شهید "محمد باسط" در نامه ای برای خانواده اینچنین می نویسد: " مادر جان شما از من خواستید از سختی های جنگ بنویسم ولی کار برای خدا خستگی ندارد." در ادامه متن کامل این نامه را می خوانید.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید محمد باسط، سی ام شهریور 1345 در شهرستان گرگان چشم به جهان گشود. پدرش محمود و مادرش جمیله نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی عازم جبهه شد. هفدهم دی 1361 در موسیان نیروهای عراقی به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.

کار برای خدا خستگی ندارد

متن نامه شهید محمد باسط:

بسم الله الرحمن الرحيم 
سلام و درود بر پدر و مادري که اينگونه فرزند شان را به سوي جهاد بر عليه کفار مي راند و از شهيد شدن در راه خدا هيچ باکي ندارد و در راه اسلام حاضر هستند جان خود را هم فدا کنند.

اميدوارم که سلام گرم مرا از پشت کوه هاي سر به فلک کشيده واز فرسنگ ها راه که برايتان مي فرستم پذيرفته باشيد و انشاءا... حال شما و بچه ها خيلي خوب باشد و هيچ کسالتي نداشته باشيد. اگر هم از حال ما يعني بچه هاي سنگر خواسته باشيد حالمان خوب است و به ياري خدا هيچ کسالتي ندارم.

مادر عزيزم نامه شما  به دست من رسيد و اکنون که اين نامه را مي نويسم نمي دانيد آنقدر خوشحال شدم که نزديک بود سه متر به هوا پریدم.

 شما گفتيد که از سختي ها صحبت کنيد. کار براي خدا خستگي ندارد. اينجا از بس که ما سنگرهاي عراق را با خمپاره مي کوبيم بدبخت ها موقعي که مي خواهند آب بياورند فقط شب ها  این کار را می کنند.

ما به وسيلة خمپاره پدرشان را در آورديم و چند تا سنگر مهمات را منهدم کرديم. ما يک ساعت بعد بيرون از سنگر در حال نهارخوردن بوديم که خمپاره هاي عراقي به سوي ما روانه شد. يکی جلو سنگر ما خورد اما هيچ کاري نکرد چند روز پيش فرماندة سنگر ما را به يک قلة ديگر بردند و به جاي اول بچه ها من را انتخاب کردند مي خواستم از شما خواهش کنم که براي من دعا کنيد تا بتوانم بخوبي از پس اين وظيفة خطير برآيم و آن را به خوبي به اتمام رسانم.

منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده