وصیت نامه ای که هرگز نوشته نشد!
يکشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۱
همسر شهید "رضا رئیسی" نقل میکند: «همسرم بار آخر که قصد رفتن به جبهه را داشت نزد پسرخاله اش رفت تا وصیت نامه اش را بنویسد ولی پسرخاله اش از او خواست، به جبهه نرود. شهید هم از حرف او ناراحت شد و بدون نوشتن وصیت به خانه بازگشت.»
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید رضا رئیسی، هجدهم مهر1315 در روستای آهنگر محله از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش اصغر(فوت1345) و مادرش ام کلثوم (فوت1348) نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.کشاورز بود. سال 1343 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و چهار دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پانزدهم اسفند 1360 با سمت دیده بان در اهواز بر اثر اصابت گلوله، به شهادت رسید. مزا او در گلزار شهدای امامزاده عبداله شهرستان زادگاهش واقع است.
خاطره ای به نقل از همسر شهید رئیسی
بار آخر که میخواست به جبهه برود. نزد پسرخالهاش رفت تا وصیتنامهاش را بنویسد. اما پسرخالهاش ناراحت شد و گفت: چرا میخواهی بچههای خود را تنها بگذاری و به جبهه بروی. شهید با شنیدن این سخنان ناراحت شد و بدون نوشتن وصیتنامه به خانه بازگشت. درراه بازگشت یک مرغ خرید و به خانه آورد. به دخترم گفت: این را برای شام درست کن. شاید دیگر دورهم جمع نشویم.
سفره را پهن کردیم. ناخودآگاه همه بچهها شروع به گریه کردند. او به ما سفارش کرد؛ هر وقت بهجاهای زیارتی رفتید برای من هم نماز بخوانید. از دخترهایم خواست حجابشان را همیشه رعایت کند.
بعد از خوردن شام سجادهاش را باز کرد و شروع به خواندن نماز کرد. بعد از نماز دستهایش را بالا گرفت و درحالیکه اشک از چشمانش جاری میشد آرامآرام زمزمه کرد: خدایا شهادت را قسمت من کن. من خانوادهام را به تو میسپارم خودت مراقبشان باش.
چند روز بعد همسرم به جبهه رفت و دیگر بازنگشت.
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما