سنگر ساز بی سنگر، «نورعلی دهقان»
پدر نورعلی را را هرجا که می رفت با خود می برد. از کوره پز خانه ها
تا زمین های کشاورزی. شهید ده ساله شده یود که پدر بر اثر صانحه رانندگی جان خود
را از دست داد. نورعلی باز طعم تلخ تنهایی را کشید. این بار سرپرستی شهید به عمه
بزرگوارش سپرده شد. با اینکه این خانم بزرگوار همسر خود را بر اثر سانحه رانندگی
از دست داده بود و فرزندان صغیر خود را به سختی بزرگ می کرد ولی شهید نورعلی را با
آغوش باز قبول کرد و اینبار نورعلی طعم واقعی خوشبختی را چشید.
شهید علاقه شدیدی به درس خواندن داشت. اما افسوس به لحاظ مالی موفق
به فراگیری علم نشد. شهید روزها به مکانیکی و شب ها به مکتب خانه می رفت و به
فراگیری قرآن می پرداخت.
او به مدت چهار سال به شغل مکانیکی مشغول بود. در همین میان شهید خود
را شناخته و ضرورت شرکت در بسیج را لمس کرد. وارد بسیج سازندگی شد.
او به عنوان سنگر ساز بی سنگر به جبهه های حق علیه باطل شتافت . با اینکه جثه کوچکی داشت ولی دل بزرگی داشت. و در شب عملیات به عنوان داوطلب از بین همه رانندگان بلدوزر جهت زدن سنگر برای بسیجیان جان بر کف با قلبی پر از ایمان عاشقانه در عملیات شرکت کرد. و چنان حماسه آفرید که همه فرماندهان مات و مبهوت ماندند. سرانجام در تاریخ بیست و پنجم بهمن 1366، به درجه رفیع شهادت نایل گشت. شهید نورعلی به مدت 9 ماه مستمر در خطوط مقدم عاشقانه در دفاع از حریم مقدس اسلامی جانفشانی کرد.
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا