هرگز وجود دشمن را در خاک کشور تحمل نکرد و چندین بار به صورت داوطلبی به جبهه اعزام شد. او چندین سال در میادین جنگ به همراه دیگر عزیزان رزمنده در برابر دشمن بعثی ایستادگی کرد تا اینکه در تاریخ 1365/11/8 در منطقه عملیاتی شلمچه در هنگام نبرد با دشمن بعثی به بزرگ ترین آرزویش یعنی شهادت رسید. پیکر پاک آن شهید بزرگوار پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای روستای دوزین به خاک سپرده شد.