زندگی نامه شهید رحیم رحیم نژاد+ فرازی از وصیت نامه
چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۵۳
خواهر عزیز حجاب اسلامی را رعایت کن ما برای حفظ همین حجاب به جنگ رفتیم تا نامحرمان دستشان به شما و خواهران دیگرم نرسد.
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید «رحیم رحیم نژاد»، سوم فروردین 1343، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش «آقابابا»، کارمند بود. و مادرش «منیر»، نام داشت. تا پایان دوره متوسطه تحصیل کرد و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیستم آذر 1365، در پاوه هنگام درگیری با نیروهای حزب کومله و دموکرات به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله زادگاهش واقع شده است.
او دوران کودکی را در کنار پدر و مادری مهربان و در وضعیت مالی متوسطی گذراند. تا این که به سنی رسیدن به مدرسه رسید. سال 1350، وارد مدرسه شد. در آنجا توانست با نمرات عالی دبستان را به پایان رساند و باعث افتخار خانواده شد. او تمام همتش را در پیش گرفت تا دوره دیگری از تحصیل را آغاز کند. در همین زمان که دوره ی ظلم و خفقان بود و رژیم منفور شاه، بر سر مردم بی گناه سایه افکنده بود. شهید سختی این دوران را به خوبی احساس می کرد. همیشه می دید که در تظاهرات و راهپیمایی ها چگونه دسته دسته مردم از جوان و پیر همه در توسط رژیم شاهنشاهی کشته می شوند. او همه چیز را با چشمم خود می دید و می دانست که این مردم برای اینکه این مملکت را از دست افراد شاه و فرهنگ غربی نجات بدهند دارند خود را با خاک و خون می کشند. بنابراین تصمیم گرفت خود وارد این صحنه شود.
او با سن کمی که داشت از هیچ چیز نمی ترسید. حتی به خانواده خود هم نمی گفت که کجا می رود. او در خفا به پخش اعلامیه و نوار صدای امام خمینی می پرداخت.
او کاری می کرد که شباهت به کارهای یک مرد سن بالا داشت و در خور او نبود. می گفت؛ کار کوچکی و بزرگی ندارد تا جایی که می توانیم و جان در بدن داریم باید به این راه که راهی روشن و حقیقت است ادامه دهیم و نباید بگذاریم ابرقدرتها بدانند که ما عقب نشینی می کنیم.
سال 1357، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شهید برای فراگیری دوره ی دیگر از علم و دانش به مدرسه ی راهنمایی نزدیک محل سکونت رفت. و توانست این دوره سه ساله را با موفقیت به اتمام برساند.
شهید از همان دوران نوجوانی شروع به خواندن نماز و قرآن و کتاب های مذهبی کرد. تا جایی که می توانست به دیگران نیز آموزش می داد.
او دارای اخلاق و رفتاری متین و خوبی بود و صداقت و معصومیت در چهره او موج می زد. آن قدر دلش پاک بود که هیچ بدی و کینه ایی را قبول نمی کرد. پسری شجاع و نترس بود. او حق را از ناحق می شناخت.
شهید رحیم نژاد، اوقات فراغت خود را مشغول خواندن کتاب های مذهبی بودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دست از فعالیت های خود بر نمی داشت. و در بسیج مشغول به خدمت خالصانه شدند.
حالا شهید به سنی رسیده بود که تصمیم گرفت برای ارتقا تحصیل در دوره ی دبیرستان به سنش ادامه بدهد. در سال 1361، توانست دیپلم متوسطه خود را کسب کند. بعد از اتمام دوره ی متوسطه شهید تصمیم گرفتند به شغل آزاد روی بیاورد. همه نوع کاری کرد تا روزی حلال به دست بیاورد. او عاشق جبهه و جنگ بود. در سال 1363، از یگان اعزامی سپاه تیپ حمزه سید الشهدا به منطقه کردستان منتقل شدند. بعد از طی دوره آموزش در همان جا به خدمت مقدس سربازی پرداختند و توانستند با مسولیتی که در جبهه داشتند یکی از اهداف انقلابی خود را در راه اسلام و خدا و قرآن به انجام برسانند. او در طول جنگ دست از نجواهای شبانه اش بر نداشت و همیشه برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا می کرد. بالاخره در بیستم آذر 1365، بعد از دوماه خدمت در راه اسلام در درگیری با کومله و ضد انقلابیون در منطقه طویله ی پاوه در حوالی شهرستان کردستان به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه شهید:
پدر و مادر عزیز از شهادت من ناراحت نباشید. بدانید که من زنده و جاوید هستم و نزد پروردگارم روزی می گیرم و فقط از شما می خواهم که راه اسلام را در پیش گیرید و مبادا لحظه ای از یاد خدا غافل شوید و مراقب باشید که پول و ثروت شما را مغرور نکند. خواهر عزیز حجاب اسلامی را رعایت کن ما برای حفظ همین حجاب به جنگ رفتیم تا نامحرمان دستشان به شما و خواهران دیگرم نرسد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید
گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما